دست رد ایران به تله مذاکرات
توکلی
در عرصه پرتلاطم سیاست بینالملل، بار دیگر پردهای از نمایش فریب آمریکا نمایان شد. پنجشنبه گذشته، وزیر امور خارجه عمان در صفحه ایکس خود اعلام کرد که دور ششم مذاکرات تهران و واشنگتن روز یک شنبه در مسقط برگزار خواهد شد. عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران، نیز در دیدار با همتای عمانی خود در اسلو، از نهایی شدن ترتیبات این گفتوگوها خبر داد. این خبر، در نگاه نخست، گویی روزنهای به سوی کاهش تنشهای دیرینه بود؛ اما این آرامش، تنها پیشدرآمد طوفانی بزرگتر بود. همزمان، رسانههای آمریکایی زمزمههایی از اختلاف میان دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو منتشر کردند. سیانان گزارش داد که ترامپ در تماسی تلفنی، از نتانیاهو خواسته درباره حمله به ایران سخنی نگوید. این خبر، شاید به ظاهر نشانهای از فاصلهگیری واشنگتن از تلآویو بود، اما پرده بعدی این نمایش، چهره واقعی بازی را آشکار کرد. رژیم صهیونیستی در اقدامی وحشیانه و گستاخانه بامداد روز جمعه به ایران حمله کرد. آکسیوس فاش ساخت که رژیم صهیونیستی، از هشت ماه پیش برنامهریزی برای حملهای گسترده به خاک ایران را آغاز کرده بود. این حمله که با حمایت ضمنی آمریکا همراه بود، نهتنها نقض آشکار حاکمیت ایران، بلکه ضربهای به اعتماد شکننده در مذاکرات دیپلماتیک بود. والاستریت ژورنال نیز در گزارشی تأملبرانگیز مدعی شد که مذاکرات آمریکا با ایران، صرفاً پوششی برای تسهیل این تجاوز صهیونیستی بوده است. گویی واشنگتن با یک دست پرچم دیپلماسی را بالا برده و با دست دیگر، خنجری از پشت به سوی تهران نشانه رفته بود.این بازی دوگانه، ریشه در بیاعتمادی عمیق ایران به نیات آمریکا دارد. رهبر انقلاب در ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ در دیدار با دانشجویان، دعوت به مذاکره از سوی واشنگتن را «فریب» خواندند و در ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ در خطبههای نماز جمعه تهران هشدار دادند که «فریب لبخند و وعدههای دروغ» آمریکا را نباید خورد. این بیاعتمادی، با اقدامات بعدی واشنگتن تأیید شد. دونالد ترامپ پس از این حمله، بر خلاف مشی همیشگی واشنگتن که سعی دارد تنش آفرینیهای تل آویو را جدا از سیاستهای آمریکا عنوان کند؛ از هماهنگی و همراهی ضمنی آمریکا با اسرائیل در این باره سخن گفت :« «به طرف مقابل گفتم، گفتم شما ۶۰ روز فرصت دارید تا توافق کنید. در روز ۶۱ حمله کردند. و این یک حمله بسیار موفق بود. ایران باید توافق میکرد و هنوز هم میتوانند توافق کنند. چیزی که باقی مانده این است که آنها هنوز هم میتوانند توافق کنند.» او همچنین در گفت وگوی دیگر با لحنی تهدیدآمیز، ایران را به بازگشت به میز مذاکره و توقف غنیسازی فراخواند؛ خواستهای که در باطن، تسلیم ایران در برابر دشمن و خلع سلاح یکجانبه را طلب میکرد. این تهدید، که با حمایت آشکار از حملات تروریستی رژیم صهیونیستی همراه بود، گویی از تهران میخواست خود را در دام نابودی اندازد و خود با دست خود خودکشی کند! اما ایران، با هوشیاری و اقتدار، در این تله نیفتاد. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، با صراحت اعلام کرد که مذاکرات مسقط لغو شده است. او دلیل این تصمیم را حمایت آمریکا از تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران دانست و تأکید کرد که تا توقف کامل این اقدامات خصمانه، گفتوگو با حامیان تلآویو بیمعناست. عراقچی رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز بر این مهم تاکید کرد و در گفت و گو تلفنی با کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با استناد به پیامها و اظهارات رئیسجمهور آمریکا، اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی را نتیجه حمایتهای مستقیم واشنگتن دانست و تأکید کرد که تداوم مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در وضعیتی که وحشیگری رژیم صهیونیستی ادامه دارد، غیرقابل توجیه است. ایران، با تکیه بر دیپلماسی مبتنی بر مقاومت و اقتصاد مقاومتی، نهتنها این خنجر پنهان را خنثی کرد. لغو مذاکرات مسقط، پیامی روشن به واشنگتن و متحدانش بود: ایران با چشمانی باز و ارادهای پولادین، در برابر تلههای دیپلماتیک ایستاده و راه عزت و استقلال را با قوت ادامه خواهد داد.