با اعلام رسمی سخنگوی دولت مبنی بر اعمال برخی محدودیتها بر اینترنت، بهدلیل مقابله با پهپادهای مهاجم و حملات سایبری به زیرساختهای اقتصادی، بار دیگر نگاهها به ساختار موازی اینترنت در کشور، یعنی شبکه ملی اطلاعات جلب شده است؛ شبکهای که از دهه ۸۰ در ادبیات سیاستگذاری ایران حضور دارد، اما به دلایل مختلف، تاکنون جایگاه خود را در حکمرانی اقتصاد دیجیتال بهدرستی نیافته است. اکنون و در شرایط اضطرار، اهمیت این زیرساخت پدافند غیرعامل بیش از پیش آشکار شده است؛ جایی که در غیاب اینترنت بینالملل، بخش مهمی از فعالیتهای اقتصاد دیجیتال کشور توانسته با پایداری نسبی ادامه یابد و خلأ ارتباطی و خدماتی کامل رخ ندهد.

ملاقات با اینترنت ملی در اوج بحران
به گزارش خراسان، اعلام اخیر سخنگوی دولت مبنی بر محدودسازی اینترنت جهانی به دلیل حملات سایبری و کنترل پهپادهای دشمن، اهمیت وجود شبکه ملی اطلاعات یا همان چیزی را که در رسانه ها اصطلاحاً «اینترنت ملی» گفته می شود بیش از پیش نمایان کرده است.
سخنان مهاجرانی با فرضیه ای که اخیراً درباره کاهش اثربخشی حملات ریزپرنده های رژیم صهیونیستی در فضای تحلیل مطرح شده، همراستاست. بر اساس این فرضیه، بخشی از شبکه ریزپرنده های مهاجم که از اینترنت سیم کارت برای هدایت استفاده می کردند، پس از اعمال محدودیت اینترنت، دچار اختلال جدی شده اند و این موضوع در عملکرد جنگنده های دشمن نیز تاثیرگذار بوده است.
از سوی دیگر در شرایطی که محدودیت های اینترنت بین الملل ادامه دارد، خبرها حاکی از این است که اختلال در سامانه های خدماتی دو بانک بزرگ نیز در حال رفع شدن است.
با این حال برخلاف آن چه انتظار می رفت، خدمات دیجیتال از جمله سامانه های بانکی، فروشگاه های آنلاین، تاکسی های اینترنتی و سایر سرویس های پایه اقتصادی در روزهای اخیر تا حد زیادی به فعالیت خود ادامه داده اند. این پایداری، تا حد زیادی مدیون پیاده سازی و توسعه زیرساختی است که سال ها تحت عنوان «شبکه ملی اطلاعات» در جریان بوده است.
شبکه ملی اطلاعات از چه زمانی مطرح شد؟
بررسی ها نشان می دهد از اواسط دهه 80، ایده راه اندازی یک شبکه مستقل ارتباطی برای کشور برای نخستین بار مطرح شد.
همان زمانی که به عنوان مثال پرتال تبیان، دسترسی به مجموعه ای از سایت های داخلی را از طریق شبکه اینترانت فراهم می کرد. یک دسترسی رایگان با سرعتی فوق العاده با همان مودم های دیال آپ معروف!
در آن زمان، دغدغه هایی مانند بهبود سرعت و امنیت تبادل داده در داخل کشور، کاهش هزینه ترافیک بین الملل و نیز مقابله با تهدیدات فرهنگی و اطلاعاتی، از جمله انگیزه های اولیه این طرح بودند.
با این حال تا سال ها، اجرای این طرح با کندی، تغییر در اولویت ها و مقاومت هایی مواجه بوده است. به ویژه از سوی بخشی از افکار عمومی و بدنه دستگاه های مسئول که توسعه این شبکه را مترادف با محدودسازی اینترنت تلقی کرده اند.
مطابق آخرین گزارش مرکز ملی فضای مجازی که خبرگزاری ایرنا 6 اسفند سال گذشته به آن اشاره کرده است، پیشرفت شبکه ملی اطلاعات به حدود 65 درصد رسیده که هدف گذاری شده است این میزان در پایان 1404 به 79 درصد و در پایان برنامه هفتم پیشرفت به 99 درصد برسد.
دلایل راهبردی برای اینترنت ملی چیست؟
با وجود همه مقاومت های منفی و نیز تلقی های نادرست از عملکرد اینترنت ملی، این زیرساخت در فضای سیاست گذاری کلان کشور نه به عنوان جایگزین اینترنت، بلکه به عنوان مکمل آن تعریف شده است. این شبکه قرار است زیرساختی برای محورهایی از جمله موارد زیر باشد:
تضمین دسترسی پایدار و امن به خدمات دیجیتال حیاتی حتی در شرایط قطع اینترنت جهانی
تقویت امنیت سایبری و حفاظت از دادههای کلیدی کشور
کاهش هزینههای انتقال داده و بهینهسازی ترافیک داخلی
پشتیبانی از خدمات پایه کاربردی بومی از جمله جستوجو (با موتورهای جست وجوی بومی)، پیامرسان، خدمات ابری، درگاههای پرداخت و...
اگر شبکه ملی اطلاعات نبود چه می شد؟
حملات ترکیبی رژیم صهیونیستی علیه ایران، بار دیگر نشان داد که تهدیدات نوین تنها به حوزه نظامی محدود نمی شوند و دامنه آن مراکز داده و بانک ها را نیز می تواند در بر بگیرد. در چنین شرایطی اگر شبکه ای بومی و مستقل برای پشتیبانی از خدمات حیاتی وجود نداشت، فلج کامل در اقتصاد دیجیتال کشور در محورهایی از جمله موارد زیر بسیار محتمل بود.
1-قطع دسترسی به خدمات آنلاین: درگاه های پرداخت مانند شاپرک و شتاب اگر از طریق اینترنت جهانی اداره می شدند، با حمله سایبری و یا قطع ارتباطات خارجی امکان از کار افتادن آن ها بسیار افزایش می یافت. از سوی دیگر در آن شرایط و با وجود بحرانی نظیر جنگ کنونی، بانکداری اینترنتی، فروشگاه های آنلاین، سفارش غذا، تاکسی های اینترنتی و حتی انتقال وجه با موبایل بانک ها با اختلال جدی روبه رو می شد. کسب و کارهای خانگی نیز که عمدتاً در بستر سکوهای آنلاین داخلی فعالیت می کردند، راه های ارتباط با مشتری و دریافت و پرداخت را از دست می دادند.
2- هجوم های بانکی و کالایی: نکته قابل توجه و نسبتاً پنهانی که درباره نبود شبکه ملی اطلاعات در حوزه اقتصاد باید از آن یاد کرد، اثرات هرگونه اختلال در جریان پولی و کالایی کشور است. می توان این گونه تصور کرد که در شرایط قطع یا اختلال در خدمات پرداخت دیجیتال، این موضوع باعث وحشت نقدینگی می شد. مردم برای برداشت وجه نقد به خودپردازها و یا بانک ها هجوم می بردند و این موضوع می توانست خود به یک بحران پولی تبدیل شود. همچنین روند جنگ اخیر نشان داده که انواع تکنیک های جنگ روانی با هدف ایجاد نااطمینانی در بین مردم و نیز تحریک آن ها برای هجوم خرید به بازارها در جریان است که در نبود یک شبکه جایگزین بومی برای اقتصاد دیجیتال، اینترنت جهانی می تواند به ابزاری برای تسلیم اقتصادی یک ملت در برابر هجوم نظامی تبدیل شود.
3-قطع ارتباط بین بازرگانان: در نبود یا اختلال سیستم اینترنت جهانی، می توان تصور کرد که ارتباط بازرگانان که پیشتر از طریق پیام رسان های بین المللی انجام می شد، با اختلال روبه رو می شد. با این حال، گسترش سامانه های بومی، (هر چند این سامانه ها تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارند) موجب کاهش اثر قطعی یا اختلال یا محدودیت های اینترنت (به دلیل مسائل امنیتی) شده است.
4-آسیب پذیری مراکز داده حیاتی: هر چند به طور معمول جوانب احتیاط درخصوص سامانه هایی نظیر سامانه های مالیاتی، بیمه، گمرک، آموزش و حمل و نقل انجام می شود با این حال می توان گفت در صورت اتکای بی محابا به اینترنت جهانی، این مراکز داده حیاتی نیز با قطع یا اختلال یا محدودیت های اینترنت دچار اختلال می شدند.
با این حال آن چه در روزهای اخیر شاهد آن هستیم این است که به دلیل وجود نسبی زیرساخت شبکه ملی اطلاعات، سامانههای بانکی و پرداخت داخلی فعال ماندند.
پیامرسانهای داخلی برای بخشهایی از کسبوکارها جایگزین شدند.
زیرساخت DNS داخلی جلوی خاموشی کامل سایتها را گرفت.
دسترسی مردم به برخی خدمات آموزش، حملونقل، خدمات شهری و سلامت ادامه یافت.
دفاع دیجیتال؛ نه دیوار دیجیتال
در مجموع باید گفت شبکه ملی اطلاعات نه یک پروژه صرفاً فنی و نه ابزاری برای محدودسازی فضای مجازی، بلکه یکی از ارکان تابآوری ملی در دنیای دیجیتال است. تجربه جنگ ترکیبی اخیر نشان داد که در غیاب این زیرساخت، میتوانست اقتصاد دیجیتال کشور ظرف چند ساعت فلج شود. اما با وجود همین ساختار ناقص فعلی نیز، کشور توانست از بروز یک فاجعه بزرگ جلوگیری کند.در جهانی که حملات سایبری، تحریمهای دیجیتال و اختلالهای زیرساختی جزئی از واقعیت هستند و انواع تکنیک های جنگ روانی و تهاجم به اذهان عمومی جوامع را هدف قرار می دهد، هیچ کشور مستقلی نمیتواند امنیت دیجیتال خود را بر بستر شرکتهای خارجی یا زیرساخت جهانی بدون پشتیبان بنا کند. شبکه ملی اطلاعات، اگر بهدرستی تکمیل و مدیریت شود، میتواند نه تنها یک پدافند در زمان بحران، بلکه بسترساز رشد اقتصادی در زمان صلح باشد. در این راستا، شکل گیری درست قواعد حکمرانی فضای سایبری برای جلوگیری از روایت های انحرافی از اینترنت ملی و مهار آسیب های پنهان (اطلاعاتی، فرهنگی، اجتماعی و ...) گسترش فضای مجازی امری ضروری و بر زمین مانده است.

تحلیل مرتبط
آیا فقط ایران به دنبال شبکه ملی اطلاعات است؟
در شرایطی که استقلال خواهی ملت ها، لزوم ایجاد ساختارهای مستقل از ساختارهای جهانی برای اعمال حکمرانی را ایجاب می کند، بررسی ها نشان می دهد در حال حاضر 4 کشور ایران، چین، روسیه و کره شمالی به طور خاص شبکه ای ملی، مستقل و مقاوم برای اطلاعات ایجاد کرده اند. در عین حال، کشورهای دیگری از جمله 7 کشور پروژه هایی برای استقلال اطلاعاتی را دنبال می کنند که البته همچنان وابسته به اینترنت جهانی هستند. این کشورها عبارت اند از هند، ترکیه، عربستان، پاکستان، مصر، امارات، اندونزی و برزیل. در عین حال باید گفت در بین کشورهای اسلامی، ایران پیشرفته ترین طرح شبکه مذکور را دنبال می کند و بعد از آن ترکیه و عربستان قرار دارند. از سوی دیگر کشورهای غربی چنین شبکه هایی ندارند. چون به لحاظ ساختارهای حکمرانی آن ها تا حد زیادی عملاً متاثر از نظم سنتی جهانی در دهه های گذشته است.در جدول تفاوت شبکه های ملی اطلاعات 4 کشور ایران، چین، روسیه و کره شمالی آمده است.