فاخر آفرینان شعر انقلاب
به مناسبت هفته هنر انقلاب(20 تا 27 فروردین)، به بررسی آثار و جریانسازی شاعران برجستهای چون علی موسوی گرمارودی، علی معلم دامغانی، سید حسن حسینی سیدرضا مؤید و .... در این مسیر پرداخته و تأثیر این جریان ادبی را بر حوزههای مختلف شعری، مانند مضامین عاشورایی و شعر دفاع مقدس و مقاومت تحلیل کرده ایمنویسنده: علیرضا حیدری
مترجم:

اگر بخواهیم در یک تقسیمبندی کلی به شعر انقلاب از منظر تاریخی نگاه کنیم، باید آن را به سه دورۀ پیش از انقلاب، بحبوحۀ انقلاب و پس از انقلاب تقسیم کنیم. دورۀ پیش از انقلاب را باید بسترسازی و پیشدرآمد این اتفاق تاریخی دانست که بهراحتی میتوان رگهها و مفاهیم مشخصی را که انقلاب برآمده از آن است، در آن جستوجو کرد. این مفاهیم در بحبوحۀ انقلاب پررنگتر، جدیتر و با نمادهای بیشتر و البته صریحتر در اشعار شاعران خودنمایی می کرد؛ مفاهیم و کلیدواژههایی مانند: ظلمستیزی و مبارزه با استکبار، انتظار، ایثار، عدالتخواهی، شهادتطلبی (با تأکید بر نهضت کربلا) و آزادی.
و البته باید مفهوم «امید» به پیروزی را در شعر آستانۀ انقلاب که با واژههایی مانند سحر، پگاه، طلوع، انتظار و... همراه بود، به این مجموعه از کلیدواژهها افزود.
سیمیندخت وحیدی:
شکفته بر لب مشتاق من ترانۀ صبح
که مرغ جان برسانم به آشیانۀ صبح
به سینه بسته گل انتظار حجلۀ شوق
که سر زند ز کبود افق جوانۀ صبح... .
این مفاهیم و بهویژه برخی از آنها مانند مفهوم «شهادت» در شعر این چند دهه پربسامد شد.
شعردفاع مقدس
شعر پس از انقلاب بهدلیل وقوع جنگ تحمیلی نتوانست به مسیر طبیعی خود ـ که احتمالاً دورهای با ثبات سیاسی باشدـ ادامه دهد. درواقع دفاع مقدس علاوهبر این که پارهای از مفاهیم انقلاب مانند «شهادتطلبی» را پررنگتر کرد، فصلی تازه در شعر پس از انقلاب پدید آورد با عنوان «شعر دفاع مقدس». این گونۀ شعری نهتنها در دورۀ هشتساله جنگ که هنوز هم بهعنوان یکی از جدیترین حوزههای ادبیات پس از انقلاب مطرح است. جنگ باعث شد پیوندی عمیق میان انقلاب، شهادت، عاشورا و انتظار شکل بگیرد.
مضامین و محتواهای مشترک بین نهضت امام حسین(ع) و دفاع مقدس مانند شهادت، ایثار و فداکاری، مبارزه با ستم، دفاع از کیان دینی و واژههایی که میان این دو وجه معنای مشترکی دارند مانند لاله، شقایق، خون و... باعث شد شعر عاشورایی و دفاع مقدس به مفهومی مشترک برسند.
از دیگر سو ذات حماسی هر دو ماجرا، باعث شد شباهتهای سبکی در آنها آشکار شود و پیامها و انگیزههای مشترک، ذهن شاعران را به خلق مفاهیم مشترک برساند؛ از این روست که شاعری چون حسین اسرافیلی میسراید: «مرهم زخمهای خورشید است
بوسه بر خاک کربلای شما»
یا نصرا... مردانی میگوید
«ما لشکر عظیم امامیم و روز رزم
در کربلای روشن خون بینهایتیم.»
دیگر نمادهای عاشورایی چون نیزه، ذوالجناح، خیمه، شمشیر، خون، تشنگی، آب، نماز، علم، دست، مشک، وفا و ... در شعر دفاع مقدس پرپیداست. به عنوان نمونه از شعر زیبای سیدحسین حسینی یاد میکنیم:
«ذوالجناح رزم را گاه سحر زین میکنم
میروم آن جا که نای نینوا میخواندم
یا علی گویان سرود لاتخف سر میدهم
کز نجف آنک علی مرتضی میخواندم.»
شعر عاشورایی
با پیروزی انقلاب مفاهیم نهضت حسینی بهطور جدی به عرصۀ شعر راه پیدا کرد و کارنامۀ پرباری را در ادبیات و شعر فارسی رقم زد. همینجا باید از آینهدارانی یاد کنیم که با سرودن اشعاری ماندگار در قلۀ این میدان قرار دارند؛ کسانی که مفاهیمی چون عدالت، ظلمستیزی، صبر، ایمان، شجاعت، وفاداری و شهادت را به حوزۀ شعر عاشورایی وارد و جهتی روشن و معنادار برای این موضوع ترسیم کردند؛ نامهایی مانند: علی موسوی گرمارودی، علی معلم دامغانی، سید حسن حسینی، طاهره صفارزاده، مهرداد اوستا، علیرضا قزوه و احمد عزیزی. علی موسوی گرمارودی با «خط خون» جریانآفرین ادبیات انقلاب و عاشورایی بود و شعری بلند در قالب سپید سرود:
«آه ای سبز/ ای سبز سرخ/ ای شریفتر از پاکی/ نجیبتر از هر خاکی/ ای شیرین سخت/ ای سخت شیرین/ ... مفهوم کتاب معنای قرآن/ نگاهت سلسله تفاسیر».
و بیگمان به تعبیر محمد کاظم کاظمی «اغراق نیست اگر بگوییم که مثنوی «تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما» از شاخصترین آثار علی معلم دامغانی و در عین حال از آثار ماندگار عاشورایی در عصر حاضر است، هم به واسطه محتوای جهتبخش و هم به اعتبار آرایههای صوری آن» که اینگونه شروع میشود:
«روزی که در جام شفق مُل کرد خورشید
بر خشکچوب نیزهها گُل کرد خورشید.»
احمد عزیزی نیز با مثنویهای شطحگونۀ خود سبکی ویژه در شعر آیینی و بهویژه عاشورایی درانداخت. البته در بخشی از شعر عاشورایی شاعرانی هم بودند که همان شیوۀ سنتی را ادامه دادند و با تکیه بر وجه عزاداری، سوگسرودههایی را به این کارنامه افزودند، شاعرانی مانند: محمدعلی مجاهد، علی انسانی، غلامرضا سازگار، مؤید خراسانی و غفورزادۀ شفق.
فلسطین و مقاومت
موضوع «فلسطین» بهعنوان یکی از جدیترین مسائل بغرنج در جهان اسلام هم، عنصر دیگری بود که در زیر چتر شعر انقلاب پررنگ و پربسامد درخشید و شاعران با پیوند ماجرای اشغالگری رژیم صهیونیستی و آوارگی مردم مظلوم فلسطین با مفاهیمی چون شهادت و ستمناپذیری، این خط را هم چه پیش از سال 57 و چه پس از آن، بر صفحۀ شعر انقلاب افزودند.
به عنوان مثال مهرداد اوستا این گونه می نویسد:
ای هر کجا دام/ وی هر زمان کین/ بشکوه ای خاک فلسطین/ از سرزمین چشم هر سو برگشاده/ افسوس افسوس/ در پنجۀ مهمان ناخوانده فتاده/ کابوس کابوس...
موضوع دیگری که در این سالها به ادبیات انقلاب راه یافت، عنصر «مقاومت» بود که البته باز هم ریشههای آن به پیشینههای ادبیات انقلاب و مفاهیم مشترک آن برمیگردد، اما وقوع پدیدههایی مانند «مدافعان حرم» آن را پررنگتر کرد. ناگفته نماند که این بخش از ادبیات بیشتر معطوف به تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری و ادبیات داستانی است که خوشبختانه کارنامۀ پرباری دارد. شعر هم بینصیب نمانده و مجموعه اشعاری با موضوع مدافعان حرم چاپ شده است.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین