شهریور 1392 وزارت علوم در گزارشی، تعداد دانشجویان کل کشور را 4 میلیون و 400 هزار نفر اعلام می کند. تا سال تحصیلی 1394-1395 شاهد رشد تعداد مجموع دانشجویان در کشور هستیم و این تعداد به یکباره در سال 1394-1395 با کاهشی 9.6 درصدی، از حدود 4 میلیون و 800 هزار نفر به 4 میلیون و 300 هزار نفر کاهش می یابد. حالا اما تعداد دانشجویان از کانال 4 میلیون خارج شده و به کانال 3 میلیون رسیده است.
واحدی، معاون آموزشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری روز گذشته گفته است: در سالهای اخیر شاهد کاهش یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفری دانشجویان بودهایم که بخشی از آن به علت تغییر ذائقه آموزشی نسل های جدید بوده است. در سالهای اخیر تعداد دانشجویان از ۴.۳ میلیون به 3 میلیون رسیده و این روند کاهشی ادامه دارد.در همین باره طاهری نیا، رئیس موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی نیز در بهمن 1403 گفته است: در بررسی جمعیت دانشجویی کشور در ۱۰ سال تحصیلی اخیر (یعنی از ۱۳۹۴-۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳-۱۴۰۲) شاهد کاهش جمعیت دانشجویی بودیم. مطابق این آمار جمعیت دانشجویی نسبت به کل جمعیت در سالهای ۱۳۹۴-۱۳۹۳ به طور میانگین ۶ درصد بوده است.
تورم مراکز آموزش عالیسرک به آمار و ارقام تعداد مراکز آموزش عالی هم در این میانه بدک به نظر نمی رسد. اگر بخواهیم خودمان را با کشور هم جمعیت خودمان یعنی ترکیه مقایسه کنیم، شرایط و آمارها قابل تامل است که ما تقریبا دوبرابر آن ها دانشگاه و مرکز آموزش عالی داریم اما تعداد دانشجویان مان از این کشور کمتر است.رئیس موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی این موضوع را توضیح داده است: اگر بخواهیم تعداد دانشگاههای ایران با کشور همسایه ترکیه را با هم مقایسه کنیم، طبق آمار ترکیه ۲۰۷ دانشگاه دارد یعنی ۲۳۳ دانشگاه کمتر و نسبت جمعیت دانشجویی آن نیز برابر با ۹ درصد کل کشور است که این رقم هم نسبت به عدد ۳.۹ درصدی ما بیشتر است اما باید توجه داشته باشیم که دانشگاههای ترکیه اگر چه از لحاظ تعداد نسبت به ایران کمتر است اما به لحاظ وسعت بزرگتر است و دانشگاههای ایران به لحاظ ساختاری ابعاد کوچک تری دارند و در مقایسه باید وسعت را هم مدنظر قرار دهیم.
آیا کاهش تعداد دانشجو یک آسیب است؟ با توجه به آماری که درخصوص کاهش تعداد دانشجویان مرور شد، اساسا این سوال نیز مطرح است که آیا این کاهش یک آسیب است یا در سال های قبل با افزایش غیرمنطقی مراکز آموزش عالی در موقعیت تورم دانشجو قرار گرفتیم؟ در همین زمینه این سوال نیز راهبردی است در شرایطی که جامعه نمی تواند برای تمامی دانش آموختگان دانشگاه ها مشاغل مرتبط با تحصیلاتشان تدارک ببیند، مدرک گرایی بدون مهارت به چه کار می آید؟
فارغ التحصیلان بیکارنمونه یکی از معضلات عمده جامعه ایرانی نرخ بالای بیکاری است، اما نکته این است که در سال های اخیر بیشترین نرخ بیکاری مربوط به فارغ التحصیلان دانشگاهی بوده است. به طوری که در پایان سال 1394 نرخ بیکاری 11 درصد و نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی 18.5 درصد بوده است.همین آمار در گزارش مرکز آمار، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان آموزش عالی دانشگاهی از 11.6 درصد در زمستان 1402 به 10.7 درصد در زمستان 1403 کاهش پیدا کرده است. به عبارت دیگر، در زمستان 1403 از هر 1000 نفری که با این ویژگیها در بازار کار حضور داشته اند، 107 نفر بیکار بوده است.
آب شدن دانشجو، چرا؟حال که با اعداد و ارقام و آمار آشنا شدیم، واکاوی و علل کاهش تعداد دانشجو را هم مرور کنیم. واحدی، معاون آموزشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری روز گذشته گفته است درباره کم اقبالی به دانشجو شدن معتقد است: ذائقه دانشجویان و نگاه به مدرک در حال تغییر است. باید در حوزه آموزش عالی به سمت آموزش دیجیتال رفته و به این بخش توجه ویژه شود.
این موضوع را معاون آموزشی وزیر علوم هم تایید و تصریح می کند که «تعداد داوطلبانی که پتانسیل ورود به دانشگاه را دارند، کاهش یافته است و افراد انگیزه و علاقه گذشته را برای ورود به دانشگاه ندارند و فقط بر تعدادی از رشتهها متمرکز شدهاند.
ردپای هوش مصنوعی در جست وجوی دلایل کم اقبالی جوانان به دانشجو شدن و به نوعی فراگیری آموزش های سنتی، ردی از هوش مصنوعی هم دیده می شود. در این باره معاون آموزشی وزیر علوم می گوید: امروزه فناوریهای جدید همچون هوش مصنوعی به عنوان رقیبی جدی برای آموزش عالی سنتی، وارد عمل شدهاند.وی خاطرنشان کرد: بر اساس نتایج یکی از تحقیقاتی که در اروپا انجام شده، ۸۵ درصد دانشجویان از پلتفرمهای هوش مصنوعی استفاده میکنند. وجود این پلتفرمها به شخصیسازی آموزش کمک میکند، مفهوم یادگیری به جای آموزش شکل میگیرد و این که دانشجویان به سرعت به منابع و محتوای آموزشی دسترسی دارند که این ها از مزایای هوش مصنوعی است و البته این فناوری نوین، مضراتی نیز دارد.