printlogo


تغییر عادت فقط هدف و روند نیست...

​​​​​​​دو شخص را در نظر بگیریم که تمایلی به کشیدن سیگار ندارند و فرد سومی پاکت را از جیب در می‌آورد و به آن‌ها تعارف می‌کند. نفر اول تشکر می‌کند و می‌گوید در حال ترک است. جواب قابل قبولی است اما شنونده این طور برداشت می‌کند که او هنوز این عادت را از سر نینداخته ولی برای رسیدن به این هدف تلاش می‌کند. این پاسخ نشان می‌دهد که گوینده هنوز از ماهیت خود به مثابه آدمی معتاد به سیگار رها نشده و فقط به ترک آن امیدوار است. نفر دوم هم تشکر و در عین حال تاکید می‌کند که سیگاری نیست جواب او فرق به ظاهر کوچکی با اولی دارد؛ ولی در واقع نشان دهنده تغییر ماهیت او از آدم سیگاری به غیرسیگاری است. یعنی به این باور رسیده که قبلاً چنین عادتی داشته است و حالا ندارد. خیلی‌ها هنگام شروع روند بهبود رفتارهای خود کوچک ترین توجهی به تغییر ماهیت‌شان ندارند. مثلاً فقط می‌خواهند وزن خود را پایین بیاورند که این همان نتیجه است و معتقدند اگر رژیم سختی را شروع کنند به چیزی که می‌خواهند می‌رسند که این همان روند است. آن‌ها هدف و روش‌هایی را برای دست یافتن به آن تعیین می‌کنند؛ ولی باورهایی را مدنظر قرار نمی‌دهند که باید نقش راهنما را برای عملکردشان ایفا کنند، یعنی هرگز تغییری در دیدگاهی که درباره خودشان دارند، به وجود نمی‌آورند و به این مسئله توجه نمی‌کنند که ماهیت قبلی‌شان می‌تواند همه تلاش‌هایی را که برای اصلاح خود به کار می‌گیرند، نابود سازد. در نظر داشته باشید که باورها پس زمینه روند عملکرد را تشکیل می‌دهند... همین الگو درباره آدم‌ها، سازمان‌ها و مجموعه‌های مختلف هم مصداق دارد.
برگرفته از کتاب «عادت‌های اتمی»