ادبیات جهان
دردهای مشترک به روایت هنر نویسندگی
نگاهی به کتاب «از ترس تنهایی» امیلی گیفننویسنده:
مترجم:
حیدر کاسبی
calture@khorasannews.com
«هر جا چراغی روشنه/از ترس تنها بودنه /ای ترس تنهایی من /اینجا چراغی روشنه!»
تنهایی شاید مشترکترین دردی باشد که اغلب آدمها در بزنگاههای مختلفی از زندگی آن را تجربه کرده و گاهی گریزی از آن نداشتهاند. مسئلهای که با تمام ترسناک بودنش گاهگاهی هم چندان بد نیست و در مواقعی از زندگی نهتنها خوفناک بهنظر نمیرسد که میتواند دریچهای باشد به روشناییهای دنیای بیرون از تاریکی، بهشرط آنکه حدش رعایت شود.
در باب «تنهایی» حرفهای زیادی زدهاند. چه شعرها که از دل همین تنهایی بیرون نیامده و چه داستانهای جذابی با درونمایه های درد، فاصله و فراق نوشتهشده و تلخ و شیرینهای ناشی از تنهایی را به تصویر کشیدهاند.
یکی از همین داستانهای جذاب و خواندنی کتاب «از ترس تنهایی» نوشته «امیلی گیفن» است که موفقیتهایی برای نویسندهاش به ارمغان آورده است.
پرفروش و همهپسند
این رمان، بیشتر برای مخاطب عام نوشتهشده است و به نظر میرسد رویکرد «امیلی گیفن» بیشتر از آن که جنبههای هنری و ادبی داستان باشد به دست آوردن مخاطب بیشتر و پرفروش بودن آن است. یکی از ویژگیهای کتابهای عامپسند این است که مثل یک فیلم جذاب و همهپسند آنقدر مخاطبش را جذب اثر میکند که بهمحض خواندن چند صفحه از کتاب دیگر دوست ندارد کتاب را زمین بگذارد و یکنفس آن را تمام میکند.
کتاب به سادهترین شکل ممکن شروع میشود، ادامه مییابد و به پایان می رسد و نویسنده چندان اصراری بر استفاده از تکنیکهای ادبی و پیچیدهای چون سیالیت ذهن، تصویرهای استعاری و دیگر گونههای ادبی ندارد.
البته این به آن معنی نیست که کتاب کاملاً عاری از صنایع ادبی باشد بلکه در بخشهایی از داستان، «امیلی گیفن» نیمنگاهی به ادبیت و هنری بودن داستان دارد اما آنقدر این نگاه کمرنگ است که تأثیری بر مخاطب ندارد. شاید در مقوله نویسندگی، حرفهایتر این باشد که مؤلف اثر دو طیف خاص و عام را درزمینه مخاطب درنظر داشته باشد و علاوه بر تأکید بر زمینههای هنری و در نظر گرفتن مخاطب خاص، به فروش آنهم فکر کند.
بههرتقدیر «از ترس تنهایی» کتابی است که جنبههای رمانتیک اثر بر جنبههای هنری داستان میچربد و چه بخواهیم، چه نخواهیم این هم شیوهای در نوشتن است که ازقضا طرفداران کمی هم ندارد.
برشی از داستان
بخشی از کتاب که شاید بتواند نمایانگر دیدگاه نویسنده در اثر باشد، در این سطرها تا حدود زیادی مشهود است: «نمیشود کلید شادی را در کسی دیگر پیدا کرد که این نوعی از وابستگی است. برای کسی که خودش عاشق است بهترین چیز شنیدن داستان عاشقانه یک نفر دیگر است.»خلاصه داستان این است که زنی تنها در آستانه سیسالگی هنوز نتوانسته شکل طبیعی زندگیاش را دنبال کند و تشکیل خانواده دهد. همین مسئله باعث تنهایی بیشازپیش او میشود، اما این تنهایی درنهایت منجر به رابطهای غیرقابلپیشبینی میشود و اتفاقهایی برایش رقم میزند که خواندنی است.
خودویرانگری از نوع «گیفن»
علاوه بر جنبههای مختلف اثر رگههای از نیهیلیسم و خودویرانگری هم در کتاب به چشم میخورد. قهرمان داستان آن قدر سر نترسی دارد که واقعیت را آن گونه که هست بپذیرد و با آن کنار بیاید: «ساعت رادیو میگوید که هفت و پانزده دقیقه است، دو ساعت است که سیساله شدهام، تصحیح میکنم، یک ساعت. خواستههای من ساده هستند، شغلی که دوست داشته باشم و مردی که کنارم باشد و در شب تولد سیسالگی باید با این واقعیت روبهرو شوم که هیچکدام از اینها را ندارم.»
«از ترس تنهایی» در ایران با ترجمه علی شاهمرادی و توسط نشر «سنگ» در سال ۱۴۰۰ منتشرشده است.
«امیلی گیفن» نویسنده چندین رمان پرفروش نیویورکتایمز است که حالا دیگر بعدازاین همه سال نوشتن، در ردیف محبوبترین نویسندگان زن جهان به شمار میآید.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین