منطق قدرت مدرن!
نویسنده: صابر گل عنبری
مترجم:
به زبان خیلی ساده میتوان گفت که منطق سیاست بینالملل منطق قدرت، زور و استبداد است و منطق اخلاق و دموکراسی نیست. کشور و بازیگری میتواند صاحب حضور و نفوذی پایدار در خارج از مرزهای خود شود که زبان این منطق را بداند. در واقع منطق قدرت در دنیای مدرن سه ستون بنیادین دارد: نظامی، اقتصاد و رسانه. همین منطق روابط بینالملل را به شکلی - چه مستقیم چه غیرمستقیم - تابع طرفی یا طرفهایی میکند که ابزارهای لازم و کافی قدرت مدرن در دو سطح سخت و نرم را دارند. مؤلفههای دیگری هم چون وسعت و موقعیت سرزمینی وجود دارند، اما سه تای پیشگفته به ویژه نظامی و اقتصادی اساسی هستند که وجود هر دو همزمان قدرت و نفوذی قابل توجه در سپهر منطقه و بینالملل میآفریند. برخورداری از سه قدرت نظامی، اقتصادی و رسانهای میشود آمریکا که با کاربست هژمونی برآمده از هر سه توانسته است نظام بینالملل را تک قطبی کند. جدا از آن هم توان و ظرفیت لازم برای هزینه کردن برای متحدانش را هم دارد. نمونه آن اوکراین است که اگر تامین مالی و نظامی آمریکا و اروپا نبود، هم اقتصادش فرو میپاشید و هم کییف مدتها قبل سقوط کرده بود. اسرائیل هم مدام از چنین حمایتی گسترده مالی و نظامی برخوردار است. قدرت نظامی بدون پشتوانه قدرت اقتصادی میشود شوروی دیروز و روسیه امروز که فاقد قدرت کافی برای حفظ متحدانش است و قادر نیست که با ابزاری مشابه «حمله اقتصادی» طرف غربی را دفع کند. قدرت اقتصادی و رسانه بدون قدرت نظامیِ قابل توجه هم میشود عربستان و قطر و امارات که نفوذ نرم قابل توجهی در کانونهای قدرت جهان و در سطح گستردهای در دو جهان عرب و اسلام پیدا کردهاند. اما مصر که قدرت نظامیاش فراتر از این کشورهاست، به علت اقتصاد ضعیف و بیمارش نه تنها چنین نفوذی ندارد، بلکه خود تحت نفوذ است و برای رتق و فتق امورش به کمکهای عربستان و امارات نیاز دارد. امروز پرستیژ و منزلت منطقهای و جهانی کشورها غالبا تابعی از ثروت و اقتصاد بینالمللی آنهاست. به حال و وضع کنونی کشورها نگاه میشود نه گذشته باستانی و درخشان آنها.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین