کارل نیوپورث در کتاب «کار عمیق» که یکی از آثار مهم و مورد توجه طی سالهای اخیر بوده، سراغ این موضوع میرود که در دنیای پرهیاهوی امروز، نبود تمرکز مهمترین آفت برای انجام کارهای مهم و اثرگذار است؛ او معتقد است ما از «کار عمیق» بدون عوامل بازدارنده مثل شبکههای اجتماعی دوریم، او در این کتاب از اهمیت تمرکز، رسیدن به کار عمیق و پیشگیری از عواملی که مانع استمرار ما روی ایدهها هستند، میگوید که بخشهایی از آن را میخوانیم: «لزوم توجه به کار عمیق نسبت به گذشته پررنگتر شده است. برای موفقیت در کارهای عمیق، باید مغزتان را بازسازی کنید، تا مقاومت در برابر محرکهای حواسپرتی برایش راحت باشد. این بدان معنا نیست که باید رفتارهای حواسپرتکن را حذف کنید؛ کافی است که به جای آن، توانایی چنین رفتارهایی را برای منحرف کردن توجهتان حذف کنید... مقیاسی داریم که بر اساس آن میتوانیم مردم را به دو دسته تقسیم کنیم؛ گروهی که مدام در حال انجام دادن چندین کار مختلف هستند و کسانی که اینطور نیستند. تفاوت این دو گروه قابل توجه است. کسانی که مدام در حال انجام چند کار هستند نمیتوانند امور نامربوط را غربال کنند و قادر نیستند یک حافظه کارآمد داشته باشند. مدام هم درگیر حواسپرتی هستند. بیشترین بخش از ذهنشان درگیر چیزی غیرمرتبط با کاری است که میکنند. خیلی ذهن داغانی دارند».