یک سوال از قاضی القضات !
امروز ندای تظلم خواهی از گلوی شهروندی فریاد می شود که زندگی اش در آستانه فروپاشی قراردارد ولی هنوز هم به روزنه ای از امید چشم دوخته است که شاید در پناهگاه ستمدیدگان،مردی از تبار قضات باایمان فقط فریادها و اسنادش را به قضاوت بنشیند و اگر فریادی به ناحق برآورده است به مجازاتی سخت متنبه اش کنند.آری! فقط یک سوال از قاضی القضات سرزمین خورشید دارم که امروز بر اریکه فریادرسی نشسته است، چگونه می شود وقتی 4 بازپرس و قاضی دادگاه کیفری از 6سال قبل به صراحت در رای خود حکم داده اند که یک امضا در پیش مبایعه نامه ای به نام «شاهد»ثبت شده است حال قاضی دادگاه حقوقی همان امضا را«فروشنده»نامیده است؟ مگر چنین حکمی در باور می گنجد که قسمتی از یک رای صریح نادیده گرفته شود و یک زندگی را به نابودی بکشاند؟! حال به تظلم خواهی آمده ام تا این فریاد را قاضی آزاده ای بشنود و حکم به بررسی دقیق ماجرا بدهد تا مردم نیز بدانند فریاد هر ستمدیده ای در این دیار فریادرسی دارد!