
استاد علی صفایی در بخشهایی از کتاب «رشد» درباره توجه به استعدادها و زمینهها برای رشد در مسیر الهی مینویسد: «باید در این وقت کم به تجارتی دست زد که بینهایت سود بیاورد و باید به دنبال خریداری رفت که پولش نقد باشد و بازگردان داشته باشد و باید در جستوجوی بازاری بود که رونق داشته باشد. یک بازار، بازار پایین است با خریدارهایی به نام دل و هوسهایش و به نام مردم و حرفهایش و به نام دنیا و جلوههایش؛ با ثروت و قدرت و شهرت و مدارک و عنوانهایش و به نام شیطان و وسوسههایش. و یک بازار هم بازار دیگری است با خریداری به نام ا...، مالک، رحیم، مهربان»... و در بخشی دیگر هم میگوید: «آنهایی که این راه دراز را دیدهاند و از این استعدادهای عظیم خبر دارند، اینها در فکر بازاری هستند و در جستوجوی خریداری که بیشتر سود بدهد و زیادتر بهره برساند و سرمایهها را بارور کند که مگر در این راه به جایی برسند. اینها شب و روز مشغول اند و شب و روز میکوشند؛ چون فرصتی ندارند. این است که باید خوردن و خوابیدن و رفتن و آمدن همه اش تجارت باشد و کار باشد و عبادت باشد و حرکت باشد و پای رفتن باشد».