printlogo


روایت مظلومیت ایران از قلب آمریکا
فائزه مهاجر  |  روزنامه‌نگار



 بیشتر از یک هفته از حمله رژیم کودک‌کُش اسرائیل به کشورمان می‌گذرد. طی روزهای اخیر در عین حال که شاهد همدلی زیبای مردم هستیم و به قهرمانان مدافع کشورمان هم افتخار می‌کنیم اما بازهم ترکیبی از غم از دست دادن هموطنان و نگرانی بابت دشمنی که هیچ مرز اخلاقی در جنایت‌هایش ندارد در وجود بسیاری از ما هست. چه آن‌هایی که در داخل کشور اما در مرکز بحران نیستند و فقط اخبار را می‌شنوند و نگران قوم و خویش و آشنا هستند و چه ایرانیانی که خارج از کشور با وسواس لحظه به لحظه از خانواده خود در ایران خبر می‌گیرند. هر روز و هر شب بر سر مردم بی‌گناه آتش می‌بارد. به بهانه ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای کشتار غیرنظامیان بی‌محابا هر روز رخ می‌دهد و اسرائیل در سانسور شدید خبری، آن را انکار می‌کند. از جوان مظلومی که ورزشکار حرفه‌ای رشته پدل بود، گرفته تا نوجوان بی‌گناه اسکیت‌باز با کلی امید و آرزو و کودک معصومی که تازه می‌خواست ژیمناست شود. اما جنبه تلخ ماجرا این است که برخی از دوستان غیر ایرانی‌ام که در اروپا زندگی می‌کنند طی این روزها مدام از من می‌پرسند مگر غیرنظامیان هم مورد حمله قرار گرفته‌اند؟ و من پر از خشم و حسرت می‌شوم که ای کاش ایران من این‌قدر مظلوم نبود. در میان این همه بغض فروخورده؛ یک روز خبری می‌شنوم که حالم ناگهان به اندازه تمام این روزهای بد، خوب می‌شود. یک پیج اینستاگرامی تصمیم گرفته این دروغ بزرگ را برای تمام جهان آشکار کند و روایتی به زبان انگلیسی از زندگی شهدای غیرنظامی منتشر کند. خانم گوهری را به سختی پیدا می‌کنیم و با وجود وضعیت نابه سامان اینترنت تلاش می‌کنیم هرطور شده با او ارتباط بگیریم و درباره حرکت ارزشمند او و گروه همراهش صحبت کنیم. صفحه justlikeusiran یک صفحه اینستاگرامی به زبان انگلیسی است که به همت خانم کوثر گوهری و گروه همراه ایشان به تازگی بارگذاری شده و تلاش می‌کند افراد غیرنظامی را که در این جنگ مورد حمله قرار گرفته‌ و مظلومانه به شهادت رسیده‌اند به دنیا معرفی کند. این تلاش ارزشمند روایتی است از جنایتی که سانسور می‌شود برای مخاطب جهانی که به اجبار در سکوت خبری نگه داشته می‌شود. جنایتی که تلاش می‌کند جان هر یک انسان بی‌گناه را آن قدر بی‌ارزش سازد که فقط تبدیل یه یک عدد شود و تنها یک نام از او باقی بماند. نامی که به‌زودی فراموش می‌شود. در پرونده امروز «زندگی سلام» به سراغ خانم کوثر گوهری وکیل ساکن آمریکا رفتیم و با او درباره این حرکت ارزشمند سخن گفتیم.


یک پایگاه داده مربوط به قربانیان غیرنظامی
در ادامه از خانم گوهری در این مورد پرسیدم که چه اقداماتی را شروع کرده‌اند و برای اطلاع‌رسانی عمومی چه کارهایی انجام داده‌اند؟
«ما در حال حاضر تصمیم گرفته‌ایم یک پایگاه داده (دیتابیس) ایجاد کنیم تا اطلاعات مربوط به قربانیان غیرنظامی این حملات را جمع‌آوری کرده و در اختیار رسانه‌ها قرار دهیم. البته این اقدام در مراحل اولیه خود قرار دارد و کار بسیاری در پیش است. متأسفانه هر شب خبرهای تلخ و ناگواری می‌رسد، اما معتقدم که این کار بسیار اهمیت دارد؛ چراکه مخاطب انگلیسی‌زبان و رسانه‌های مرتبط باید نسبت به واقعیت‌های این بحران آگاه شوند. از روزی که این صفحه را راه‌اندازی کردیم، تعداد دنبال‌کنندگان به بیش از 2هزار نفر رسیده است. اما ادامه‌دار بودن این روند بستگی به شهروندان دارد که این صفحه را به اشتراک بگذارند. یکی از چالش‌های اصلی ما، نبود اطلاعات کافی یا تصاویر مناسب از برخی قربانیان است. از مردم خواسته‌ایم در صورتی که اطلاعات یا عکس‌هایی دارند، برای ما ارسال کنند. نشانی ایمیل و راه‌های ارتباطی در صفحه درج شده و می‌توانند به‌راحتی برای ما اطلاعات بفرستند تا در این پایگاه ثبت شود. ما تلاش کرده‌ایم که این داده‌ها را به گروه‌های مرجع منتقل کنیم. دیروز این اطلاعات را برای ائتلاف بزرگی فرستادم که متشکل از گروه‌های مختلفی است و در زمینه دادخواهی و کمپین‌های مرتبط فعالیت می‌کند. درخواست کردم تا این اطلاعات را میان اعضای خود توزیع کنند. همچنین با چند رسانه در اروپا و آمریکا تماس گرفتیم و این صفحه را در اختیار آن‌ها قرار دادیم. این روند از دیروز آغاز شده و ما همچنان در حال به‌روزرسانی و پیگیری هستیم. در حال حاضر چند روز از بارگذاری صفحه ما گذشته است و قطعا اگر روزهای آینده از من در این مورد بپرسید خبرهای متفاوتی به شما خواهم گفت.»

تلاش بی‌سابقه دشمن علیه جامعه ایرانی
قبل از هرچیز از او می‌پرسم که این ایده ابتدا چطور در ذهن شما شکل گرفت؟ در سال‌های اخیر چه تغییری در نگاه شما نسبت به بازنمایی ایران در رسانه‌های غربی شکل گرفت؟ «در سال‌هایی که در ایالات متحده آمریکا زندگی می‌کردم و این تجربه میان دوستان من هم مشترک بود، به‌تدریج متوجه شدیم که مسئله ایران چگونه در این سال‌ها توسط بازیگران متعددی، از جمله رسانه‌ها، ساخته و پرداخته شده است. به‌ویژه در دو یا سه سال اخیر و پس از ماجرای هفتم اکتبر و حمله اسرائیل به فلسطین، من شخصاً متوجه شدم که در مسئله فلسطین مجموعه‌ای از استراتژی‌ها و متدهایی توسط طرفداران اسرائیل طراحی شده که در آن بسیار ماهر و مسلط شده‌اند و اکنون این الگوها را به شکلی بی‌سابقه علیه جامعه ایرانی هم به کار گرفته‌اند. ما آمادگی لازم را برای این سطح از هجمه نداشتیم. صرف‌نظر از گرایش سیاسی افراد، چه طرفدار دولت ایران بوده باشند، چه نبوده باشند و چه در موقعیتی میانه قرار داشته باشند، جامعه ایرانی در آمریکا (که من درباره آن صحبت می‌کنم) تحت فشار تبلیغاتی، رسانه‌ای و پروپاگاندای شدید دو یا سه سال اخیر، به نوعی متلاشی شد. متأسفانه این فشار فکری به‌گونه‌ای بود که بسیاری را برای مدتی در وضعیتی از سردرگمی و ناتوانی ذهنی قرار داد. البته خدا را شکر گروه‌های مردمی پابرجا مانده‌اند و مثلا گروه‌های ضد جنگ از همین گروه‌های مردمی هستند که فعالیت می‌کنند. در روزهای گذشته، من چند تماس تلفنی و پیام دریافت کردم. وقتی درباره کشته شدن غیرنظامیان صحبت می‌کردیم، برخی سوال می‌کردند مگر اسرائیل فقط سایت‌های نظامی و هسته‌ای را هدف قرار نمی‌دهد؟ مردم عادی چرا باید آسیب ببینند؟ این نشان می‌دهد که حتی رسانه‌های اصلی آمریکا، مانند رادیو NPR که در مقایسه با دیگر رسانه‌ها رویکرد اصولی‌تری دارد و تنوع فرهنگی و اجتماعی در میان کارکنانش دیده می‌شود و همواره نسبت به مسئله ایران نگاهی فعال داشته، در برابر این موج تبلیغاتی تسلیم شده‌اند. مجموع این اتفاقات باعث شد به این فکر کنیم که باید کاری انجام دهیم.»


حمایت قابل توجه از داخل آمریکا
خانم گوهری با انگیزه و انرژی عجیبی با من حرف می‌زد، احساس می‌کردم من هم انگیزه مضاعفی گرفتم و پر از انرژی هستم برای ادامه وظایف خبرنگاری‌ام حتی بیشتر از قبل. در ادامه از او پرسیدم آیا رسانه‌های انگلیسی‌زبان با شما تماس گرفته‌اند تا درباره این اقدام از شما بیشتر بپرسند؟ «ما هنوز منتظر تماس از سوی رسانه‌های انگلیسی‌زبان هستیم تا بتوانیم با آن‌ها در ارتباط باشیم. در میان ۲۰۰۰ دنبال‌کننده، پیام‌های بسیار زیادی دریافت کرده‌ایم؛ پیشنهاد، تشکر، همدردی و انتقاد. بسیاری از افراد لینک‌هایی برای ما فرستاده‌اند، عکس‌هایی ارسال و ما را با دوستان و خانواده برخی از قربانیان مرتبط کرده‌اند. تماس‌ها و میزان حمایت بسیار زیاد بوده و خوشبختانه توجه خوبی به این مسئله شده و البته برای ما خیلی مهم است پایگاه اطلاعاتی قابل ارجاع درست کنیم. حمایت‌هایی از داخل ایران هم دریافت شده ، اما بیشتر حمایت‌ها از داخل آمریکا بوده است. برخی صفحات انگلیسی‌زبان این اطلاعات را به اشتراک گذاشته‌اند».


امیدواریم نیاز به افزودن نام جدید نباشد
نگاه مشترک و حس همدلی بین ما باعث شده بود ارتباط عمیق و بی‌تکلفی با خانم گوهری برقرار کنم. انگار نه انگار برای اولین بار بود او را در تماس ویدئویی ملاقات می‌کردم. از او پرسیدم آیا برای این پروژه نگاه بلندمدت دارید یا فعلاً به شکل واکنشی عمل می‌کنید؟
«امیدواریم که جنگ به پایان برسد و دیگر نیازی به افزودن نام‌های جدید به فهرست شهدا در این پایگاه داده نباشد، اما در هر صورت، حتی اگر جنگ متوقف شود، داشتن یک پایگاه داده‌ برای اطلاع‌رسانی، آگاه‌سازی و استفاده رسانه‌ها بسیار سودمند است. این‌ها ایده‌ها و آرزوهای ماست. باید دید روند آینده چگونه پیش خواهد رفت.»


طیف گسترده‌ای از افراد، داوطلب فعالیت در این صفحه شده‌اند
از ابتدای مصاحبه احساس غرور می‌کردم و این احساس رفته رفته بیشتر می‌شد از این‌که می‌دیدم یک ایرانی که سال‌هاست در آمریکا زندگی می‌کند این طور غیرتمندانه و آگاهانه درباره شرایط و ضرورت انجام چنین فعالیت‌هایی حرف می‌زند. در ادامه از او درباره افرادی که با او در این فعالیت همراه شدند پرسیدم و این‌که آیا جامعه داوطلبان متعلق به طیف یا گروه خاصی هستند یا تنوع دارند؟
«دوستانی از نقاط مختلف آمریکا به صورت داوطلبانه اعلام آمادگی کرده‌اند. البته هر یک کار و زندگی خود را دارند، اما با تعهد بالا وارد این پروژه شده‌اند تا بتوانیم یک پایگاه داده قابل‌ارجاع برای استفاده رسانه‌ها و نهادها ایجاد کنیم. تنوع زیادی در میان داوطلبان ما وجود دارد. برخی از آن‌ها دانشگاهی هستند، برخی دیگر فعالان ضد جنگ، هنرمندان، گرافیست‌ها و کسانی که در حوزه رسانه فعالیت دارند. اغلب آن‌ها ایرانی‌ـ‌آمریکایی‌اند؛ برخی در آمریکا به دنیا آمده‌اند و بزرگ شده‌اند، برخی مانند خود من در آمریکا متولد اما در ایران بزرگ شده‌اند. زبان نخست برخی انگلیسی است و برخی فارسی، اما خوشبختانه همه به زبان فارسی مسلط هستند. این موضوع در رساندن پیام به مخاطب جهانی بسیار مهم و ارزشمند است.»



بیان یک جمله ساده باعث دسته‌بندی سیاسی می‌شود
به عنوان آخرین سوال پرسیدم بازخورد جامعه ایرانی خارج از کشور نسبت به فعالیت‌های شما چگونه بوده است؟ خانم گوهری معتقد است: «در این جا هم شکاف‌هایی وجود دارد. البته این شکاف در جامعه خارج از کشور به‌مراتب شدیدتر و افراطی‌تر است. اما سکوتی که در جامعه ایرانی خارج از کشور دیده می‌شود، به‌نوعی حاصل تلاش آن‌ها برای تصمیم‌گیری بین آن‌چیزی است که عقل و احساس‌شان حکم می‌کند. روز جمعه ساعت ۶ بعدازظهر در مقابل کاخ سفید تظاهرات ضد جنگ برگزار خواهد شد. هفته گذشته تنها ۳۰ تا ۴۰ نفر شرکت کرده بودند، اما امیدواریم دفعه بعدی جمعیت بیشتری حضور پیدا کنند. متأسفانه به دلیل همان هجمه رسانه‌ای، حتی بیان جملات ساده‌ای مانند مخالفت با جنگ علیه ایران، می‌تواند موجب برچسب‌زنی و قرار گرفتن در دسته‌بندی‌های سیاسی شود. بسیاری با این شعار موافق‌اند، اما ترجیح می‌دهند به‌صورت علنی مطرح نکنند. شخصاً در این چند روز تلاش کردم وارد این جدل‌ها نشوم، چون احساس می‌کنم که اولویت ما باید موضوع انسانی ماجرا باشد، نه اختلافات سیاسی تا بتوانیم کار را پیش ببریم. در هر صورت، خوشبختانه حمایت از ایران کم نیست و فضا به‌طور کامل در اختیار گروه‌های جنگ‌طلب قرار نگرفته است.»
​​​​​​​

ترجمه نمونه از پست‌های پیج
احسان کارمند ساده بانک به همراه دختر نازنینش باران که فقط 9 سال داشت به دلیل اصابت موشک اسرائیل به خانه‌اش در تهران باهم به شهادت رسیدند. آن‌ها سربازان ارتش نبودند، پدری بود که نگران کودک دلبندش بود و دختر کوچکی که هنوز یک زندگی زیبا پیش رویش قرار داشت. تنها جرم آن‌ها این بود که داشتند در آرامش زندگی‌شان را می‌کردند و حالا غرق در سکوتی هستند که خشونتی بی‌رحمانه به آن‌ها تحمیل کرده است. اکنون ایرانیان همه سوگوار از دست دادن پدران، مادران و فرزندانشان هستند که در رخدادهایی مشابه ناباورانه به شهادت رسیدند. ما نام آنان و قصه‌های زندگی‌شان را در این جا بازگو می‌کنیم و یادشان را زنده نگه می‌داریم تا هیچ گاه از خاطره‌ها محو نشوند.