
دوران کودکی ما، فوتبال رنگ و بوی دیگری داشت. بازیکنان اسطوره بودند و سالها با یک تیم میماندند؛ هواداران با هر گل، هر شادی و هر اشک کنارشان رشد میکردند. اما امروزه، فصل نقلوانتقالات روزبهروز پررنگتر شده است. خرید و فروشهای میلیاردی و جابهجایی ستارهها کاری کرده که دیگر حس تعلق قلبی خاکستری شود؛ هر سال، فهرست نامها عوض میشود و دیگر فرصت نمیکنیم با بازیکنی خاطره بسازیم. بازیکنان هر روز به پیراهنی دیگر وفادارند، گاه حتی بدیهیترین حس هواداری را فقط در شعارها زنده نگه میدارند. در این بین، فقط هوادار است که واقعاً پای تیم میماند. او نه پیراهنش را عوض میکند، نه تیمش را میفروشد، نه با تغییر ستارهها معنای حمایت را فراموش میکند. شاید راز تلخی فوتبال امروز همین باشد: فوتبال هنوز بازی است، ولی قصههای عمیق و صمیمیاش کم شده و برای همین ما دلتنگ خاطرههایی هستیم که دیگر تکرار نمیشوند.