مشغلههای زندگی امروزی، چالشهای فرزندپروری، خستگیهای ممتد از جمله عواملی هستند که باعث میشوند از نقاشیهای رنگارنگ فرزندانمان روی دیوار، یخچال یا میز کار خود بهسادگی عبور کنیم. این در حالی است که هر خط اغلب حاوی معانی پیچیدهای است که میتواند در کنار عوامل رفتاری، نشاندهنده پیامی ویژه یا آزردگیهای روحی کودک باشد. ما از کنار حرفها، بازیها، رویاپردازیها و حتی نقاشیهای کودکان بهراحتی میگذریم؛ اما کارشناسانی چون دکتر «جیاماری دیانو» متخصص بازیدرمانی که مطالعات متعددی درباره دنیای کودکان، بازیها و نقاشیهایشان داشته، نکات جالبی درباره معانی نقاشیهای کودکانه دارد.وی معتقد است: «یک خردسال را درنظر بگیرید. وی در این سن قادر نیست آن چه را احساس یا تصور میکند بهطور دقیق و کامل بازگو کند و در نخستین گامهای ارتباطی خود با جهان، بهصورت ناخودآگاه از نمادگرایی بهره میبرد. آنها با استفاده از نمادهایی که در محیط اطراف وجود دارد، عناصر طبیعی را شناسایی میکنند و عواطف درونی خود را با تکیه بر ابزارهای هنری همچون نقاشی انتقال میدهند». در ادامه نظر کارشناسان دیگری را هم مرور میکنیم. اولین نقاشی کودکان تمام دنیادکتر «جوزف دیلئو» یکی از پیشگامان تفسیردرمانی از نقاشیهای کودکان هم از موضوعی عجیب صحبت میکند: «مهم نیست که یک کودک در کدامین نقطه از این کره خاکی متولد شده، زندگی کرده و حتی از چه فرهنگی است، باز هم اولین نقاشی وی شکلی مشابه دایره و نماد صورت خواهد بود. چنین انتخابی به این دلیل است که چهره، مرکز احساسات، توجه و ارتباطات برای یک بچه کم سن و سال است. با رسیدن به چهارسالگی، کودک شروع به افزودن اندامها و تکمیل دایره میکند که در دانش روانشناسی به «بچه قورباغه» مشهور است. آنها بیشتر در نقاشیهای خود پیرو سبک هنری اکسپرسیونیسم یا بیانگرایی هستند و آن چه روی کاغذ میآورند، «واقعیت درونی» آنهاست».
رمزگشایی از نقاشیهابه گفته محققان یک نقاشی به تنهایی نمیتواند در قالب ابزار تشخیصی دقیقی عمل کند و ممکن است فقط مربوط به احوالات لحظهای درونی کودک باشد و بدون ارزیابیهای رفتاری چیزی بیشتر از یک معما نخواهد بود. پس با دیدن یک نقاشی تیره، بدون مشورت با یک کارشناس که از نزدیک کودک را مورد بررسی قرار دهد، درمورد سلامت روانش نگران نشوید و این نکات را صرفاً با این هدف بخوانید که بدانید پشت نقاشی بچهها مفاهیمی است. اما اینکه تمام نکات عمومیت دارد یا نه، تشخیص آن با یک فرد خبره است.
1 کودکانی که در نقاشی از رنگهای روشن استفاده میکنند که نشاندهنده حالتی از آرامش عاطفی است و در آثارشان فردی با دستهای گشوده دیده میشود که هر بخش بدنش یک رنگ است و به شما نگاه میکند؛ این وضعیت بر احساس نزدیکی و مهربانی دلالت دارد.
2حالا بهطور مثال تصور کنید نقاشی یک کودک صورت نداشته باشد. نبود تمایز در اجزای چهره از یکدیگر است. این مسئله نشاندهنده اتصال قوی هویت کودک با مادر و نداشتن آمادگی وی برای توسعه هویت فردی مستقل خود است.
3 رنگها هم تفاسیر خاصی در نقاشیها دارند. رنگ سیاه و بنفش حاکی از تسلط است و موردعلاقه کودکانی است که خواستار داشتن تسلط بیشتر هستند. رنگ آبی مورد علاقه کودکانی است که از روحیه اجتماعیتری برخوردارند و از بودن در جمع دیگران لذت میبرند. قرمز رنگ هیجان است و بیشتر مورد علاقه کودکانی است که نمیخواهند چیزی را از دست بدهند. سبز، مورد علاقه کسانی است که متفاوت، هنرمند و باهوش هستند.
نشانهها و تصاویر خاص در نقاشیها1 وجود یک خورشید در مرکز صفحه با یک لبخند نشاندهنده کودکی مرتب، خوشحال و راضی است.
2کودکان معمولا در نقاشیهای خود اعضای خانوادهشان را نزدیک به هم ترسیم میکنند و معمولا شخصی را در کنار خود ترسیم میکنند که علاقه بیشتری به او دارند.
3 هرچه نقاشی کودک دارای جزئیات بیشتری باشد، نشاندهنده شناخت بهتر او از محیط پیرامون خود است.
4 اگر کودک در نقاشی، خود را به تنهایی به تصویر کشیده باشد، نشاندهنده آن است که احساس تنهایی میکند.
5 نقاشی ابر و باران نشان دهنده آن است که کودک دارای احساس اضطراب و نگرانی است؛ به ویژه اگر خود را به تنهایی در زیر ابر نقاشی کرده باشد.
6نبود پنجره در خانه داخل نقاشی یا به تصویر نکشیدن دود از دودکش خانه، میتواند نگران کننده باشد و حاکی از حس کودک است مبنی بر اینکه حس ارتباطات خوب، صمیمیت و گرمایی در خانواده حس نمیکند.
7 اندازه تصاویر نقاشی شده هم دارای معانی متفاوتی است؛ به تصویرنکشیدن دستها در نقاشیها بیانگر ترسو بودن است و اغراق در اندازه دستها نیز نمادی از تعاملات تهاجمی محسوب میشود، کشیدن پاها در اندازههای کوچک، نشاندهنده عدم احساس امنیت در کودک است. اگر هم کودک خجالتی باشد ممکن است در نقاشی افرادی قد کوتاه، بدون بینی یا دهان، با جثههای ریز و بازوهای چسبیده به تنه را بکشد.