«جلال »  در پی اعطای جایزه 500 میلیونی

بررسی سایه روشن های جوایز ادبی به بهانه نزدیک شدن به اختتامیه بزرگ ترین رویداد ادبی کشور

نویسنده:

مترجم:

​​​​​​​
 همین ابتدا باید بگوییم که این مطلب خطاب به‌تمامی برگزارکنندگان جشنواره‌ها و جایزه‌های ادبی کشور است.خب! حالا برویم سر اصل مطلب.افزایش مبلغ جایزه «جلال آل‌احمد» به 500 میلیون تومان برای برگزیدگان و 200 میلیون تومان برای شایستگان تقدیر، خبری بود که ابراهیم حیدری، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، در نشست خبری جایزه جلال روز گذشته مطرح کرد. این موضوع هم می‌تواند عاملی امیدوارکننده در حفظشان نویسندگان باشد و هم مسئله‌ای چالش آفرین از چند جنبه.مسعود کوثری، دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد، در این مراسم گفته بود: «باید از کمی سازی به‌سوی کیفی سازی حرکت کنیم و در گزینش آثار سختگیری شود تا آثار خوبی انتخاب شوند. همچنین انجمن‌های نقد ادبی باید فعال‌تر شوند تا آثار بهتری نوشته شود و بتوانیم سهمی از جوایز بین‌المللی داشته باشیم.»صحبت‌های کوثری و افزایش چشمگیر جایزه جلال، در کنار انتقاداتی که در دوره‌های گذشته به این جشنواره واردشده بود، ما را بر آن داشت تا نگاهی تحلیلی بر جایزه جلال و دیگر جشنواره‌ها و جوایز ادبی بیندازیم.

جایزه 500 میلیونی 
افزایش ارزش مادی جوایز در جشنواره جلال، چشمگیر به نظر می‌رسد و گامی بزرگ در جهت تشویق نویسندگان و ارتقای ادبیات کشور است؛ اما آیا این افزایش مالی می‌تواند تضمین‌کننده کیفیت آثار باشد؟ شاید این جایزه بتواند سیلی از شرکت‌کنندگان را به سمت جایزه جلال و دیگر جوایز و جشنواره‌های کشور سوق دهد، اما نکاتی وجود دارد که منتقدان و نویسندگان به آن‌ها نقدهایی وارد کرده‌اند و اگر به آن‌ها توجه نشود، شاهد افت شدید آثار و انحراف‌هایی در آینده ادبیات خواهیم بود. یکی از مهم‌ترین نقدها به نوع داوری و تقسیم نویسندگان به خودی و غیرخودی است.
چالش‌های گذشته و درس‌های آینده
در سال‌های گذشته، نوع داوری‌های این جایزه و تعدادی از جشنواره‌های دیگر موردانتقاد بوده و امیدواریم امسال شاهد این مشکلات نباشیم. وجیهه سامانی، دبیر علمی دوره گذشته این جشنواره، در روزهای پایانی دوره شانزدهم این جایزه مدعی شد برخی آثار راه‌یافته به مراحل پایانی با مشکلات شدید ویراستاری روبه رو بوده است. این نشان می‌دهد حتی داوران در جوایز معتبر نیز ممکن است دچار اشتباهاتی شوند.
گاهی اعلام یک اثر ضعیف به‌عنوان برگزیده به دلیل نگاه حزبی و گروهی برخی داوران است و گاهی نامشخص بودن معیارهای داوری و ...؛ که بر فضای داوری داوری‌ها حاکم است؛ اما ایجاد دوگانه خودی و غیرخودی در داوری جشنواره‌ها را می‌توان متهم ردیف اول سرخوردگی نویسندگان به شمار آورد. اقدامی که این گمان را به وجود می‌آورد که این جایزه و دیگر جوایز ادبی همگی سلیقه‌ای ادبی هستند. پس ابتدا باید برای رفع این معضل احتمالی چاره‌اندیشی کرد و در ادامه به سراغ کیفی سازی رفت.
لزوم کیفی سازی و تقویت نقد ادبی
مدیران فرهنگی بارها تأکید کرده‌اند که کیفی سازی در حوزه فرهنگ دشوار است، اما نمی‌توان از این چالش به‌عنوان توجیهی برای کاهش کیفیت آثار استفاده کرد. ادبیات و کتاب به‌عنوان بهترین راه گفت‌وگو میان فرهنگ‌ها، نیازمند توجه ویژه به کیفیت هستند. ضروری است که فرآیندهای انتخاب و ارزیابی آثار به‌گونه‌ای طراحی شوند که تنها آثار با بالاترین کیفیت معرفی و تقدیر شوند.افزایش کیفی آثار به‌جای افزایش کمی آن‌ها، می‌تواند راهگشای مشکلات بسیاری باشد که در حال حاضر در فضای ادبی کشور وجود دارد. همچنین انجمن‌های نقد ادبی می‌توانند نقش مهمی در بهبود این وضعیت ایفا کنند. با ورود منتقدان کاربلد و بی‌غرض می‌توان به جهانی‌سازی ادبیات داستانی امیدوار بود.
اثری که فراتر از مرزها حرفی برای گفتن دارد
جایزه‌های ادبی و جشنواره‌های بزرگ کشور که چنین مبلغی را به‌عنوان جایزه برگزیده معرفی می‌کنند باید اثری را به‌عنوان خروجی جشنواره و جایزه انتخاب کنند که نه‌تنها در ایران، بلکه پس از ترجمه در دیگر کشورها نیز حرفی برای گفتن داشته باشد. آثاری که بتوانند در سطح بین‌المللی موردتوجه قرار گیرند و ادبیات ایران را به جهانیان معرفی کنند. این هدف باید در انتخاب برگزیدگان موردتوجه قرار گیرد. از طرفی هیئتی باید پس از اعلام نتایج به بررسی دقیق دلایل انتخاب برگزیدگان بپردازد.
زنگ خطر؛ حضور کم‌رنگ جوانان و نوجوانان در جشنواره‌ها
مسعود کوثری، دبیر این دوره جشنواره در نشست دیروز این جایزه به اهمیت فعالیت انجمن‌های نقد ادبی اشاره‌کرده است. این انجمن‌ها می‌توانند نقش مهمی در ارتقای کیفیت آثار و ترویج نقد سازنده داشته باشند؛ اما آیا در حال حاضر این انجمن‌ها به‌اندازه کافی فعال و مؤثر هستند؟ پاسخ بی‌تردید منفی است و این نیاز به‌شدت ضروری به نظر می‌رسد که برای رسیدن آثار فاخر به جشنواره‌ها ابتدا باید انجمن‌های نقد ادبی ازنظر مالی و معنوی حمایت. تقویت شوند و موضوعی که امروز در بسیاری از استان‌ها مغفول مانده است.
حضور نویسندگان جوان نشان‌دهنده علاقه نسل جدید به ادبیات است، اما در همین جایزه جلال طبق آمار ارائه‌شده از مسئولان این جایزه جوان‌ترین نامزد ۳۵ ساله و مسن‌ترین ۶۷ ساله است و این زنگ خطری برای آینده ادبیات به شمار می‌آید. حالا باید دید دلیل بی‌رغبتی نسل جوان و نوجوان به نویسندگی و شرکت در برخی جشنواره‌ها چیست؟ آیا شرایط را برای نسل نوجوان و جوان به‌گونه‌ای فراهم کرده‌ایم که نویسندگان جوان بتوانند به‌طور پایدار در عرصه ادبیات فعالیت کنند؟ آیا در نگاه جوان و نوجوان امروز انگیزه‌ای به نام ورود به وادی ادبیات باقی‌مانده است؟
جایزه ادبی جلال آل احمد و تمامی جایزه‌ها و جشنواره‌های کشور با تمام نقاط قوت و ضعف خود، همچنان تأثیرگذارهای خاص خود رادارند اما بی‌تردید این کافی نیست. امیدواریم این جایزه‌ها و جشنواره‌های ادبی بتواند به ارتقای سطح کیفی و کمی ادبیات ایران کمک کنند و آثاری را معرفی کنند که نه‌تنها در ایران، بلکه در سطح بین‌المللی نیز حرفی برای گفتن داشته باشند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین