جدایی عشاق؛ سوژه تکراری اما پرطرفدار! 

به بهانه مجموعه «آبان»، درباره سریال‌های پرتعداد نمایش خانگی گفتیم که از یک سناریوی مشترک و الگوی امتحان پس‌داده استفاده کرده‌اند

نویسنده: محمد عنبرسوز

مترجم:

یک پیرنگ پرکاربرد که شخصیتی مستبد و قدرتمند با شمایلی مافیایی را در مرکز خود قرار می‌دهد تا یک رابطه عاطفی عمیق را نابود کند، برای مخاطبان نمایش خانگی کاملا آشناست. ضدقهرمانی که شمشیر را برای نابودی یک رابطه عاشقانه، از رو می‌بندد، طی سال‌های گذشته در سریال‌های نمایش خانگی تکرار شده و جدیدترین نمونه آن نیز سریال «آبان» ساخته رضا دادویی است. جالب این‌جاست که الگوی مذکور همچنان به مذاق مخاطب خوش می‌آید و او را درگیر می‌کند. به بهانه سریال «آبان»، مروری داریم بر سریال‌هایی که یک عنصر خارجی در آن‌ها، برای یک زوج عاشق‌پیشه شرط جدایی می‌گذارد و به نوعی آن‌ها را مجبور به ترک یکدیگر می‌کند.

شهرزاد
سریال پرمخاطب و پرستاره حسن فتحی که حدودا 10 سال قبل توانست توجه بخش عمده‌ای از مردم ایران را به خود جلب کند، پیش‌قراول تولید مجموعه‌های مهمی با این خط قصه بود و حسابی هم به دل مردم نشست. آنتاگونیست سریال حسن فتحی که «شهرزاد» را از «فرهاد» جدا کرد و با حفظ جان «فرهاد»، شخصیت محبوب قصه را به خانه «قباد» فرستاد، علی نصیریان در نقش «بزرگ‌آقا دیوانسالار» بود که درام را به حرکت درمی‌آورد. سایر شخصیت‌های این سریال هم به قدری خوب پرداخته شده بودند که وقتی در سکانس جدایی، قطعه مشهور «عزیزم کجایی؟» محسن چاوشی روی تصاویر آمد، مخاطبان «شهرزاد» به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند.

ممنوعه
سریال امیر پورکیان به نام «ممنوعه» که اثری متوسط بود و نسخه امروزی «شهرزاد» به شمار می‌رفت، بر مدار رابطه عاطفی دو شخصیت اصلی به نام‌های «سامی» و «برکه» شکل گرفته بود و روند قصه‌اش داشت به شکلی معمولی و بر مبنای مختصات ملودرام‌های جوان‌پسند پیش می‌رفت، تا این‌که با همدستی پدر و همسر سابق «سامی»، شرطی پیش روی قهرمان داستان قرار گرفت که مجبور شد از «برکه» دل بکند و به زندگی قبلی خودش با همسری که درگیر اعتیاد بود، بازگردد. «ممنوعه» البته هیچ وقت به سریال مهمی در نمایش خانگی تبدیل نشد، ولی در زمان خودش توانست با استفاده از همین پیرنگ، بینندگان زیادی را جذب کند.
​​​​​​​
مانکن
چهار سال بعد از «شهرزاد»، حسین سهیلی‌زاده با ساخت یک سریال جوان‌پسند که در جای‌گذاری شخصیت‌هایش الگوی متفاوت‌تری داشت، اما از همان پیرنگ استفاده می‌کرد، بار دیگر توانست مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. «مانکن» با روایتی از عشق «کاوه» و «همتا» آغاز می‌شد، اما زنی به نام «کتایون» با استفاده از حربه اقتصادی و بدهکاری پدر «کاوه»، جوان‌اول فیلم را مجاب کرد که از «همتا» دست بکشد و با خودکه اختلاف سنی بالایی با «کاوه» داشت ازدواج کند. «مانکن» هم در دوران پخشش پرمخاطب بود، اما خیلی زود از یادها رفت.

می‌خواهم زنده بمانم
در آخرین سال دهه نود، سریال دیگری با همین پیرنگ در نمایش خانگی توزیع شد که باز هم شباهت زیادی با «شهرزاد» داشت؛ با این تفاوت که این بار قصه در دهه شصت جریان داشت. در این سریال حامد بهداد در نقش «امیر شایگان»، ایفاگر نقش مافیای مستبد و مخوف قصه بود که برای از هم گسستن عشقی که بین «هما» و «نادر» شعله می‌کشید، خیز برداشت. «امیر شایگان» به شرط ازدواج «هما» با خود، جان پدر «هما» را نجات می‌داد، در نتیجه فضایی بسیار شبیه به «شهرزاد» در متن سریال ایجاد شد. با این حال علاوه بر پیرنگ اصلی، بازی‌های درخشان حامد بهداد و سحر دولتشاهی و نیز خوش‌ساخت بودن «می‌خواهم زنده بمانم» در مولفه‌های اجرایی و هنری، باعث محبوبیت این مجموعه شد.

آبان
پیرنگ تکراری مورد بحث، اخیرا در سریال «آبان» به کارگردانی رضا دادویی، در پلتفرم شیدا به نمایش درآمده که از نظر کلیات، تابع همان الگوی آشناست؛ در حالی که جزئیاتش شباهت قابل توجهی به «مانکن» دارد؛ یعنی شرط جدایی برای تسویه بدهی‌های شخصیت «آبان» که توسط یک مافیای جذاب («فریبرز ثابت» با بازی شهاب حسینی) برنامه‌ریزی و اجرا می‌شود. تفاوت مهم «آبان» با نمونه‌های دیگر اما، این است که شخصیت «آبان» صرفا درگیر یک رابطه عاطفی جوانانه نیست، بلکه در پیوند ازدواج است و فرزندی دارد که به خاطر آن‌ها، شرط ثابت را قبول می‌کند. در مجموعه «آبان» برخلاف موارد مشابه، این شرط باعث از هم پاشیدن یک «خانواده» کامل و خوشبخت شد. قصه تکراری و آشنای «آبان» مورد توجه قرار گرفته است.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین