هنر ظریف مذاکره
اطلاع از فوت و فن مذاکره میتواند ابزاری قوی در خدمت رشد ما در زمینههای مختلف و رسیدن به اهداف مهممان باشد؛ بهبهانه آغاز مذاکرات مسقط، در این مطلب مهارت مذاکره در زندگی معمولی را بررسی کردیمنویسنده: سید مصطفی صابری
مترجم:
در دنیای حرفهای امروز، مذاکره مهارتی حیاتی است که میتواند موفقیت فردی و سازمانی را تحت تاثیر قرار دهد. از جلسات کاری مربوط به تعیین دستمزد گرفته تا مذاکرات سنگین تجاری برای عقد قراردادهای بزرگ، یا حتی مذاکراتی که امروز دستگاه دیپلماسی ما با طرف مقابل خواهد داشت. زندگی کاری و تجاری پر از تفاوتهای دیدگاه و تعارضات است، اما مذاکرهای موفق میتواند این اختلافات را به فرصت تبدیل کند. مذاکره در معنای کامل آن تنها درباره رسیدن به اهداف شخصی نیست؛ بلکه درباره ایجاد توافقهایی است که دو طرف بتوانند از آن بهرهمند شوند. یکی از مهمترین عواملی که مذاکره را به یک مهارت تبدیل میکند، توانایی تحلیل مخاطب و شناخت نیازها، انگیزهها و محدودیتهای طرف مقابل است. استفاده از استراتژیهای مناسب و تکنیکهای موثر به شما کمک میکند مذاکرهای حرفهایتر داشته باشید. در این مطلب به بهانه مذاکرات غیرمستقیمی که از امروز در عمان با طرف آمریکایی خواهیم داشت در سطحی کاربردی و مرتبط با زندگی روزمره اصول بنیادین، تکنیکهای عملی، اشتباهات رایج و نکات طلایی مذاکره را بررسی خواهیم کرد.
اصول بنیادین مذاکرهای موفق
1. تحلیل مخاطب| فرقی ندارد برای چه و در چه سطحی مذاکره میکنید، یکی از مهمترین اصول مذاکره، تحلیل دقیق مخاطب است. برای موفقیت در مذاکره، ضروری است که بدانید طرف مقابل چه اهداف، نیازها و محدودیتهایی دارد. گردآوری یکسری اطلاعات قبل از شروع مذاکره میتواند به شما در جمعآوری اطلاعات کمک کند. مثلاً: طرف مقابل به چه چیزی اهمیت میدهد؟ چه موانعی ممکن است بر دیدگاه او تاثیر بگذارد؟ چه چیزی میتواند او را برای پذیرش پیشنهاد شما قانع کند؟ این اطلاعات، پایهای برای تعیین استراتژیهای مذاکره و ارائه پیشنهادهای مناسب خواهد بود.
2. آمادگی قبل از مذاکره| مذاکرهای موفق به آمادگی کامل نیاز دارد. علاوه بر جمعآوری اطلاعات درباره طرف مقابل، باید «حد وسط» خود را مشخص کنید. حد وسط، منطقهای است بین حداقلها و اهداف مطلوب شما که در مذاکره به آن راضی خواهید شد. تعیین حد وسط به شما کمک میکند تا براساس اینکه سقف و کف دستاوردهای مورد انتظار شما از مذاکره چیست، در طول مذاکره سریعتر تصمیمگیری و مذاکره را به مسیر درست هدایت کنید.
3. تقویت مهارتهای ارتباطی| مهارت ارتباط موثر، یکی از اصلیترین فاکتورهای موفقیت در مذاکره است. انتخاب کلمات و جملاتی که طرف مقابل بتواند آنها را به خوبی درک کند، بسیار مهم است. احترام به مخاطب از طریق استفاده از لحن محترمانه و کلمات مثبت هم میتواند زمینهساز ایجاد اعتماد و موفقیت در مذاکره شود. بد نیست سبک ارتباطی طرف مقابل را براساس اینکه لمسی، حسی، بصری است مدنظر قرار بدهید تا هم نوع بیانتان را با آن تنظیم کنید و هم تحلیل دقیقتری از زبان طرف مقابل داشته باشید.
4. ایجاد محیط مثبت| مذاکره در محیطی مثبت و آرام امکان موفقیت بیشتری دارد. برای رسیدن به این هدف، از تکنیکهایی مثل برخورد دوستانه در ابتدا و اشاره به منافع مشترک استفاده کنید. اگر طرف مقابل احساس کند که شما به دنبال ایجاد بهترین نتیجه برای هر دو طرف هستید، مقاومت کمتری نشان میدهد.
5. توجه به زمان مناسب برای مذاکره| زمانبندی مناسب یکی از تکنیکهای کلیدی مذاکره است. برای مثال، اگر طرف مقابل در فشار زمانی زیادی قرار دارد، ممکن است به پیشنهاد شما سریعتر پاسخ دهد. اما اگر مذاکره در زمان نامناسب انجام شود (مانند پایان روز کاری)، ممکن است تمرکز کافی وجود نداشته باشد. بنابراین، مذاکره را در زمانی انجام دهید که هر دو طرف آرامش کافی و آمادگی ذهنی داشته باشند.
استراتژی و روان شناسی در مذاکره
روانشناسی مذاکره به شما کمک میکند که رفتار طرف مقابل را درک و استراتژیهای خود را بر اساس الگوهای رفتاری او تنظیم کنید.
تعیین انگیزهها| احساسات و انگیزههای طرف مقابل را شناسایی کنید. این اطلاعات میتواند برای ارائه پیشنهادهای جذاب و متقاعدکننده استفاده شود.
قدرت سکوت| مذاکرهکنندگان حرفهای میدانند که سکوت یک ابزار قدرتمند است. در مواقع حساس، استفاده از سکوت میتواند طرف مقابل را تحریک به ارائه پیشنهاد بهتر کند یا به شما زمان مناسب برای فکر کردن بدهد. سکوت میتواند تاثیری عمیق در ایجاد توازن مذاکره داشته باشد.
1. مذاکره برد/ برد| مذاکرهای موفق زمانی اتفاق میافتد که هر دو طرف احساس کنند از نتیجه توافق بهرهمند شدهاند. استراتژی برد/برد نه تنها باعث رضایت طرفین میشود، بلکه زمینهساز همکاریهای طولانیمدت هم خواهد بود.
2. مدیریت تعارض| برای مدیریت تعارضها از تنشهای احساسی خودداری و به جای واکنش شدید، سعی کنید طرف مقابل را درک کنید. از پیشنهاد دادن راهحلهای خلاقانه که منافع هر دو طرف را پوشش دهد، بهره ببرید.
زبان بدن در مذاکره، هنر درک پیامهای غیرکلامی
زبان بدن یکی از موثرترین ابزارها برای فهم نیات، احساسات و حالات طرف مقابل در یک مذاکره است. بسیاری از پیامهایی که افراد منتقل میکنند، نه از طریق کلمات، بلکه از طریق حرکات، حالتهای صورت و یا نحوه قرار گرفتن بدن انتقال مییابند. درک این زبان میتواند به شما قدرت بیشتری برای مدیریت گفتوگوها و دستیابی به اهدافتان بدهد.
چشمها| ارتباط چشمی مستقیم، معمولاً نشانه اعتماد به نفس است؛ اما اگر طرف مقابل بارها چشمش را به اطراف میچرخاند، ممکن است از چیزی مطمئن نباشد یا دنبال راه فرار باشد.
لبخند| لبخند واقعی از چشمها آغاز میشود و اغلب نشاندهنده صداقت و آرامش است. لبخند مصنوعی، معمولاً در گوشههای دهان محدود است و نمایانگر نیت واقعی فرد نیست.
جویدن لب یا لمس صورت| این حرکات معمولاً نشانه استرس یا اضطراب است.
حرکات دست| دستها معمولا به زیبایی پیامهای ناخودآگاه را نشان میدهند، بهطور مثال حرکت باز و آزاد، نشاندهنده آمادگی برای توافق و همکاری است. دستهای بسته یا چسبیده به بدن، نشانه مقاومت یا عدم تمایل به تعامل است.
نحوه نشستن یا ایستادن| نحوه قرار گرفتن بدن فرد پیامهایی درباره میزان آسودگی یا تسلط او در مذاکره منتقل میکند؛ صاف نشستن و تکیه آرام به صندلی نشاندهنده اعتماد به نفس است. خم کردن بدن به جلو، نشانگر علاقه و توجه به موضوع مذاکره است. دور شدن یا عقب کشیدن به سمت صندلی هم میتواند نشانه ناراحتی و تلاش برای یافتن فاصله باشد.
نشانههای مثبت در زبان بدن| این رفتارها نشاندهنده علاقه، تمایل به همکاری و ارتباط مطلوب هستند: تماس چشمی طبیعی (بدون خیره شدن بیش از حد)، دستها به شکل باز یا در کنار بدن قرار دارند، لبخند واقعی و آرامش در حالت صورت، خم شدن بدن به سمت شما هنگام صحبت.
نشانههای منفی| این رفتارها اغلب نشاندهنده مقاومت، عدم راحتی، یا تلاش برای دفاع هستند: دستهای بسته یا قرار گرفتن دستها در مقابل بدن، عدم تماس چشمی یا نگاههای مقطعی، حرکات عصبی مانند تکان دادن پاها یا لمس مکرر صورت و عقب کشیدن در صندلی یا دور شدن فیزیکی.
البته باید به یاد داشت که هیچ نشانهای به تنهایی معیار قطعی نیست و ترکیب تحلیل رفتارها با اطلاعات کلامی بهترین نتایج را به دنبال خواهد داشت.
اشتباهات بزرگ در مذاکره
1. عدم آمادگی| اگر بدون برنامهریزی وارد مذاکره شوید، احتمال موفقیت شما بسیار پایین خواهد بود. افراد حرفهای همیشه قبل از مذاکره اطلاعات دقیق و اهداف مشخص خود را تعیین میکنند.
2. فشار زیاد| اعمال فشار زیاد بر طرف مقابل ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. همواره بهتر است از روشهای قانعکننده و ارائه پیشنهادهای جذاب استفاده کنید تا طرف مقابل مشتاق توافق شود.
3. عدم انعطافپذیری| پافشاری افراطی بر مواضع خود میتواند جریان مذاکره را مختل کند. مذاکرهکنندگان موفق همیشه انعطافپذیر هستند و حاضرند دیدگاههای جایگزین را بررسی کنند.
4. نادیده گرفتن روابط بلندمدت| نگاه کوتاهمدت به مذاکره ممکن است باعث فراموش کردن ارزش روابط بلندمدت میان دو طرف شود. همیشه به این نکته توجه کنید که مذاکره میتواند زمینه همکاریهای آینده را فراهم کند.
5. کلمات و ادبیات نامناسب| اگر از کلمات یا اصطلاحاتی استفاده کنید که طرف مقابل نتواند آن ها را درک کند، احتمال سوءتفاهم یا مقاومت ایجاد میشود. انتخاب زبان ساده و قابل فهم یکی از اساسیترین اصول مذاکره است.

اصول بنیادین مذاکرهای موفق
1. تحلیل مخاطب| فرقی ندارد برای چه و در چه سطحی مذاکره میکنید، یکی از مهمترین اصول مذاکره، تحلیل دقیق مخاطب است. برای موفقیت در مذاکره، ضروری است که بدانید طرف مقابل چه اهداف، نیازها و محدودیتهایی دارد. گردآوری یکسری اطلاعات قبل از شروع مذاکره میتواند به شما در جمعآوری اطلاعات کمک کند. مثلاً: طرف مقابل به چه چیزی اهمیت میدهد؟ چه موانعی ممکن است بر دیدگاه او تاثیر بگذارد؟ چه چیزی میتواند او را برای پذیرش پیشنهاد شما قانع کند؟ این اطلاعات، پایهای برای تعیین استراتژیهای مذاکره و ارائه پیشنهادهای مناسب خواهد بود.
2. آمادگی قبل از مذاکره| مذاکرهای موفق به آمادگی کامل نیاز دارد. علاوه بر جمعآوری اطلاعات درباره طرف مقابل، باید «حد وسط» خود را مشخص کنید. حد وسط، منطقهای است بین حداقلها و اهداف مطلوب شما که در مذاکره به آن راضی خواهید شد. تعیین حد وسط به شما کمک میکند تا براساس اینکه سقف و کف دستاوردهای مورد انتظار شما از مذاکره چیست، در طول مذاکره سریعتر تصمیمگیری و مذاکره را به مسیر درست هدایت کنید.
3. تقویت مهارتهای ارتباطی| مهارت ارتباط موثر، یکی از اصلیترین فاکتورهای موفقیت در مذاکره است. انتخاب کلمات و جملاتی که طرف مقابل بتواند آنها را به خوبی درک کند، بسیار مهم است. احترام به مخاطب از طریق استفاده از لحن محترمانه و کلمات مثبت هم میتواند زمینهساز ایجاد اعتماد و موفقیت در مذاکره شود. بد نیست سبک ارتباطی طرف مقابل را براساس اینکه لمسی، حسی، بصری است مدنظر قرار بدهید تا هم نوع بیانتان را با آن تنظیم کنید و هم تحلیل دقیقتری از زبان طرف مقابل داشته باشید.
4. ایجاد محیط مثبت| مذاکره در محیطی مثبت و آرام امکان موفقیت بیشتری دارد. برای رسیدن به این هدف، از تکنیکهایی مثل برخورد دوستانه در ابتدا و اشاره به منافع مشترک استفاده کنید. اگر طرف مقابل احساس کند که شما به دنبال ایجاد بهترین نتیجه برای هر دو طرف هستید، مقاومت کمتری نشان میدهد.
5. توجه به زمان مناسب برای مذاکره| زمانبندی مناسب یکی از تکنیکهای کلیدی مذاکره است. برای مثال، اگر طرف مقابل در فشار زمانی زیادی قرار دارد، ممکن است به پیشنهاد شما سریعتر پاسخ دهد. اما اگر مذاکره در زمان نامناسب انجام شود (مانند پایان روز کاری)، ممکن است تمرکز کافی وجود نداشته باشد. بنابراین، مذاکره را در زمانی انجام دهید که هر دو طرف آرامش کافی و آمادگی ذهنی داشته باشند.
استراتژی و روان شناسی در مذاکره
روانشناسی مذاکره به شما کمک میکند که رفتار طرف مقابل را درک و استراتژیهای خود را بر اساس الگوهای رفتاری او تنظیم کنید.
تعیین انگیزهها| احساسات و انگیزههای طرف مقابل را شناسایی کنید. این اطلاعات میتواند برای ارائه پیشنهادهای جذاب و متقاعدکننده استفاده شود.
قدرت سکوت| مذاکرهکنندگان حرفهای میدانند که سکوت یک ابزار قدرتمند است. در مواقع حساس، استفاده از سکوت میتواند طرف مقابل را تحریک به ارائه پیشنهاد بهتر کند یا به شما زمان مناسب برای فکر کردن بدهد. سکوت میتواند تاثیری عمیق در ایجاد توازن مذاکره داشته باشد.
1. مذاکره برد/ برد| مذاکرهای موفق زمانی اتفاق میافتد که هر دو طرف احساس کنند از نتیجه توافق بهرهمند شدهاند. استراتژی برد/برد نه تنها باعث رضایت طرفین میشود، بلکه زمینهساز همکاریهای طولانیمدت هم خواهد بود.
2. مدیریت تعارض| برای مدیریت تعارضها از تنشهای احساسی خودداری و به جای واکنش شدید، سعی کنید طرف مقابل را درک کنید. از پیشنهاد دادن راهحلهای خلاقانه که منافع هر دو طرف را پوشش دهد، بهره ببرید.
زبان بدن در مذاکره، هنر درک پیامهای غیرکلامی
زبان بدن یکی از موثرترین ابزارها برای فهم نیات، احساسات و حالات طرف مقابل در یک مذاکره است. بسیاری از پیامهایی که افراد منتقل میکنند، نه از طریق کلمات، بلکه از طریق حرکات، حالتهای صورت و یا نحوه قرار گرفتن بدن انتقال مییابند. درک این زبان میتواند به شما قدرت بیشتری برای مدیریت گفتوگوها و دستیابی به اهدافتان بدهد.
چشمها| ارتباط چشمی مستقیم، معمولاً نشانه اعتماد به نفس است؛ اما اگر طرف مقابل بارها چشمش را به اطراف میچرخاند، ممکن است از چیزی مطمئن نباشد یا دنبال راه فرار باشد.
لبخند| لبخند واقعی از چشمها آغاز میشود و اغلب نشاندهنده صداقت و آرامش است. لبخند مصنوعی، معمولاً در گوشههای دهان محدود است و نمایانگر نیت واقعی فرد نیست.
جویدن لب یا لمس صورت| این حرکات معمولاً نشانه استرس یا اضطراب است.
حرکات دست| دستها معمولا به زیبایی پیامهای ناخودآگاه را نشان میدهند، بهطور مثال حرکت باز و آزاد، نشاندهنده آمادگی برای توافق و همکاری است. دستهای بسته یا چسبیده به بدن، نشانه مقاومت یا عدم تمایل به تعامل است.
نحوه نشستن یا ایستادن| نحوه قرار گرفتن بدن فرد پیامهایی درباره میزان آسودگی یا تسلط او در مذاکره منتقل میکند؛ صاف نشستن و تکیه آرام به صندلی نشاندهنده اعتماد به نفس است. خم کردن بدن به جلو، نشانگر علاقه و توجه به موضوع مذاکره است. دور شدن یا عقب کشیدن به سمت صندلی هم میتواند نشانه ناراحتی و تلاش برای یافتن فاصله باشد.
نشانههای مثبت در زبان بدن| این رفتارها نشاندهنده علاقه، تمایل به همکاری و ارتباط مطلوب هستند: تماس چشمی طبیعی (بدون خیره شدن بیش از حد)، دستها به شکل باز یا در کنار بدن قرار دارند، لبخند واقعی و آرامش در حالت صورت، خم شدن بدن به سمت شما هنگام صحبت.
نشانههای منفی| این رفتارها اغلب نشاندهنده مقاومت، عدم راحتی، یا تلاش برای دفاع هستند: دستهای بسته یا قرار گرفتن دستها در مقابل بدن، عدم تماس چشمی یا نگاههای مقطعی، حرکات عصبی مانند تکان دادن پاها یا لمس مکرر صورت و عقب کشیدن در صندلی یا دور شدن فیزیکی.
البته باید به یاد داشت که هیچ نشانهای به تنهایی معیار قطعی نیست و ترکیب تحلیل رفتارها با اطلاعات کلامی بهترین نتایج را به دنبال خواهد داشت.
اشتباهات بزرگ در مذاکره
1. عدم آمادگی| اگر بدون برنامهریزی وارد مذاکره شوید، احتمال موفقیت شما بسیار پایین خواهد بود. افراد حرفهای همیشه قبل از مذاکره اطلاعات دقیق و اهداف مشخص خود را تعیین میکنند.
2. فشار زیاد| اعمال فشار زیاد بر طرف مقابل ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. همواره بهتر است از روشهای قانعکننده و ارائه پیشنهادهای جذاب استفاده کنید تا طرف مقابل مشتاق توافق شود.
3. عدم انعطافپذیری| پافشاری افراطی بر مواضع خود میتواند جریان مذاکره را مختل کند. مذاکرهکنندگان موفق همیشه انعطافپذیر هستند و حاضرند دیدگاههای جایگزین را بررسی کنند.
4. نادیده گرفتن روابط بلندمدت| نگاه کوتاهمدت به مذاکره ممکن است باعث فراموش کردن ارزش روابط بلندمدت میان دو طرف شود. همیشه به این نکته توجه کنید که مذاکره میتواند زمینه همکاریهای آینده را فراهم کند.
5. کلمات و ادبیات نامناسب| اگر از کلمات یا اصطلاحاتی استفاده کنید که طرف مقابل نتواند آن ها را درک کند، احتمال سوءتفاهم یا مقاومت ایجاد میشود. انتخاب زبان ساده و قابل فهم یکی از اساسیترین اصول مذاکره است.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین