«وعده صادق 3» ؛ نقطه عطف حرکت اجتماعی جامعه ایران
مهدی قاضی
پیمایشهای ملی و معتبر جامعه شناسانه هر چند سال یک بار به صورت ملی و با نظارت دانشمندان علوم اجتماعی در کشور اجرا میگردد و نتایج این دادهها از معتبرترین رصدهای اجتماعی توسط وزارت کشور است که نتایجش روند تقریبا ثابت و یکسانی از حرکت جامعه ایرانی را به نمایش گذاشته است؛ اما موج آخر این پیمایش سیمای متفاوتی به خود گرفته است. پیمایشی که در سال 1402 توسط وزارت کشور انجام شده، نتایجش کاملا متاثر از وقایع رخ داده در تابستان و پاییز 1401 است به صورتی که دادههای احساس اعتماد سیاسی و تعلق اجتماعی جهتگیریهای متفاوتی به خود گرفته است. بررسی عمیق تر نتایج این پیمایشها نشان میدهد شکاف سیاسی و اجتماعی به دلیل رخدادهای 1401 و روایتهای جهت دار آن توسط شبکههای اجتماعی شکافهای اجتماعی جامعه ایرانی را به حدی عمیق کرده است که دادهها از دو جامعه مجزا و متفاوت حکایت دارد. جامعه ایرانی با پیشینه ده هزار ساله ، اکنون نشانههایی از هویتهای متفاوت و بعضا متخاصم را نشان میدهند. تا این که اسرائیل دشمن کودک کش و پلید و جنایتکار بشریت ناگهان هوس زخم زدن به پیکر هویت ملی ایرانی میکند.با ریخته شدن خون فرماندهان سرافراز جمهوری اسلامی در صبحگاه جمعه، ناگهان حس همبستگی و انسجام ملی همچون چسبی جادویی، همه هویتها را از مذهبی و غیرمذهبی، از انقلابی و غیرانقلابی به نام ایران به هم پیوند میدهد. در ستایش بانوی خبرنگار صدا و سیما و نفرت از حمله ناجوانمردانه اسرائیل در میانه مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا همه سلبریتیها یک صدا وطنم ایران را فریاد میزنند. بانوی محجبه ایرانی کفن میپوشد و بانوی بی حجاب دیگری در میدان آزادی چفیه بر سر میکند و همه خود را یک صدا سرباز رهبر جمهوری اسلامی ایران خود را میخوانند و از اسرائیل و جاسوسانش ابراز برائت و نفرت میکنند. راهپیمایی روز جمعه خشم و نصر نیز در همه شهرهای ایران چهرهای میلیونی به خود میگیرد؛ تصویری که جز در پیاده روی اربعین و تشییع جنازه حاج قاسم سلیمانی تاکنون به این وضوح این احساس همدلی دیده نشده است. کافی است کمی به عقب بازگردیم.
پاییز 1401 وزیر امور خارجه آمریکا ضمن ابراز خوشحالی و حمایت از اغتشاشات خیابانی رخ داده در شهرهای مهم ایران، ابراز امیدواری میکند که شالوده حکومت جمهوری اسلامی به زودی از هم میپاشد. نتانیاهو در نوروز 1402 در پیامی فارسی به مردم ایران ، تلاش میکند روند رخداد شورشهای خیابانی در ایران را هدایت و تسریع کند. تحلیلها نشان میدهد دو نیمه فرهنگی در اینستاگرام و توئیتر قابل تمیز از یکدیگر هستند و ارتباط بین این دو نیمه فرهنگی به شدت کاهش و در مقاطعی از بین رفته است. تحلیل برخی اندیشکدههای خارجی هم نشان میدهد که اگر بخشی از جامعه ایران را که دارای نیمه فرهنگی متفاوتی با ارزشهای غالب جمهوری اسلامی هستند بتوان وابسته به رسانهها و شبکههای اجتماعی از خود بیگانه نمود در مواقع حساس میتوان با روایت سازیهای جعلی، مجدد شورشهای خیابانی 1401 را بازسازی نمود .ترامپ در مصاحبه اخیر خود به تفصیل توضیح داده است در گام اول به دنبال تسلیم کردن جمهوری اسلامی در قبال خواستههای خود است و بیان کرده است که این تسلیم مفید تر و مهم تر از سرنگونی حکومت است. در راستای این استراتژی شبکههای اجتماعی و رسانههای وابسته به آمریکا و اسرائیل اقدام به تغییر استراتژیهای خود با هدف القای ناامیدی و ترس شدید به مردم هستند تا این تصور عمومی که همه چیز از دست رفته است چنان برای مخاطب عامه جا بیفتد که از شدت استیصال و ناامیدی اقدام به شورشهای خیابانی نماید تا حکومت مجبور شود هر توافق نامناسبی حتی در سطح توافق ترکمانچای را نیز بپذیرد و به تعبیر آنها جام زهر را بنوشد.لذا این بار در جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران صرفا قوت نظامی مدنظر دشمن نیست بلکه اذهان عمومی است که پیروزی یا شکست در این نبرد را تعیین میکند.پس در اولین اقدام اسرائیل تلاش کرد که فرماندهان محبوب، مهم و تعیین کننده را از سر راه خود بردارد تا حس استیصال در مردم به سرعت ایجاد گردد اما به اذن ا... روند میدان جنگ به صورت دیگری پیش رفت و از ساعتهای ابتدایی جنگ چنان انسجام و وحدتی بین همه آحاد ملت از قومیتهای مختلف و فرهنگهای گوناگون پیش آمد که نه تنها حس استیصال پیش نیامد که موج انسجام و همدلی موجب کمرنگ شدن شکافهای قومیتی و فرهنگی نیز گردید.زمانی که مردم ایران این تصور را داشته باشند که همه با هم هستیم نه تنها به سادگی تسلیم نمیشوند بلکه ابزارهای جاسوسی چند ماهه و چند ساله دشمن به سرعت در حال لو رفتن است.