printlogo


دست کسی را توی حنا گذاشتن

​​​​​​​این ضرب المثل را درباره‌ کسی به کار می‌برند که وسط کاری تنها گذاشته شده باشد یا در وضعیتی قرار گرفته باشد که هیچ کاری از او برنیاید. در گذشته که وسایل آرایش و زیبایی به فراوانی امروز نبود، مردان و زنان، دست و پا و موی سر و ریش و سبیل خود را حنا می‌بستند و از آن برای زیبایی و پاکیزگی و گاه برای جلوگیری از سردرد استفاده می‌کردند. برای این کار، به گرمابه می‌رفتند و در شاه‌نشین آن، یعنی جایی که پس از خزینه گرفتن در آن‌جا دور هم می‌نشستند، می‌رفتند. حنا را آب می‌کردند و در یکی از گوشه‌ها می‌نشستند و دلاک حمام نخست موی سر و ریش و سبیل و گیسوی آنان را حنا می‌بست و سپس «دست و پایشان را توی حنا می‌گذاشت.» شخص حنابسته مجبور بود ساعت‌ها در گوشه‌ حمام بنشیند و از جای خود تکان نخورد تا رنگ، خودش را بگیرد و دست و پای‌شان به خوبی حنایی شود. در این چند ساعت آنان برای آن‌که حوصله‌شان سر نرود با کسانی که مانند خودشان دست و پای‌شان توی حنا بود، باب گفت‌وگو را باز می‌کردند. این حالت که در آن شخص حنابسته قادر به انجام هیچ کاری نبود، در میان مردم به صورت ضرب‌المثل درآمد.