حلول روح «شادروان» در «شه‌سوار»

نویسنده:

مترجم:

مائده کاشیان
info@khorasannews.com
فیلم «شه‌سوار» که این روزها روی پرده سینماها در حال نمایش است، سومین ساخته حسین نمازی پس از فیلم‌های «آپاندیس» و «شادروان» است. نمازی پس از تولید «آپاندیس» با مضمون اجتماعی، سال 1400 فیلم «شادروان» را با حال و هوای کمدی جلوی دوربین برد و پس از این اثر، سال 1402 سومین ساخته خود «شه‌سوار» را نیز در فضایی کاملا مشابه و با گروه متفاوتی از بازیگران جلوی دوربین برد. به بهانه نمایش «شه‌سوار» شباهت‌های این فیلم با «شادروان» را بررسی کردیم.

​​​​​​​



شوخی با مرگ
ایده قصه هر دو فیلم شوخی با مرگ است. در هر دو فیلم مرگ یکی از اعضای خانواده، سرآغاز درسرها و ماجراهای بامزه‌ای می‌شود. در فیلم «شادروان» پدر خانواده به صورت ناگهانی فوت می‌کند و حساب بانکی او نیز مسدود می‌شود، این خانواده در حالی که آه در بساط ندارند باید هزینه‌های کفن و دفن را بپردازند و از مهمانانی که از راه دور به خانه‌شان آمده‌اند نیز پذیرایی کنند. در فیلم «شه‌سوار» نیز یک خانواده در آستانه برگزاری مراسم عروسی فرزندان‌شان هستند، اما عموی بزرگ آن‌ها فوت می‌کند. از آن جا که مراسم عروسی چندبار به هم خورده، اعضای خانواده تصمیم می‌گیرند خبر فوت عمو را پنهان کنند. علاوه بر قصه، لوکیشن «شه‌سوار» نیز یادآور «شادروان» است.
خانواده ای از قشر ضعیف جامعه
هر دو فیلم «شادروان» و «شه‌سوار» از زاویه کمدی به موضوع تلخ فقر می‌پردازند. هر دو فیلم قصه خانواده‌ای را روایت می‌کنند که در حاشیه شهر ساکن شده‌اند، از قشر ضعیف جامعه هستند و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کنند. خانواده قصه «شادروان» از طریق فروش سبزی در خانه روزگار می‌گذرانند و خانواده قصه «شه‌سوار» از طریق فروش شیر گله الاغی که اجاره کرده بودند، کسب درآمد می‌کنند.
چالش اتراق مهمانان
در هر دو فیلم، خانواده قصد دارند یک مراسم برگزار کنند، منتها در «شادروان» مراسم عزا و غم و در «شه‌سوار» قرار است مراسم عروسی برگزار شود. همچنین در هر دو فیلم می‌بینیم که فامیل و خویشاوندان برای شرکت در مراسم سوگواری و عروسی، به خانه خانواده اصلی قصه آمده‌اند. چالش ماندن مهمانان در خانه با وجود مشکلات مالی و تلاش اعضای خانواده برای پنهان مردن فقر و بی‌پولی در هر دو فیلم مشترک است.
کلک زدن برای به دست آوردن پول
علاوه بر مضمون و فضای «شه‌سوار»، بعضی اتفاقات فیلم نیز مشابه «شادروان» است. در فیلم «شه‌سوار» می‌بینیم که به پیشنهاد پسر جوان خانواده یعنی «شیرزاد» (مهرداد صدیقیان)، خانواده برای به دست آوردن پول، تصمیم می‌گیرند مرگ عموی خود را طور دیگری جلوه بدهند. آن‌ها قصد دارند صحنه‌سازی کنند و بگویند که عموی بزرگ یعنی «داشی» هنگامی که سوار ماشین برادر خود بوده، پایین افتاده و به این ترتیب از پدرشان (هادی کاظمی) شکایت کنند و دیه بگیرند، در حالی که «داشی» از روی الاغ پایین افتاده و مُرده! در «شادروان» نیز شاهد اتفاقی مشابه بودیم. پسر جوان خانواده «نادر» (سینا مهراد) نقشه می‌کشد که برای انجام شدن کارهای انحصار وراثت و رفع مسدودی حساب بانکی پدر درگذشته‌شان، دختر دیگری را به جای دختر گمشده خانواده که بعدا معلوم می‌شود در کودکی فوت کرده، جا بزنند. «نادر» پس از جور کردن اسناد جعلی، موفق می‌شود پس‌انداز پدر خود را از حسابش خارج کند تا هزینه کفن و دفن را پرداخت کنند. در هر دو فیلم، نقشه با شکست مواجه می‌شود. در «شه‌سوار» می‌بینیم که ماشین بیمه نداشته و دیه‌ای در کار نیست، در «شادروان» نیز کل پس‌انداز پدر 2 میلیون و 700 هزار تومان است و دردی دوا نمی‌کند.
«شیرزاد» یادآور «نادر»
شخصیت «شیرزاد» مهرداد صدیقیان در فیلم «شه‌سوار»، کاراکتر «نادر» در فیلم «شادروان» را تداعی می‌کند. هر دو شخصیت پسر جوان خانواده هستند که تلاش می‌کنند مشکلات را رفع و رجوع کنند. گریم هر دو شخصیت با موهای فر و ظاهری نه چندان آراسته و مرتب، نوع شوخی‌ها و ادبیات این کاراکترها بی‌شباهت به یکدیگر نیست. «شیرزاد» و «نادر» هر دو به دختری علاقمند هستند، منتهی «شیرزاد» قصد ازدواج با دخترعموی خود «گلی» (الناز حبیبی) را دارد و «نادر» به زنی افغانستانی که از همسر خود جدا شده و دختر کوچکی دارد، علاقه مند است.
10 شماره آخر