همه والدین میخواهند کودکشان را از دلشکستگیها، ناامیدیها و تعارضات با سایر افراد یا محیط زندگی حفظ کنند اما نمیتواند برای همیشه آنها را زیر بال و پر خود نگهدارند. تنها کاری که از دستشان بر میآید کمک به آنها در شناخت احساسات ناشی از این دلشکستگیها و تعارضاتی است که زندگی کودک را احاطه کردهاند. بسیاری از والدین گمان میکنند که تربیت فرزند فقط به معنای برقراری نظم و تعیین قوانین است، اما حقیقت این است که بخش بزرگی از تربیت به احساسات کودک بازمیگردد. احساسات، به عنوان جزء اصلی و بنیادی شخصیت کودک، نه تنها روی رفتار او تأثیر میگذارد بلکه نقش مهمی در شکلگیری روابط آینده او با دیگران دارد. در ادامه نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
احساسات کودک چیست؟احساسات کودک طیف گستردهای از هیجانات مانند شادی، ناراحتی، خشم، ترس، هیجان و نگرانی را در برمیگیرد. این احساسات ممکن است در نتیجه تجربیات روزمره یا حتی اتفاقات ساده شکل بگیرند. برای مثال، کودکی ممکن است به دلیل برخورد نامناسب یکی از همکلاسیهایش احساس غم و اضطراب کند یا حتی به خاطر یک شکست کوچک احساس ناامیدی شدیدی داشته باشد. این احساسات برای والدین معمولاً ناچیز به نظر میرسند اما برای کودک اینها تجربیات بسیار جدی و واقعی هستند. والدین باید این احساسات را معتبر بشمارند و آنها را کماهمیت یا غیرواقعی تلقی نکنند. والدین باید بهجای نادیده گرفتن یا سرزنش کردن کودک، او را تشویق کنند که احساسات خود را بیان کند و به او نشان دهند که این احساسات طبیعی و مهم هستند.
چرا باید احساسات کودک را جدی بگیریم؟1 رشد عاطفی و روانی سالم| احساسات به کودک کمک میکنند تا دنیای درون و بیرون خود را درک کند. کودکی که احساساتش را بدون قضاوت یا سرزنش تجربه میکند، به تدریج یاد میگیرد که چطور با آنها کنار بیاید و به شیوهای سازنده آنها را مدیریت کند. در واقع، وقتی احساسات کودک توسط والدین تأیید شود، او احساس امنیت بیشتری میکند و اعتماد به نفس بالاتری پیدا میکند. این اعتماد به نفس در طولانیمدت به کودک کمک میکند تا در برخورد با مشکلات و چالشهای زندگی موفقتر عمل کند.
2 تقویت رابطه والدین و کودک| والدینی که به احساسات کودک خود اهمیت میدهند، به او نشان میدهند که او برایشان مهم است و ارزش دارد. این رویکرد باعث تقویت ارتباطات عاطفی بین والدین و کودک میشود. کودکانی که احساساتشان جدی گرفته میشود، بیشتر به والدین خود اعتماد میکنند و در صورت مواجهه با مشکلات، بیشتر تمایل دارند که احساسات و تجربیات خود را با والدین در میان بگذارند.
3 کاهش مشکلات رفتاری| بسیاری از مشکلات رفتاری کودکان، از جمله نافرمانی، پرخاشگری یا انزوای اجتماعی، نتیجه نادیده گرفته شدن یا سرکوب احساسات آنهاست. وقتی کودک احساس کند که حرفهایش شنیده نمیشود یا احساساتش کماهمیت جلوه داده میشود، ممکن است دست به رفتارهای نامناسب بزند تا توجه والدین را به خود جلب کند. از این رو، جدی گرفتن احساسات کودک میتواند به کاهش اینگونه مشکلات رفتاری کمک کند.
4 تقویت مهارتهایاجتماعی و همدلی| وقتی کودکی یاد بگیرد که احساساتش مورد توجه و احترام قرار میگیرد، او هم به تدریج یاد میگیرد که احساسات دیگران را درک و احترام کند. این باعث تقویت مهارتهای همدلی در کودک میشود و او را برای برقراری روابط اجتماعی سالم در آینده آماده میکند. بهعبارت دیگر، کودکانی که والدین آنها به احساساتشان اهمیت میدهند، درک بهتری از دنیای اجتماعی و عاطفی اطرافشان دارند.
چطور احساسات کودک را جدی بگیریم؟1 شنونده فعال باشید| خیلی وقتها کودک تنها نیاز دارد به احساساتش گوش دهید. چه شش ماهه باشد چه شانزده ساله، نیاز دارد به احساساتی که بروز میدهد توجه کنید. بعد تعجب خواهید کرد این کار تا چه اندازه خونگرمی و صمیمیت را در او افزایش میدهد. اما باید چه کنید؟ به حرفهایش خوب گوش دهید، حواستان کاملا به او باشد.
2 احساسات کودک را نامگذاری کنید| به کودک کمک کنید تا احساسات خود را بشناسد و آنها را بهدرستی نامگذاری کند. برای مثال، وقتی او عصبانی است، بگویید: «به نظر میآید که عصبانی هستی. میخواهی دربارهاش صحبت کنی؟» این کار به کودک کمک میکند تا احساساتش را بهتر درک و بیان کند.
3 او را تشویق به بیان احساسات کنید| به جای سرزنش کردن کودک یا نادیده گرفتن احساساتش، او را تشویق کنید که درباره احساساتش صحبت کند. این به کودک این پیام را میدهد که او حق دارد احساسات خود را بیان کند و نیازی به سرکوب آنها ندارد.
4 واکنشهای مناسبی داشته باشید| وقتی کودک احساسات خود را بیان میکند، واکنشهای مناسب و همدلانه نشان دهید. او را به خاطر احساساتش تحقیر یا سرزنش نکنید. این به کودک احساس امنیت و اعتماد میدهد و به او نشان میدهد که میتواند به والدینش تکیه کند.