تاپخند
نویسنده:
مترجم:
دنبال یک کار خیلی جدی هستم، جدیه جدی، یعنی هم یکی بخنده استعفا میدم.
یکی از تناقضهای جالب رابطه خواهر برادری اینه که حاضرن بهم کلیه بدن اما چیپس نه!
ما 7 تا بچه بودیم از کلاس اول دبستان تا سال آخر دبیرستان، صبحها اگه پشت دستشویی خونه زنبیل نمیذاشتیم نیم ساعت دیگه میرسیدیم مدرسه.
اگه قرار باشه یک جایی رو انتخاب کنم تا با موجودی حسابم برم «تو فکر» رو انتخاب میکنم؛ چون واقعاً با شرایط مالیم همخونی داره.
یکی از تناقضهای جالب رابطه خواهر برادری اینه که حاضرن بهم کلیه بدن اما چیپس نه!
ما 7 تا بچه بودیم از کلاس اول دبستان تا سال آخر دبیرستان، صبحها اگه پشت دستشویی خونه زنبیل نمیذاشتیم نیم ساعت دیگه میرسیدیم مدرسه.
اگه قرار باشه یک جایی رو انتخاب کنم تا با موجودی حسابم برم «تو فکر» رو انتخاب میکنم؛ چون واقعاً با شرایط مالیم همخونی داره.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین