واژه وفاق هنوز هم جنجالیترین و پرکاربردترین کلمه در سیاست داخلی ایران در دولت جدید است. هر وقت تب و تاب خبرهای منطقهای فرو می نشیند، دوباره سوژهای با وفاق سربلند می کند و تیتر یک رسانه ها می شود. این بار به بهانه بررسی فوریت لایحه «اصلاح قانون انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» در مجلس دوباره پای تیترسازی با وفاق به رسانهها باز شد. روزنامه سازندگی با انتقاد از مخالفت مجلس در این باره با تیتر «پشت پا به وفاق» این مخالفت را « نه به رئیس جمهور» تلقی کرد. این تیتر بار دیگر نشان داد که چگونه برخی رسانهها به جای تحلیل عمیق و ارائه تصویر واقعی از رویدادهای سیاسی، به شیوهای سطحی و هیجانی تیترسازی میکنند. ظاهرا دوستان ما در روزنامه سازندگی فراموش کردند که همین مجلس در یک همراهی تمام قد با دولت، کل کابینه پیشنهادی رئیس جمهور را راهی پاستور کرد. توقع تبدیل خانه ملت به وکیل الدوله اشتباه بزرگی از سمت رسانه های نزدیک به دولت است که نه تنها برای کشور بسیار مضر است و تفکیک قوا را دچار اختلال میکند، بلکه برآیند کلی آن در نهایت سودی برای خود دولت هم نخواهد داشت و عملا باعث تعلیق وظایف نظارتی مجلس خواهد شد. نکته عجیبتر این که مجلس این بار صرفا با فوریت اصلاح لایحه دولت مخالفت کرده، نه اصل آن و این یک مسئله طبیعی و پرتکرار در بین دولتها و مجالس مختلف بوده است و در نظامهای سیاسی دنیا، بحث و بررسیهای طولانیتر بر سر لوایح حساس امری کاملاً طبیعی است. ضمن این که دایره شمول افرادی که حیات و ممات سیاسیشان به این لایحه برمیگردد، از انگشتان یک دست هم کمتر هست و اصرار و تمرکز بیش از اندازه روی این موضوع شائبهای از انگیزههای شخصی یا جناحی ایجاد میکند. واقعا این چشم پوشی روزنامه سازندگی و دیگر رسانههای نزدیک به دولت از وفاقی که در این ماه های اخیر بین ارکان مختلف حکومت شکل گرفته و علم کردن مخالفت با فوریت یک لایحه اوج بی انصافی است. بله اگر وفاق صرفا تسریع در تایید چشم بسته تمام لوایح و عملکرد دولت است، هر انجام وظیفهای توسط قوای دیگر را میتوان «پشت پا به وفاق» یا «نه به رئیس جمهور» تفسیر کرد. با این حال توصیه میشود به جای بزرگ کردن مسائل کوچک و تبدیل اختلافات کارشناسانه به خصومتهای سیاسی باید تا میتوانیم مفهوم وفاق و همدلی را از شعار به عمل تبدیل کنیم، نه ابزاری برای فشار به منتقدان و مخالفان. رسانهها وظیفه دارند بهجای تشدید دوقطبیها، زمینهساز گفت وگو و تفاهم باشند. بزرگنمایی اختلافات طبیعی میان قوا، تنها به تضعیف اعتماد عمومی و کاهش بهرهوری نظام حکمرانی منجر خواهد شد. سازندگی و سایر رسانههای همسو با دولت، بهجای رویکرد تقابلی، بهتر است نقشی سازندهتر ایفا و به جای زدن برچسبهایی مانند «پشت پا به وفاق»، بر اهمیت همکاری و هماندیشی میان قوا تاکید کنند. در نهایت، سیاست نیازمند تعامل و نقد سازنده است، نه تکرار روایتهای یکجانبه. وفاق زمانی شکل میگیرد که تمام ارکان حکمرانی و رسانهها با صداقت و انصاف عمل کنند، نه با تیترسازیهای جنجالی و سلیقهای.