printlogo


نگاهی به 8 سال فراز و نشیب طرح مدیریت آب های خروجی از کوه های هزارمسجد و انتقال آب به مشهد
تعارض اولویت ها در «هزار مسجد»
مسعود حمیدی

​​​​​​​

 وقتی 8 سال پیش، تحت شرایط حاد خشکسالی و بحران آبی مشهد درباره هدررفت آب از یال شمالی کوه‌های هزار مسجد نوشتیم و طرحی با عنوان مدیریت منابع آبی کوه‌های هزار مسجد تهیه شد و در مجلس به تصویب رسید، تعارضات بین اولویت‌های این طرح از همان تاریخ به وجود آمد؛ ذات این طرح در خصوص مدیریت منابع و جلوگیری از خروج آب کشور از یال شمالی و 8 رودخانه مرزی این منطقه و ورود آب مازاد بر حقابه به کشور ترکمنستان بود و اصلی‌ترین پروژه آن بهره‌برداری از این منابع مدیریت‌شده برای تأمین بخشی از آب شرب مشهد. این مسئله کافی بود تا فعالان و سمن‌های محیط‌زیست و نهادهای مردمی منطقه کلات واکنشی شدید در خصوص این طرح داشته باشند که چرا باید آب منطقه کلات را به مشهد منتقل کرد و این کار علیه منافع مردم منطقه کلات است. شاید اساسی‌ترین مشکل مدیران دولتی و آب منطقه‌ای درخصوص طرح هزار مسجد این بود که به‌جای اشاره به فلسفه‌ طرح که جلوگیری از هدررفت آب کشور است، به یکی از خروجی‌های آن یا انتقال بخشی از آب مدیریت‌شده به مشهد تأکید کردند و باعث به وجود آمدن حساسیت شدید در گروه‌ها و سمن‌های محلی منطقه شدند. در تمامی گزارش‌هایی که در 8 سال گذشته در خصوص طرح انتقال آب هزار مسجد به مشهد تهیه‌کرده‌ایم، یکی از تأکیدات اساسی و اولویت‌های مطرح‌شده از سوی مدیران و متولیان آب استان در این طرح تأمین آب شرب و کشاورزی منطقه کلات در اولویت و انتقال مازاد این آب به مشهد در اولویت بعدی قرارگرفته اما با توجه به این که عنوان انتقال آب هزار مسجد به مشهد هم برای رسانه‌ها و هم برای مدیران جذاب‌تر بوده همواره خروجی این طرح مهم‌تر از ذات طرح جلوه کرده است.
در همان دوره دو مسئله مهم مطرح شد؛ این که بعد از جلوگیری از خروج آب از یال شمالی هزار مسجد، منابع آبی مازاد بر مصرف محلی را چگونه به مشهد منتقل کنیم؟ یکی از نمایندگان خلاق مشهد در مجلس شورای اسلامی همان 8 سال پیش پیشنهاد داد که به‌جای خط لوله کارخانه آب‌معدنی در منطقه کلات دایر و آب را به‌صورت بسته‌بندی به مشهد منتقل کنیم که این طرح به دلیل مسائل و مشکلاتی که داشت زیاد مورد استقبال قرار نگرفت و بنا شد انتقال آب مازاد در قالب 8 ریزپروژه به‌صورت لوله به مشهد منتقل شود (این که آب مازاد 40 میلیون مترمکعب است یا 35 و یا کمتر هنوز مورد اختلاف جدی بین کارشناسان و مدیران آب استان و کشور است) در یک دوره بنا شد اجرای این طرح توسط سرمایه‌گذار بخش خصوصی اجرا شود و مابه ازای آن پساب مشهد به این سرمایه‌گذار به‌صورت مدت محدود واگذار شود اما فراز و نشیب‌های این طرح و حواشی آن بسیار مهم‌تر از اصل و ذات این طرح بوده و هست و امروز که در حال قلم‌فرسایی هستیم، هنوز طرح مدیریت منابع آبی کوه‌های هزار مسجد درگیر تعارضاتی است که می‌توان آن را تعارض اولویت‌ها بیان کرد.
سمن‌های محلی و فعالان محیط‌زیست در انتقاد از این طرح معتقد هستند این طرح فاقد پیوست های زیست‌محیطی لازم است و این که چرا باید منطقه کلات و منافع ساکنان آن را فدای تأمین آب شرب مشهد کرد. شاید در پاسخ به این انتقادات بتوان گفت؛ اصل طرح و ذات طرح جلوگیری از خروج آب کشور آن هم در شرایط فوق بحرانی کنونی است. از سویی دیگر انتقال آب مازاد به مشهد مشروط بر تأمین حقابه کامل ساکنان و بهره‌برداران منطقه کلات است و نه انتقال آب فعلی منطقه به مشهد.
از سویی دیگر کارشناسان حوزه آب معتقد هستند کل آب قابل‌انتقال 30 میلیون مترمکعب است که عوارض فراوان اجتماعی، زیست‌محیطی در پی خواهد داشت و قیمت تمام‌شده انتقال این آب به‌صرفه نخواهد بود، درحالی‌که آب منطقه‌ای و آبفای مشهد می‌توانند با جلوگیری از هدررفت آب و تصفیه پساب چندبرابر آب هزار مسجد برای مشهد آب تولید کنند. در پاسخ به این انتقادات شاید بتوان گفت که با اجرای تمام این تمهیدات درست و لازم الاجرا هیچ آب جدیدی به منابع آبی مشهد افزوده نخواهد شد.
 از سویی دیگر دانشگاهیان معتقد هستند تجربه سد دوستی بازگوکننده تجربه تلخ انتقال آب فراحوزه به مشهد است که منجر به توسعه شکننده و علیه امنیت اجتماعی مشهد و تشدید بحران آب این کلان‌شهر شده است، لذا به‌جای انتقال آب هزارمسجد شاید بتوان توسعه منطقه کلات را در اولویت و سکنی گزینی برای مردم مشهد قرار داد.
اگرچه تمامی این دغدغه‌ها و نگرانی‌ها درست و به‌حق است اما نباید اصل واقعیت را نادیده گرفت؛ این که بعد از 8 سال و شاید 100 سال هنوز که هنوز است آب و منابع آبی کشور که باید صرف آبادانی و توسعه مردم منطقه و استان شود، در حال حاضر از یال شمالی کوه‌های هزار مسجد خارج می‌شود. درواقع تعارض اولویت‌ها بین صاحب‌نظران و تصمیم گیران در خصوص آب‌های هزارمسجد باعث شده است مردم کلات و مشهد از منابع آبی محروم شوند و تنها بازنده این تعارضات مردم هستند.
شاید بهتر است به‌جای جنگ بر سر انتقال یا عدم انتقال آب به مشهد به اصل طرح یعنی جلوگیری از خروج آب از کشور پرداخت و در مرحله بعد اگر مازاد آبی وجود داشت به فکر انتقال آن به مشهد مقدس بود.