printlogo


شجاعت آوازخواندن بین پاپ و سنتی

الهه آرانیان
calture@khorasannews.com
اهل کاشان بود. مانند ظاهرِ همیشه آراسته‌اش، به انواع هنرها آراسته بود. خوشنویسی می‌کرد؛ طراح فرش بود؛ شعر می‌سرود و اهل قلم بود. با قامتی رشید و لبخندی گشاده مهمان برنامه‌های تلویزیون می‌شد و قطعه‌های خاطره‌انگیز «سپیده»، «جان جهان»، «افسانه» و «اشک» را اجرا می‌کرد. امین‌ا... رشیدی در دهه 30 وارد رادیو شد و قطعه‌های زیادی را اجرا کرد. در 40 سالگی از کار در رادیو استعفا کرد و شغل اصلی‌اش را که کار در دفتر ثبت اسناد بود، پی گرفت، اما عشق و علاقه‌اش به موسیقی و آواز خاموش نشد و در دهه 70 دوباره نامش بر سر زبان‌ها افتاد و گل کرد. امین‌ا... رشیدی، خواننده موسیقی سنتی که بعضی از آثارش حال و هوای موسیقی پاپ هم دارند، عمر پربرکت و باعزتی داشت. او 20 مهر در 99 سالگی چشم از جهان فروبست. آرش نصیری، کارشناس موسیقی از زنده‌یاد رشیدی خاطرات زیادی دارد. او در گفت‌وگو با ما از میراث هنری این خواننده موسیقی سنتی و گلایه‌هایی که در اواخر عمرش داشت، گفته ‌است.

«عطر گیسو»، زندگی‌نامه استاد رشیدی به قلم خودش
نصیری که سال‌ها با زنده‌یاد رشیدی در ارتباط بوده و بارها با او مصاحبه کرده‌است، از ذوق ویژه هنری این خواننده می‌گوید: «ایشان انسان خاص و ویژه‌ای بود. شعر را خیلی خوب می‌شناخت و خودش هم شعر می‌گفت. قلم زیبا و خطی خوش داشت. یک ماه پیش به دیدنش رفتم. سالگرد تولدش هم با دوستان رفتیم و برایش تولد گرفتیم. تا چندسال پیش خیلی سر پا بود و پیاده‌روی می‌کرد و در سال‌های آخر دیگر به سختی راه می‌رفت. خیلی اهل مطالعه بود و حافظه‌ای قوی با خاطراتی فراوان داشت که خوشبختانه همه با قلم خودش در کتاب «عطر گیسو» نوشته شده‌است.»



راهی میانِ موسیقی سنتی و پاپ
 این کارشناس موسیقی در ادامه از سبک خوانندگی زنده‌یاد رشیدی و موسیقی آثار او می‌گوید: «آثار آقای رشیدی خیلی زیبا و دلنشین است. ایشان جزو اولین کسانی بودند که آثارشان بین موسیقی پاپ و سنتی بود؛ او راه میانه‌ای را در پیش گرفته بود. از سازها و سیستم تنظیم موسیقی مدرن هم بهره برده بود و در کار خلاقیت داشت. او اولین خواننده‌ای هم بود که با سیستم نت آشنایی داشت و از طریق نت‌خوانی می‌توانست اجرا کند. زنده‌یاد رشیدی شاگرد موسی خان  و علی محمد خادم میثاق بود و از اولین خواننده‌های رادیو بود که سبک و سیاق خودش را داشت.»

​​​​​​​فرصتی که ارکستر ملی از دست داد
آرش نصیری با تاکید بر این‌که نسل جوان با آثار زنده‌یاد رشیدی ارتباط برقرار می‌کنند، از فرصتی می‌گوید که از دست رفت: «واقعا آثار ایشان دلنشین بود و اگر با ارکسترها اجرا می‌شد، اتفاق خیلی خوبی می‌افتاد و برای جوان‌ها الگوسازی می‌شد. کاش ارکستر ملی برایش یک بزرگداشت می‌گرفت. چون کارهایش که حدود 130 اثر بود، نت‌نویسی شده و آماده بود. می‌شد با یک ارکستر این کارها اجرا شود و تا وقتی خودش سرِ پاست، خواننده‌های دیگر این کارها را بخوانند. من دو سه بار تلاش‌هایی کردم، ولی موفق نشدم. خود استاد رشیدی هم همیشه از این گلایه داشت که چرا جوان‌ها کارهای آماده او را اجرا نمی‌کنند».
کار و زندگی به سبک خاص و دلخواه
نصیری در پایان از خاطرات خود با زنده‌یاد رشیدی این‌طور یاد می‌کند: «من خاطرات زیادی از آقای رشیدی دارم. یک بار دیداری بین ایشان و زنده‌یاد ناصر چشم‌آذر ترتیب دادم که خیلی جالب بود. این دو تا آن روز همدیگر را از نزدیک ندیده بودند. خدا را شکر زنده‌یاد رشیدی عمر باعزتی داشت. آهنگ «دریا» را خیلی دوست داشت و هربار که من را می‌دید، می‌گفت این آهنگ را گوش کن. شعرش را هم خودش سروده بود؛ از زبان یک کاشانی که برای اولین بار دریا را دیده بود. زنده‌یاد رشیدی قطعه «مرغ سحر» را هم با سبکی تازه خوانده بود. آدم خاصی بود و خلاقیت داشت. این هم به خاطر شناخت او از دیگر هنرها بود. او می‌توانست با رهایی کار کند؛ چون شغل و راه امرار معاش او چیز دیگری بود. آن‌طور که دلش می‌خواست زندگی و کار کرد. این هم که خانواده‌اش تصمیم گرفتند پیکرش برای تحقیقات به دانشگاه علوم پزشکی اهدا شود، باز هم خاص بودن او را نشان می‌دهد.»