پارکینگ با مزاحمت، شما که مراحمین!
یکی از مشکلات زندگی آپارتمانی اینه که عزیزان بساز و بفروش قائل به چیزی بهنام پارکینگ نیستن و هر جای خالی که گیر بیارن رو یک واحد میسازن که اگه نور و امنیت نداشت هم نداشت؛ کافیه شیرآلاتش اهرمی و نورش هم اونقدر مخفی باشه که همه جا تاریک بمونه. در این شرایط طبیعتاً یک خونه 10 واحدی تهش سه تا جای پارک داره که اونم نفر اولی که ماشین رو ببره داخل انگار در باتلاقی گیر کرده که راه خروج نداره. بعد صبح اگه بخواد زودتر بره بیرون باید طی یک سلسله مذاکرات فشرده در اجلاس جی 8 و سران شانگهای و ... وسط کار رو بگیرن تا همسایه خواب سنگین بیاد ماشین رو بذاره بیرون. در این بین کل واحدها از خواب بیدار می شن؛ یک دور تمام دعواهای همیشگی مرور می شه؛ به ویژه واحدی که خونهاش تو پیلوت ساخته شده قشنگ مثل یک پادکست 100 قسمتی در جریان ماجرا قرار میگیره. تازه وقتی در خونه رو باز میکنن تا نیم سانتیمتری جاکفشی خونهشون با روشهای شعبدهبازانه ماشین پارک شده و همیشه باید بوی اگزوز استشمام کنن. از طرفی همیشه هم تو هر ساختمونی یک زوج سالمند هستن که نه ماشین دارن، نه ربطی به ماجرا دارن اما اول صبح تا مرز سکته میرن بهخاطر بقیه و در همون حال باید بیان، وساطت کنن تا ماجرا فیصله پیدا کنه.