printlogo


دیدار با ماسک؛ تایید یا تکذیب؟!
صابر گل عنبری

​​​​​​​ در حالی که چند روز از انتشار گسترده اخبار دیدار «محرمانه» ایلان ماسک و سعید ایروانی در نیویورک می‌گذرد، امروز وزارت خارجه ایران آن را تکذیب کرد. نظر به یادداشت دیروز درباره این ملاقات، طی ساعات گذشته تعداد زیادی پیام و سوال درباره حقیقت ماجرا دریافت کرده‌ام که در قالب چند نکته پاسخ می‌دهم.۱. در تاریخ دیپلماسی ایرانی سابقه داشته است که بعضا مسائلی و وقایعی تکذیب شده، و بعدا صحت آن روشن شده است؛ مانند ماجرای مک فارلین و مذاکرات محرمانه در عمان در سال   1390  2.در دنیای پیچیده سیاست و دیپلماسی تکذیب یا تایید، وحی منزل نیست و هر دو در واقع ابزاری دیپلماتیک است که طرف‌های مختلف برای رسیدن به اهداف خود به کار می‌گیرند و بعضی وقت‌ها ربطی به واقعیات ندارد. این امر هم محدود به جمهوری اسلامی ایران نیست.۳. با وجود تکذیب ملاقات ماسک و نماینده ایران در سازمان ملل، اما شواهد و قراین در تایید آن را نمی‌توان نادیده گرفت؛ از پرداختن به آن نه فقط در نیویورک تایمز بلکه چندین رسانه مشهور دیگر و سکوت تاییدگونه ماسک گرفته تا سکوت دو روزه ایران و واکنش برخی رسانه‌های داخلی مانند کیهان به این اتفاق «به عنوان یک فکت» با خائنانه یا ساده‌لوحانه توصیف کردن آن. ۴. با شرحی که رفت، به فرض ایرانی بودن طرف‌های درزدهنده، چنان که نیویورک تایمز مدعی است، آیا هدف اولیه از درز خبر این بوده است که اولا فضای سنگین همراه با نوعی نگرانی پس از پیروزی ترامپ شکسته شود و ثانیا ترامپ در موضع ضعف به تصویر کشیده شود؟ زیرا گفته شد ماسک به عنوان چهره‌ای نزدیک به ترامپ، درخواست دیدار و گفت و گو را داده و طرف ایرانی مکان دیدار را تعیین کرده است. اگر گمانه پیش گفته صحت داشته باشد که دیگر مهم نیست طرف ایرانی درزدهنده دولتی باشد یا غیردولتی. ۵. بعید هم نیست که جریان‌های مخالف مذاکره و دیدار در ایران و آمریکا در لو دادن خبر با هدف بر هم زدن آن نقش داشته باشند. اما احتمال درز آن از جانب اسرائیل بیشتر از مخالفان ایرانی و آمریکایی چنین فرایندی است. هدف اسرائیل نیز روشن است؛ به شکست کشاندن زودهنگام این دیدار قبل از این که به فرایندی اثرگذار تبدیل شود. این احتمال نیز به صورت جدی مطرح است.
اما درباره چرایی این تکذیب دیپلماتیک:۱. برخی گفته‌اند که احتمالا دولت مجوز نداشته و بعد از لو رفتن دیدار، منکر اصل قضیه شده است. فکر نمی‌کنم این استدلال درست باشد و دولت بدون مجوز لازم اقدامی کرده باشد. ۲. احتمال دیگر این که پس از نتایج معکوس درز  و تبعات آن و فعال شدن مخالفان این مسئله در داخل ایران، آمریکا و اسرائیل، دولت برای کنترل این وضعیت و جلوگیری از شکست این فرایند در همین آغاز کار به سلاح تکذیب متوسل شده است. همین مواجهه نشان می‌دهد که بحث تعامل با آمریکا در ایران چنان پیچیده است که نمی‌توان در این باره به تصمیم روشن و قاطعی رسید.  این موضع رسمی شاید در داخل ایران تا حدودی جواب دهد ولی وقتی چنین دیداری صورت گرفته باشد، مخالفان اسرائیلی و آمریکایی از شروع چنین فرایندی حتما تاکنون اطلاع کافی پیدا کرده اند و بسیار بعید است که تحت تاثیر این تکذیبیه قرار گیرند. ۳. احتمال دیگر به فرض صحت ایرانی بودن طرف اصلی درز دهنده خبر، وجود یک «بازی مذاکراتی» است؛ با این فرض که ایران ممکن است با این تکذیب به دنبال تاثیرگذاری بر محاسبات طرف آمریکایی باشد که با درخواست این دیدار خود را متمایل به «کاهش تنش» نشان داده است. به فرض صحت این گمانه، احتمالا هدف این بوده است که با این تکذیبیه، معذوریت و محدودیت دولت ایران برای گفت و گو و مذاکره به طرف آمریکایی القا شود و این که دولت در فضای وجود مخالفت شدید دیگر طرف‌های متنفذ داخلی، برای دیدار و مذاکره اقدام کرده است و دستش زیاد باز نیست و اگر می‌خواهند کار پیش رود، باید این مسئله را در نظر گرفته و از طرح خواسته‌ها و شروط دشوار پرهیز کنند. در هر صورت، انتشار خبر دیدار (در صورت انجام آن) به نفع آینده این گفت و گوها و دیدارها نیست و از هم اکنون هم حاشیه‌ها   در داخل ایران و آمریکا در حال شکل‌گرفتن است و سنسورهای لابی اسرائیلی نیز به شدت فعال شده است.