printlogo


کلید ورود ادبیات به بازارهای جهانی

محمد بهبودی نیا 
calture@khorasannews.com 
بگذارید اول یک سوزن به خودمان که در رسانه مشغول به کار هستیم و هشتم مهر ماه، روز مترجم از یادمان رفت، بزنیم و بعد برویم سراغ زدن جوالدوز به دیگران .
حقیقت ماجرا این است که "هنر، مرز نمی‌شناسد". امروزه با گسترش فناوری، در کسری از ثانیه هر یک از ما می‌توانیم از به‌روزترین رویدادهای هنری دنیا باخبر شویم. البته درباره هنرهای نوشتاری و دیالوگ محور، ماجرا کمی متفاوت است و تسلط به زبان کشور مبدأ برای دریافت لذت عمیق این هنرها ضروری است. این‌جاست که هنر ترجمه ادبی معنا پیدا می‌کند، اما گاهی ترجمه‌های ضعیف، مخاطب را به پرتگاه دلزدگی از ادبیات جهان می‌کشاند.
هشتم مهرماه مصادف با 30 سپتامبر به‌عنوان روز جهانی ترجمه و مترجم ثبت‌شده است اما بسیاری از حتی از نام‌گذاری این روز در جهان به نام ترجمه و مترجم بی‌خبریم و هرسال بزرگداشت این روز را به دست فراموشی می‌سپاریم؛ اما درواقع هنر ترجمه، پلی است برای برقراری جهان فرهنگ‌ها و هنرهای دیالوگ محور در کشورهای مختلف. پلی که می‌تواند آثار ادبی ما را به‌سلامت از مرزهای جغرافیایی و زبانی فراتر ببرد و آن‌ها را به خوانندگان جدید معرفی کند.
شاید به جرئت بتوان گفت یکی از مهم‌ترین دلایلی که کشور ما تا امروز آنچنان که باید در سطح جهان‌دیده نشده و از جوایز ادبی بزرگ جهان مانند نوبل ادبیات بی‌بهره بوده‌ایم نادیده گرفتن اهمیت ترجمه آثار معاصر فارسی به دیگر زبان‌هاست.
چرا مردم جهان ادبیات معاصر ما را زیاد نمی‌شناسند؟
شاید بگویید حالا که به یکی از دلایل جهانی نشدن ادبیات و خالی ماندن جای ادبیات فارسی میان برگزیدگان جایزه جهانی پی بردیم با سرعت چند مترجم خبره را پای‌کار بیاوریم و حرکت طوفانی ترجمه آثار ادبی فارسی را به دیگر کشورها شروع کنیم؛ اما موضوع به این آسانی‌ها نیست. بسیاری از مترجمان خبره ما که تا امروز با آن‌ها گفت‌وگویی در این زمینه داشته‌ام بارها به هراس‌شان از ترجمه نامطلوب آثار فارسی به دیگر زبان‌ها اشاره‌کرده‌اند. این مترجمان برجسته  دلیل وارد نشدن خودشان را با وجود به همراه داشتن کوله باری از تجربیات به این حوزه، مسلط نبودن به زبان و فرهنگ کشور مبدأ اعلام  و به روشنی اظهار کرده‌اند که برای ترجمه یک اثر فاخر از فارسی به زبانی دیگر باید در قدم اول مترجمی پای‌کار بیاید که به زبان کشور مقصد و ریزه‌کاری‌های آن آشنایی داشته باشد. کمبود مترجمان حرفه‌ای و متخصص که به زبان و فرهنگ مبدأ و زبان مقصد آشنایی کامل داشته باشند یکی از مهم‌ترین چالش‌هاست. از طرفی پیچیدگی‌های زبانی و فرهنگی زبان فارسی سختی این کار را چندین برابر می‌کند.
حمایت‌های توخالی از مترجمان
هزارتوی ترجمه آثار فارسی که سال‌هاست به آن دچار شده‌ایم به مشکلات دیگری نیز برمی‌گردد. یکی دیگر از مهم‌ترین موانع، نبود حمایت‌های مالی و نهادی کافی برای پروژه‌های ترجمه است. در بسیاری از کشورها، نهادهای دولتی و غیرانتفاعی از ترجمه آثار ملی حمایت می‌کنند و امکان حضور آن‌ها را در نمایشگاه‌های کتاب، جشنواره‌های ادبی و محافل بین‌المللی فراهم می‌آورند؛ اما در کشور ما چنین حمایت‌هایی بسیار کمتر دیده می‌شود و مترجمان و ناشران اغلب به‌تنهایی با مشکلات مالی و اجرایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
نبود سیستم منسجم معرفی به مخاطبان جهان
نبود یک‌نهاد مشخص که به‌صورت اختصاصی موضوع ترجمه و معرفی آثار ادبی فارسی در بازارهای جهانی، یکی دیگر از مشکلات اساسی است. بسیاری از ناشران و خوانندگان خارجی از وجود آثار برجسته فارسی بی‌خبرند، چراکه سازوکار مناسبی برای معرفی این آثار به آن‌ها وجود ندارد.
باید پذیرفت که جهانی‌شدن ادبیات فارسی، بدون ترجمه امکان‌پذیر نیست. ترجمه، کلید ورود ادبیات ما به بازارهای جهانی است. در روزگار ما که به عصر ارتباطات معروف شده، نیاز به ترجمه بیش‌ازپیش احساس می‌شود.
نهضت ترجمه یک ضرورت فرهنگی، ادبی
در پایان باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که نهضت ترجمه آثار فارسی (چه آثار ادبی قدما و چه معاصران) یک ضرورت ادبی، فرهنگی است که باید بیش‌ازپیش جدی گرفته شود. با ترجمه آثار فارسی به زبان‌های دیگر، می‌توان تصویری دقیق‌تر، عمیق‌تر ماندگار از فرهنگ و هویت ایرانی به جهان ارائه داد. تصویری که می‌تواند به تقویت تعاملات بین‌المللی و فرهنگی منجر شود.