
در رویدادی نمادین، جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکیلیکس، با پوشیدن تیشرتی که اسامی ۴۹۸۶ کودک فلسطینی جانباخته در حملات رژیم اسرائیل به غزه را بر خود داشت، در جشنواره فیلم کن حاضر شد. این تیشرت در پشت خود شعار صریحی داشت: «اسرائیل را متوقف کنید». حرکت آسانژ پیش از نمایش مستندی درباره زندگیاش با عنوان مرد شش میلیارد دلاری انجام شد و بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. روزنامه فرانسوی اومانیته این اقدام را ادامه مبارزه دیرینه آسانژ با بیعدالتی و سانسور توصیف کرد. جولیان آسانژ، روزنامهنگار و برنامهنویس استرالیایی، بنیانگذار وبسایت ویکیلیکس، به یکی از چهرههای بحثبرانگیز دنیای رسانه در دهههای اخیر تبدیل شده است. فعالیتهای او در حوزه افشای اسناد محرمانه دولتها، بهویژه ایالات متحده، نقش مهمی در تغییر نحوه نگاه افکار عمومی به قدرت و شفافیت ایفا کرد. او با راهاندازی ویکیلیکس در سال ۲۰۰۶، بستر دیجیتالی بیسابقهای برای افشای اطلاعات فراهم کرد که به سرعت به مأمنی برای اسناد فاششده از منابع ناشناس تبدیل شد. اوج شهرت آسانژ در سال ۲۰۱۰ رقم خورد؛ زمانی که ویکیلیکس مجموعهای از اسناد نظامی و دیپلماتیک ایالات متحده را منتشر کرد که از جمله آنها میتوان به ویدئوی حمله بالگردهای آمریکایی به غیرنظامیان در بغداد اشاره کرد. انتشار این اسناد موجب خشم واشنگتن و آغاز پیگرد قضایی علیه آسانژ شد. او در سال ۲۰۱۲ به سفارت اکوادور در لندن پناهنده شد و تا سال ۲۰۱۹ در آن جا زندگی کرد، پیش از آنکه توسط پلیس بریتانیا بازداشت و زندانی شود. آمریکا همچنان خواهان استرداد اوست و بسیاری معتقدند دادگاهش به سنجشی برای آزادی مطبوعات بدل خواهد شد. منتقدان آسانژ او را به دلیل بهخطرانداختن امنیت ملی متهم میکنند، اما هوادارانش او را قهرمان شفافیت و مبارزه با سانسور میدانند. شخصیت پیچیده او، مرز باریکی میان افشاگری، جاسوسی و کنشگری را در عصر دیجیتال نمایان کرده است.
نامهای برای توقف نسلکشی
همزمان با آغاز جشنواره، بیش از ۳۵۰ چهره سینمایی با انتشار نامهای سرگشاده در نشریات ورایتی و لیبراسیون، صریحاً وقایع غزه را «نسلکشی» توصیف کردند. در این بیانیه آمده است: «ما نمیتوانیم در حالی که نسلکشی در غزه جریان دارد، سکوت کنیم.» نامه، به دو زبان فرانسه و انگلیسی منتشر و از سوی گروههای حامی فلسطین حمایت شد. از امضاکنندگان شاخص این نامه میتوان به پدرو آلمودوار، روبن اوستلوند، سوزان ساراندون، ریچارد گییر، مارک روفالو، خاویر باردم و جاناتان گلیزر اشاره کرد. گلیزر، کارگردان فیلم برنده اسکار منطقه علاقهمندی، از معدود سینماگران یهودیتباری است که با شجاعت تمام در صف حامیان غزه ایستادهاند. این نامه با صراحت، معیار دوگانه در قبال فجایع جهانی را به چالش کشیده است؛ بهویژه در رویدادی همچون کن که امسال تمرکز پررنگی بر جنگ اوکراین دارد.
فاطمه حسونه، صدای خاموششده
نامه سرگشاده بهطور خاص بر شهادت فاطمه حسونه، خبرنگار و عکاس ۲۵ ساله اهل غزه، تأکید کرده است. حسونه، سوژه مستند «روحت را در دستت بگیر و قدم بزن» به کارگردانی سپیده فارسی است؛ فیلمی که در بخش مستقل ACID جشنواره نمایش داده شد. مرگ فاطمه و ۱۰ عضو خانوادهاش در پی حمله هوایی رژیم صهیونیستی به منزلشان، تنها یک روز پس از اعلام نمایش مستندش در کن رخ داد. تقارن این دو رویداد، بُعدی تراژیک به روایت فیلم فارسی بخشیده و آن را به یکی از نمادهای فجایع انسانی در غزه تبدیل کرده است. آنجلینا جولی نیز با انتشار یادبودی از حسونه، نام او را در سطح جهانی برجسته کرد و به نمادی از قربانیان رسانهای جنگ بدل ساخت.
سپیده فارسی در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه، سکوت جشنواره کن را زیر سوال برد و تأکید کرد که ادعای «سیاسی نبودن جشنواره» بیمعناست. او خواستار موضعگیری رسمی علیه بمبارانهای پیدرپی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی شد. در حالی که نام ژولیت بینوش، رئیس هیئت داوران امسال، ابتدا بهعنوان یکی از امضاکنندگان نامه منتشر شد، اما سخنگوی او بعدتر اعلام کرد که چنین تصمیمی از سوی بینوش اتخاذ نشده است و در نسخه نهایی نام او حذف شد. فارغ از این انکار، فشار عمومی برای پاسخ روشن جشنواره نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی رو به افزایش است. بهویژه آن که کن بارها در قبال مسائل اوکراین موضعگیری کرده، اما در قبال جنایات غزه محتاطانه سکوت کرده است.

روایت کمتر دیدهشده؛ افشاگری، هنر و عدالت
ترکیب نمادهای مقاومتی مانند جولیان آسانژ با حرکت اعتراضی هنرمندان برجسته، جشنواره کن را به صحنهای فراتر از سینما تبدیل کرده است. آنچه در این میان کمتر دیده میشود، پیوند میان افشای حقیقت و هنر متعهد است؛ پیوندی که غزه را به موضوعی انسانی و فراتر از جغرافیای درگیری تبدیل کرده است. در این میان، نقش رسانههای مستقل و هنرمندانی که با وجود فشارهای نهادی، سکوت نکردند، اهمیت بیشتری یافته است. نامهایی چون فاطمه حسونه، نه صرفاً بهعنوان یک خبرنگار، بلکه بهعنوان چهرهای که زندگیاش به سندی سینمایی بدل شد، جایگاهی ماندگار در حافظه مقاومت فرهنگی خواهد یافت. این روایت نهتنها واکنشی هنری به یک فاجعه انسانی است، بلکه یادآور نقش هنر در برملا ساختن حقیقت، ثبت تاریخ از نگاه قربانیان و ایستادن در برابر سیاست سکوت است.