یکی از سوالاتی که همواره در محافل سیاسی و غیر سیاسی پرسیده می شود این است که هریس برای ایران بهتر است یا ترامپ؟
سر و ته یک کرباس
جعفر یوسفی
انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، هرچند احتمالاً تغییر بزرگی در سیاستهای کلی این کشور نسبت به ایران ایجاد نخواهد کرد اما ممکن است منجر به تغییر تاکتیکها شود.درواقع استراتژی کلان تغییری نمیکند اما حضور شخصیتهای متفاوت مانند دونالد ترامپ از جمهوریخواهان و کامالا هریس از دموکراتها میتواند تأثیرات مهمی داشته باشد که در کوتاه مدت احتمالا بر ایران اثرگذار است. هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات به دنبال منافع آمریکا در منطقه هستند و در مقابل ایران مواضع قاطعی دارند؛ اما روشهای آنها برای دستیابی به این اهداف متفاوت است. چه دموکراتها و چه جمهوریخواهان، هدف اصلی خود را بر محدودسازی قدرت و نفوذ ایران در منطقه قرار دادهاند و برای این هدف از ابزارهای مختلف استفاده میکنند. رویکرد دموکراتها اغلب نرمتر و مبتنی بر تعاملات بینالمللی است و جمهوریخواهان سیاستهای سختگیرانه و مستقیمتری را دنبال میکنند. با این حال، هر دو حزب در پی آن هستند که ایران نتواند به یک قدرت بیچونوچرا در منطقه تبدیل شود و تلاش دارند از طریق سیاستهای مهار، تحریم و محدودیتهای بینالمللی به این هدف دست یابند. بنابراین، برای ایران، تغییر رئیسجمهور آمریکا شاید در کوتاهمدت تفاوتهایی ایجاد کند. در این گزارش به بررسی این تفاوتها و تأثیرات احتمالی پیروزی ترامپ یا هریس بر ایران پرداختهایم.
۱. سیاستهای کلی آمریکا در قبال ایران؛ بدون تغییر محسوس
رویکرد کلی نظام سیاسی آمریکا نسبت به ایران در هر دو حزب بر پایه کنترل و محدودسازی نفوذ ایران است. جمهوریخواهان معمولاً به فشارهای مستقیم اقتصادی و نظامی معتقدند و ایران را به عنوان تهدید امنیتی اصلی میبینند. در مقابل، دموکراتها بیشتر به دنبال راهحلهای دیپلماتیک و تعاملات چندجانبه هستند، اما باز هم خواستار کنترل و کاهش نفوذ منطقهای ایران به وسیله تحریم های بین المللی هستند. با این حال، نحوه اجرای این سیاستها میتواند برای ایران تأثیرات متفاوتی داشته باشد.
۲. تفاوتهای جمهوریخواهان و دموکراتها در سیاستهایشان نسبت به ایران
جمهوریخواهان، به ویژه در دوران ترامپ، سیاست «فشار حداکثری» را در قبال ایران در پیش گرفتند. ترامپ با خروج از توافق هستهای (برجام) و اعمال تحریمهای سنگین، تلاش کرد تا با فشار اقتصادی، ایران را منزوی و نفوذ منطقهای آن را محدود کند. همچنین، این حزب ارتباط نزدیکی با متحدان منطقهای آمریکا مثل اسرائیل و عربستان و امارات دارد و از سیاستهای تهاجمی حمایت میکند. در صورت پیروزی ترامپ، احتمالاً این سیاست فشار حداکثری ادامه مییابد و تحریمها و فشارها بر ایران بیشتر میشود که ممکن است وضعیت اقتصادی ایران را پیچیدهتر کند و حتی تنشهای منطقهای را افزایش دهد. اگرچه برخی تحلیل گران نیز بر این باورند که پس از تحریم های حداکثری او در دوران ریاست جمهوری اش و تاب آوری ایران در برابر فشارهای حداکثری واشنگتن در آن برهه عملا حضور او بر مسند ریاست جمهوری در آمریکا، مسیر آهسته توسعه در ایران را تحت الشعاع خود قرار نخواهد داد.دموکراتها عموماً به دیپلماسی و تعاملات چندجانبه باور دارند. این حزب در زمان اوباما به توافق برجام دست یافت و از این راه، تلاش کرد از طریق دیپلماسی و کاهش تنشها، ایران را محدود کند. در دوره بایدن هم تلاشهایی برای بازگشت به برجام صورت گرفت، اگرچه تاکنون به نتایج مشخصی نرسیده است. اگر هریس به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود، احتمالاً به این رویکرد ادامه میدهد. او ممکن است به دنبال بازگشت به توافق هستهای یا شکل مشابهی از آن باشد که به ایران اجازه دهد در ازای تعهد به برخی محدودیتها، از برخی تحریمها رهایی یابد.ترامپ با تصمیمگیریهای غیرقابل پیشبینی و تهاجمیاش شناخته میشود و تمایل دارد به صورت یکجانبه و بدون توجه به توافقات چندجانبه عمل کند. خروج ناگهانی از برجام و ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از نشانههای این رویکرد بودند. این ویژگی غیرقابل پیشبینی صرفا در قبال ایران نیست و ترامپ با اروپا هم چنین رفتارهای غیرقابل پیشبینی داشته مثل انتقادهای شدید او از ناتو که بارها اعلام کرده بود کشورهای اروپایی سهم مالی عادلانهای در تأمین بودجه ناتو نمیپردازند یا اعمال تعرفههای سنگین بر واردات فولاد و آلومینیوم از اروپا و خروج از توافق اقلیمی پاریس که بسیاری از کشورهای اروپایی به آن پایبند بودند، همچنین خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران یا حتی دیدار غیر منتظره با رهبر کره شمالی از جمله مواردی بود که باعث تعجب و نگرانی اروپاییها شده بود. با توجه به سبک عجیب سیاستورزی ترامپ هرچند رفتار او در دور جدید قابل پیش بینی نیست ولی به نظر میرسد در صورت پیروزی، سیاست ترامپ برای مقابله با ایران نسبت به دموکراتها تندتر باشد. به طور کلی بازگشت ترامپ به کاخ سفید به معنای ادامه سیاست فشار حداکثری و احتمالاً تشدید تحریمها و تنشهای منطقهای خواهد بود. او احتمالاً به دنبال توافقات جدید نخواهد بود و صرفاً بر فشار اقتصادی و انزوای ایران تمرکز میکند. این امر میتواند اقتصاد ایران را با چالشهایی روبهرو کند و همچنین کمکی به کاهش تنشهای منطقهای نخواهد کرد. هرچند برخی تحلیل گران معتقدند ترامپ باتوجه به روحیه اقتصادی و بازرگانی که دارد به هیچ وجه با ادامه تنش نظامی در غرب آسیا موافقت نخواهد کرد.کامالا هریس بیشتر به دیپلماسی و تعاملات چندجانبه تمایل دارد و به احتمال زیاد سیاستهای مشابه بایدن را ادامه خواهد داد. او احتمالاً از فشار اقتصادی و مذاکره ترکیبی استفاده میکند تا ایران را به میز مذاکره بکشاند و تنشها را به شکل دیپلماتیک کنترل کند. یکی از ویژگیهای برجسته هریس به عنوان کسی که دکترای حقوق دارد، تاکید او بر مسائل حقوق بشری است. این دیدگاهها احتمالاً باعث میشود که در برخورد با ایران، به احتمال زیاد از موضوعاتی مثل حقوق زنان و... به عنوان ابزاری برای فشار استفاده کند. این ویژگی میتواند باعث شود هریس در کنار دیپلماسی، برای ایجاد تغییرات اجتماعی و حقوقی در ایران فشار بیاورد. علاوه بر این دموکراتها همیشه تمایل داشتند نفوذ ایران در منطقه را از طریق ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و تحریمهای هدفمند کاهش دهند و به تدریج بازوهای ایران را در منطقه قطع و ضربه بزرگی به جبهه مقاومت وارد کنند. بنابراین در صورت پیروزی هریس، احتمال کاهش تنشها و کنترل ایران به وسیله تحریم یا مذاکرات هستهای وجود دارد. این فرصت میتواند به ایران اجازه دهد از فشارهای اقتصادی بکاهد و از طریق مذاکرات به نوعی تعامل محدود دست یابد.
هریس یا ترامپ ؛ کدام یک برای ایران مطلوبتر است؟
در نهایت، باید گفت که هیچیک از این دو کاندیدا تغییرات عمدهای در سیاست آمریکا نسبت به ایران ایجاد نخواهد کرد، اما پیروزی هریس به طور نسبی برای ایران مناسبتر به نظر میرسد. هریس با باز کردن دریچههای دیپلماسی میتواند به ایران فرصتی برای کاهش برخی تحریمها و بهبود نسبی وضعیت اقتصادی بدهد، در حالی که پیروزی ترامپ میتواند به تشدید فشارها و تنشها منجر شود. البته، حتی با پیروزی هریس، نمیتوان انتظار داشت که آمریکا سیاستهای خود را به طور کلی تغییر دهد.