printlogo


رونمایی از سه‌گانه پاییزیِ خواننده‌های پاپ و تلفیقی


همکاری 2 برادر در «شب مستی»
دهه 90، دوران شهرت و محبوبیت علی‌ زندوکیلی، خواننده پاپ و تلفیقی بود؛ خواننده‌ای که با اجرای تیتراژ سریال‌های «پژمان» و «دزد و پلیس» شناخته شد. زندوکیلی تا به حال حدود 8 آلبوم و تعداد زیادی تک‌آهنگ از جمله «لالایی»، «باهار شیراز»، «گردش فروردین» و «روسری آبی» منتشر کرده‌است. محمد زندوکیلی، برادر علی زندوکیلی نیز خواننده و آهنگ‎ساز است و در «شب مستی» آهنگ‎سازی قطعه جدید برادرش را به‌عهده داشته است. ترانه «شب مستی» از سارا بالو، ترانه‌سرای باتجربه و نویسنده کتاب «طنین ترانه» است که به بخشی از آن اشاره می‌کنیم: «تمام قطره های پاک باران های غربت را قسم دادم/ پیامم را برای قاصد شب های دلتنگی فرستادم/ نبودی و برای دیدنت هرشب به حال گریه افتادم/ فقط از زنده بودن لحظه های ناب با تو بودن مانده در یادم/ شب مستی نمی‌ارزد به چنین صبح خماری/ غم من چاره ندارد تو مرا دوست نداری».



«همین مونده بود» آقای چاوشی!
پس از استقبال فوق‌العاده مخاطبان از قطعه «تکیه کوچیک» محسن چاوشی که به مناسبت آغاز ماه محرم منتشر کرده بود، این خواننده حالا با انتشار تک‌آهنگ «همین مونده بود» به استقبال مخاطبان رفت. امید روزبه، ترانه‌سرای جوان مانند آثار اخیر چاوشی، ترانه‌سرای این قطعه هم هست: «همونم همون که با دست تنگ تو مشتم برات صدف داشتم/ با این حال هم به هرکی که تو دلت خونه کرد شرف داشتم/ گذشتم ازت نگام کن منو نه حالم بده نه چشمم تره/ شب آخره تو هم هرچقدر ازم دور شی واست بهتره / شکستم درست بریدم قبول می‌دونی که من یه دنده‌م هنوز/ تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشنده‌م هنوز». امید روزبه در مصاحبه‌ای به سختگیر‌بودن چاوشی در انتخاب ترانه اشاره می‌کند و می‌گوید: «نکته جالبی که در همکاری با محسن چاوشی متوجه شدم، وسواس و سختگیری او در انتخاب ترانه است و این‎که به شدت برای شعور مخاطب خود احترام قائل است و امیدوارم که در آینده اتفاق‌های خوبی در انتظار طرفدارهای آثار موسیقایی این خواننده باشد».



«هم‌قفس»؛ تمنایی برای مرهم‌شدن
​​​​​​​همکاری علیرضا قربانی و غلامرضا طریقی در قطعه «هم‌قفس» اتفاق خوبی است که با استقبال مخاطبان هم روبه‌رو شده‌است. این قطعه با آهنگ‎سازی حسام ناصری در روزهای اخیر در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت که به بخشی از ترانه آن اشاره می‌کنیم: «ببند زخم مرا/ که این پیاله‌ خون/ دخیلِ بستن توست/ ببند زخم مرا/ که آنچه می‌کُشَدَم/ غم شکستن توست/ بدوز بال مرا/ که پر کشیدنِ من/ پلِ پریدنِ توست/ بپرس حال مرا/ که آخرین نفسم/ هوایِ دیدن توست/ تویی که هم‌قفسی / ببین که من نفسی/ نمی‌کشم تو اگر/ به داد من نرسی». غلامرضا طریقی، شاعر و ترانه‌سرا و دارای نشان درجه‌یک هنری درباره مضمون قطعه «هم‌قفس» این‌طور نوشته‌است: «هم‌قفس روایت این روزهای ماست. ما که پیشتر، حسِ عزیزِ «هم‌نفس» بودن را به طوفان روزگار سپرده‌ایم و چه تلخ است نوشتن این که آداب هم‌قفسی را هم حتی رعایت نمی‌کنیم و یکسره به جای هم‌بال شدن، به دل هم چنگ می‌زنیم. این متن بیش و پیش از آن‌که یک ترانه باشد، یک تمناست. تمنای مرهم شدن برای زخم‌های یکدیگر، در زمانه‌ای که جز رنج، چیزی را به رسمیت نمی‌شناسد. چه صدایی برای این دعوت خوش‎تر از صدای ارجمند جناب علیرضا قربانی و چه نوایی خوش‎تر از موسیقی جناب حسام ناصری که هر دو از قبیله مهرند و عشیره عشق. این تمنا، با تمام جانم پیشکش به شما که زخم‌های همدیگر را می‌بندید و دل در گرو مهر و روشنی دارید».