در حاشیه پیشنهاد تازه دبیرکل کارگزاران
ترکِ مخاصمه برعهده مخاصمه جو است
نویسنده: یوسفی
مترجم:
در ادامه خط عادیسازی رابطه با دولت ترامپ توسط یک جریان خاص در کشور، این بار حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در یادداشتی با تیتر «زمان ترک مخاصمه» به نوعی به مسئولان کشور توصیه کرده است که اکنون با توجه به شرایط موجود باید مخاصمه با آمریکا ترک شود و دلیلی ندارد مثل گذشته این همه درحال مخاصمه با آمریکا باشیم و در دولت ترامپ می توانیم این تخاصم را کاهش دهیم. این پیشنهادهای مبهم و ناپخته را میتوان بهعنوان تلاشی برای پیشبرد یک سیاست نامنسجم و غیرواقعگرایانه دانست که از پیشینه تاریخی و اصول سیاست خارجی ایران غافل است. گزارش آقای مرعشی با تکیه بر تفسیرهای نادرست و نادیده گرفتن اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی، نشان میدهد که برخی از چهرههای داخلی تا چه اندازه از پیچیدگیهای تاریخی و واقعیات جاری در روابط ایران و آمریکا دور هستند. واقعیت این است که اگر گذشته و رفتار متخاصمانه آمریکا علیه ایران مورد بازبینی قرار نگیرد و ریشههای تخاصمها مشخص نشود، هرگونه پیشنهاد برای عادیسازی رابطه یا ترک مخاصمه نه تنها بیمعنی، بلکه بهنوعی سادهلوحی و حتی خیانت به مصالح ملی تلقی میشود. سوال اصلی از آقای مرعشی این است که اول در رابطه ایران و آمریکا باید متخاصم مشخص شود و بعد برای چشم انداز روابط آینده پیشنهاد ارائه شود! اگر تاریخ روابط ایران و آمریکا درست واکاوی نشود و متخاصم به درستی مشخص نشود، قطعا پیشنهادهایی هم که ارائه می شود، دچار نقض است و نه تنها تضمینی برای به نتیجه رسیدن ندارد، بلکه احتمال بدتر شدن شرایط را نیز به دنبال دارد. اگر جنایت های وحشتناک آمریکا چه از بعد سیاسی و اقتصادی و چه از بعد نظامی و حتی فرهنگی و رسانهای در 45 سال اخیر علیه ایران نادیده گرفته شود، به نوعی ساده لوحی و چشم بستن بر یک تجربه عینی است که هیچ عقل سلیمی آن را نمی پذیرد.آقای مرعشی در بخشی از گزارش خود سعی دارد بگوید که ما آن چنان هم از آمریکا دور نیستیم و اهداف مشترک زیاد داشتیم و برای مثال آن از هم هدف بودن در برکناری صدام و حزب بعث می گوید. سوالی که این جا مطرح است، این است که آقای مرعشی دقیقا از کدام هدف مشترک صحبت می کند، درحالی که موضع رسمی جمهوری اسلامی در تنش بین آمریکا و عراق در آن زمان بی طرفی بوده است. ظاهرا همان طور که تاریخ جنایات و تخاصم آمریکا علیه ایران را فراموش کرده است ، تاریخ جمهوری اسلامی را هم زیاد در خاطر ندارد و نمی داند که بعد از درگیری آمریکا و عراق، در شورای عالی امنیت ملی چه گذشت؟ و همفکران امروز آقای مرعشی مثل آقای بهزاد نبوی و آقای محتشمی پور ایده جنگیدن با آمریکا در کنار صدام را مطرح کرده بودند و اگر تدبیر رهبر انقلاب بر بی طرفی در این جنگ نبود، ایران دوباره در اواخر دهه شصت درگیر جنگ می شد.به هر حال نکته بسیار عجیب، صحبت ایشان درباره امروز ایران و منطقه است. ایشان در بخش دیگری از یادداشت خود یکی از اهداف مشترک ایران و آمریکا را آتش بس در غزه اعلام می کند، در حالی که در این یک سال بعد از 7 اکتبر نه تنها کوچک ترین اقدامی توسط آمریکا برای آتش بس صورت نگرفته، بلکه دایم توجیه و تمجید از جنایات صهیونیستها بوده است. شاید آقای مرعشی منظورش صحبت های انتخاباتی ترامپ برای کاهش تنش و ایجاد صلح در منطقه باشد اما واقعا چطور براساس یک وعده انتخاباتی، پیوست 45 سال نیرنگ و فریب آمریکایی ها را می توان نادیده گرفت؟ بله ایران با تمام وجود تلاش می کند هرچه زودتر در غزه و لبنان، آتش بس ایجاد شود ولی پیشنهاد آقای مرعشی برای قرار گرفتن در پشت یک میز مذاکره خیالی که کسی آن طرفش ننشسته است، واقعا ساده لوحانه است. اصلا مگر پالسی از طرف دولت آینده آمریکا به ایران راجع به مذاکره درباره آتش بس در غزه و لبنان داده شده که چنین ایده هایی در ذهن دبیرکل حزب سازندگی خطور کرده است؟ اصلا مگر کسی آن طرف میز مذاکره منتظر ایران است و یا بهتر است بگوییم مگر میزی برای مذاکره وجود دارد که بیاییم درباره اش صحبت کنیم؟
این طور پیشنهادهایی که هیچ مطابقتی با فضای واقعی ندارد، بهجای آن که به بهبود شرایط و کاهش تنشها منجر شود، زمینهساز ایجاد چالشهای جدید و بحثهای بیفایدهای خواهد شد که تنها به هدررفت انرژیها و وقت مسئولان و کارشناسان میانجامد.
این طور پیشنهادهایی که هیچ مطابقتی با فضای واقعی ندارد، بهجای آن که به بهبود شرایط و کاهش تنشها منجر شود، زمینهساز ایجاد چالشهای جدید و بحثهای بیفایدهای خواهد شد که تنها به هدررفت انرژیها و وقت مسئولان و کارشناسان میانجامد.
10 شماره آخر