printlogo


جوان‌گرایی از دولت تا ترکیب تیم ملی

اصولاً جوونا خیلی مهم هستن، به‌ویژه وقتی به رای‌شون نیاز داریم؛ همه جا هم باید از جوونا تعریف کنیم و از ضرورت میدون دادن بهشون بگیم! حتی روی نیمکت تیم ملی. به‌طور مثال اگه مربی تیم ملی هستیم، می‌تونیم بگیم به جوون‎گرایی خیلی اعتقاد داریم؛ اما لازم نیست تعریف‌مون رو از ماجرا بگیم طوری‌که کسی شک نکنه چرا 10 ساله ترکیب تیم عوض نشده. قشنگ میشه با همین شعار جوون‎گرایی، تهدیدها رو تبدیل به فرصت کرد. به‌طور مثال خیلی‌ها رو که باهاشون حال نمی‌کنیم به اسم جوون‎گرایی دعوت نکنیم تیم ملی. تو هر بازی برای حفظ ظاهر حضور یک بازیکن جوون تو ترکیب کافیه. اونم هرچه زودتر تعویض بشه بهتر. مابقی همونایی باشن که همیشه هستن. جوونا رو هم دعوت کنیم که از نزدیک بازی قدیمی‌ها رو ببینن. به همین شکل میشه مسئولیت‌ها رو هم تو کشور به جوونا نداد تا از تفریح عقب نمونن؛ به‌هرحال یک جوون بعداً می‌تونه مسئول بشه، اما یک مسئول بعداً نمی‌تونه جوون بشه. اساساً جوونا کارهای مهم‌تری دارن؛ به‌طور مثال باید دنبال فیلترشکن خوب باشن؛ اگه اینترنت پا داد رزومه جمع کنن برای استخدام، بشینن بازی‌های تیم ملی با ترکیب پر از جوونا رو ببینن. چرا زود درگیر چالش‌های مدیریتی بشن؟