شنبهشب، مراسم «جشن تئاتر» با هدف بزرگداشت پیش کسوتان تئاتر خراسان و معرفی نمایشهای ایرانی به نسل جوان، به همت شورای سیاستگذاری تئاتر حوزه هنری خراسان در مشهد برگزار شد. این رویداد با حضور گسترده هنرمندان، علاقهمندان تئاتر و چهرههای برجستهای از عرصه نمایش، فضایی برای تعامل میان نسلهای مختلف هنرهای نمایشی فراهم کرد.در این جشن، اجراهای متنوعی از جمله نقالی، تعزیهخوانی و نمایشهای تخت حوضی به روی صحنه رفتند که با استقبال پرشور مخاطبان همراه شد. از جمله اجراهای شاخص این شب، روایت عروسی «بانوگُشَب» توسط هنرمند نوجوان درسا نکویی بود که توجه حاضران را به خود جلب کرد.همچنین، بخش یک عکس، یک خاطره فرصتی برای مرور خاطرات پیش کسوتان تئاتر از دوران فعالیتشان ایجاد کرد. در این راستا، پیش کسوت هنرهای نمایشی حمیدرضا سهیلی نقش مؤثری در اجرای برنامه داشتند. حسن قادری از بازیگران شناخته شده استان نیز میان برنامههای طنزی را به همراه محمد مداح حسینی مجری کارشناس برنامه اجرا کرد.در حاشیه مراسم، با محمد جهانپا، بازیگر، نویسنده و کارگردان فعال خراسانی، درباره وضعیت تئاتر و نمایش ایرانی در کشور گفتوگو کردیم.لطفاً مختصری درباره تاریخچه نمایش ایرانی توضیح دهید
تاریخچه نمایش ایرانی به قرنها پیش بازمیگردد وشامل حوزههای مختلفی میشود. اجازه بدهید از این جا شروع کنم که خراسان، با گستره پهناور و پیشینه باستانیاش، از دیرباز به دلیل حضور فردوسی و شاهنامه ماندگار او، مهد هنر نقالی و سخنوری بوده است. رویدادهای شاهنامه همواره منبع الهام نقالان بوده و نقش مهمی در شکلگیری روایتهای شفاهی و نمایشی ایفا کردهاست.
هنر نقالی که یکی از کهنالگوهای نمایشی ایرانی محسوب میشود، ریشه در ایران باستان دارد؛ یعنی دورهای که گوسانها به اجرای روایتهای حماسی و داستانی میپرداختند. پس از ورود اسلام، این هنر دستخوش تغییراتی شد و به پردهخوانی تبدیل شد. به هر حال نقالان همواره در سراسر ایران، بهویژه در خراسان، به ایفای نقش خود در حفظ و انتقال داستانهای حماسی ادامه دادهاند. در دوره معاصر از جمله نقالان برجسته میتوان به مرشد ولیا... ترابی و مرشد محسن میرزا علی اشاره کرد.
این دو استاد برجسته در روزگار معاصر تلاش فراوانی کردهاند تا هنر نقالی را از فضای موزهای خارج کرده و آن را میان مردم بیاورند. نتیجه این تلاشها را میتوان در استقبال روزافزون خانوادهها و جوانان از واژههایی چون وطن و خرد مشاهده کرد که نشاندهنده پیوند عمیق این هنر با هویت ملی و فرهنگی ایران است.
به عنوان مثال در جشن تئاتر مشهد که با همین هدف چند شب پیش برگزار شد، نوجوانی به نام درسا نکویی که تا امروز حضور در جشنواره های مختلف ملی فراوانی داشته با اجراهای شگفتانگیزش در زمینه نقالی، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. موفقیت او حاصل تلاش دهها استاد و هنرمند است که در طول سالها برای حفظ و زنده نگه داشتن این هنر اصیل کوشیدهاند.
اگر حمایتهای لازم از این هنر صورت گیرد، میتوان امیدوار بود که نقالی همچنان میان نسلهای آینده جایگاه خود را حفظ کند و به عنوان یکی از نمادهای فرهنگی ایران باقی بماند.
تعزیهخوانی نیز یکی دیگر از هنرهای نمایشی ایرانی است؛ لطفاً درباره این هنر توضیح دهیدتعزیهخوانی یکی از شاخصترین و منحصربهفردترین هنرهای نمایشی ایرانی محسوب میشود. بسیاری از سفرنامهنویسان و گردشگرانی که در دوران قاجار از اروپا به ایران آمدند، از شکوه و تأثیرگذاری این هنر شگفتزده شدند. در دوره ناصرالدینشاه، تکیه دولت یکی از مهمترین مکانهای اجرای تعزیه بود و با عظمت و شکوه فراوان فعالیت میکرد.
با روی کار آمدن حکومت پهلوی، به دلیل تغییر نگرشهای فرهنگی و گرایش روشنفکران به هنر غربی، تعزیهخوانی مورد بیتوجهی قرار گرفت و از صحنههای نمایشی تا حد زیادی حذف شد. با این حال، پس از انقلاب، بار دیگر نگاه ویژهای به تعزیهخوانی شد و این هنر همچنان در تکیههای بزرگ ایران اجرا میشود.
متأسفانه امروز بسیاری از جوانان کمتر با تعزیهخوانی و تعزیهخوانها آشنا هستند؛ مسئلهای که ضرورت توجه بیشتر به این هنر را نشان میدهد. حفظ و احیای تعزیهخوانی میتواند به پایداری این میراث فرهنگی کمک کند و نسلهای جدید را با ارزشهای نمایشی و معنوی آن آشنا سازد.
از دیگر نمایشهای ایرانی به چه نوع نمایشی میتوان اشاره کرد که نیاز به توجه بیشتر دارد؟سیاهبازی و تختهحوضی از جمله نمایشهای سنتی ایرانی هستند که نقش مهمی در نقد اجتماعی و ارتباط با مردم داشتهاند. در این نمایش، شخصیت «سیاه» نماد زبان مردم کوچه و بازار بوده و با طنزی سازنده و شیرین، مسائل روز جامعه را به مسئولان گوشزد میکرده است. تأثیرگذاری این نمایش در طول تاریخ به حدی بوده که اصلاحات اجتماعی بسیاری از طریق آن شکل گرفتهاند.
با وجود این پیشینه غنی، متأسفانه در سالهای اخیر توجه لازم به سیاهبازی و نقش شخصیت «سیاه» نشده است. این کم توجهی در حالی است که نمایشهای کمدی غربی مانند آثار مولیر مورد توجه روشنفکران قرار گرفتهاند، این موضوع باعث شد که نقش فرهنگی و اجتماعی سیاهبازی کمتر مورد استفاده قرار گیرد.
با بهروزرسانی و احیای این نمایش، میتوان آن را به نسل جوان که تشنه هویت ایرانی است معرفی و ارزشهای آن را در قالبی جدید بازآفرینی کرد. توجه دوباره به سیاهبازی میتواند فرصتی باشد تا این هنر سنتی با مقتضیات روز هماهنگ شود و بار دیگر جایگاه خود را در عرصه نمایش ایران بازیابد.
مهمترین چالش تئاتر امروز استان را در چه میبینید؟چالشهای متعددی در حوزه تئاتر و نمایش خراسان و کشور وجود دارد، اما مهمترین آنها فاصله میان نسل قدیم و جدید تئاتر است. نسل جدید اگر از تاریخ تئاتر خود آگاه نباشد، نمیتواند آثار مهم و تأثیرگذاری خلق کند. شناخت میراث هنرمندان بزرگی چون محمد الهی، احمد ریحانه، علی آزادنیا، علی سوزنچی و دیگر چهرههای شاخص، نهتنها افتخارآفرین است، بلکه تبدیل به انگیزهای برای تلاش بیشتر در مسیر هنر میشود.
اگر میان دو نسل تئاتر ارتباط و همدلی شکل نگیرد و تنها رقابت، محور تعاملها باشد آینده این هنر با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد شد. ایجاد پلی میان تجربه و نوآوری، میتواند مسیری روشن برای رشد و حفظ هویت نمایشی خراسان ترسیم کند.