printlogo


مراقب پیشران‌های شناختی  ترامپ باشید!
محمد قنبری



 این روز‌ها که زمزمه‌هایی از احیای گفت‌و‌گو‌ها میان ایران و آمریکا در برخی محافل رسانه‌ای و دیپلماتیک شنیده می‌شود، تحلیل فضای پس از هرگونه توافق احتمالی، اهمیت بیشتری از خود فرایند مذاکره دارد، زیرا طرف مقابل ما، نه دولتی عادی، که ساختاری مبتنی بر فریب، سلطه و بازیگری چندلایه است، به‌ویژه اگر در دوره پسا‌توافق، پای فردی مانند دونالد ترامپ دوباره به کاخ سفید باز شود.  برخی چهره‌های خوش‌بین به مذاکره، گمان می‌کنند که با رسیدن به توافقی موقت یا جامع، مسیر تعامل میان تهران و واشنگتن به شکلی آرام و پیش‌بینی‌پذیر ادامه خواهد یافت. اما تجربه برجام و رفتار‌های ترامپ در سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ به‌روشنی نشان داد که آمریکا، به‌ویژه با یک رهبر پوپولیست و نامتوازن، فاقد هرگونه پایبندی پایدار به تعهدات است. اما موضوع از این نیز فراتر می‌رود. ترامپ، برخلاف تصور ساده‌انگارانه برخی تحلیل‌گران، دارای الگو‌های شناختی مشخص و قابل شناسایی در سیاست خارجی است. رفتار‌های او نه بر اساس منطق حقوقی و دیپلماتیک، بلکه بر پایه پیشران‌هایی چون «تصویرسازی از قدرت»، «تحقیر طرف مقابل برای کسب محبوبیت داخلی»، «شوک‌درمانی رسانه‌ای» و «الزام به بازتعریف مداوم نقش آمریکا به‌عنوان کدخدا» بنا شده‌اند. در دوره پساتوافق، ترامپ بدون تردید توافق با ایران را ــ حتی اگر حاصل شود ــ یا زیر پا می‌گذارد، یا با فشار روانی، رسانه‌ای و تحریمی، به‌دنبال بازتعریف آن به نفع خود خواهد بود. او نشان داده است که از برهم زدن قواعد بازی برای نمایش اقتدار شخصی‌اش، ابایی ندارد.  برای ترامپ، توافقی که در آن عقب‌نشینی واقعی از طرف آمریکا صورت گرفته باشد، قابل تحمل نیست؛ مگر این که بتواند از طریق جنگ شناختی، ایران را وادار به پذیرش معنای جدیدی از توافق کند؛ چیزی که در واقع بازگشت به سلطه‌جویی گذشته است. از این رو، آقایان مسئول در حوزه دیپلماسی و رسانه باید هوشیار باشند. ورود به دوره پسا‌توافق بدون آمادگی شناختی و بدون سناریونویسی دقیق در برابر رفتار‌های غیرقابل‌پیش‌بینی ترامپ، خطایی راهبردی و تکرار تجربه تلخ خروج آمریکا از برجام خواهد بود. لازم است تیم سیاست خارجی با هماهنگی دستگاه‌های رسانه‌ای کشور، همزمان با هرگونه پیشرفت در گفت‌وگوها، به‌طور جدی به طراحی سپر‌های شناختی، ظرفیت‌های بازدارندگی دیپلماتیک و تولید روایت مستقل و مقاوم در فضای بین‌المللی بپردازد. در نبرد با پیشران‌های روانی و رسانه‌ای ترامپ، آنچه پیروز می‌شود، نه لبخند دیپلماتیک، بلکه درک عمیق از نبرد ادراکی و برخورد هوشمندانه با قواعد بازی پوپولیستی است. امروز زمان بیداری راهبردی است، نه غفلت خوش‌بینانه.