من روبرتو باجیو هستم

گفت وگو با محمد دشتی‌زاده آرایشگر بوشهری که عاشق روبرتو باجیو اسطوره فوتبال ایتالیاست و علاقه‌زیادی هم به تیم ملی این کشور دارد برای همین با 50 ستاره فوتبال ایتالیا عکس گرفته و جالب‌تر این‌که همسر باجیو هم یکی از دنبال کنند‌گانش است

نویسنده: شایان اله آبادی  |  خبرنگار

مترجم:


  مردم جنوب شهره‌اند به خونگرمی، بی‌ریایی و قلب‌های پاکشان. مردمی که می‌شود یکرنگی و عشق را در چهره مهربان‌شان ببینی و در هندسه خطوط پیشانی‌شان رنگ آفتاب داغ و در چشمان زلالشان، آبی دریای جنوب را. در بین همه مردان عاشق و خونگرم جنوب، به سراغ مردی می‌رویم که عشق او و نگاهش به زندگی و کلام شیرینش با آن لهجه زیبا و دوست داشتنی رنگی دیگر دارد و قلبی که ضربانش هزاران فرسنگ آن سوتر می‌تپد و به عشقی که مرز نمی‌شناسد، گره خورده است. شاید کلیپ‌های «محمد دشتی» آرایشگر جنوبی را دیده باشید که همه زندگی‌اش در فوتبال و روبرتو باجیو خلاصه می‌شود. او به قدری به باجیو علاقه دارد که  هر مدل مویی که داشته به دورانی از عمر او بر می‌گردد. تمام دیوارهای سالن آرایشگاهش در چاهکوتاه بوشهر پر شده از عکس‌ها و پیراهن تیم‌هایی که باجیو در آن‌ها بازی کرده، مردی که حتی خواهر برادرهایش را به نام خواهر برادرهای باجیو صدا می‌زند. او سال‌ها با باجیو زندگی کرده و 30 سال است منتظر روزی است که این فوتبالیست ایتالیایی را ببیند. با او همکلام شدیم تا از این علاقه بگوید.



از کودکی باجیو می‌شدم!
دشتی‌زاده ماجرای علاقه‌مند شدنش به فوتبال را این‌طور تعریف می‌کند: «سال 1372 بود که فینال یورو بین آلمان با دانمارک برگزار شد؛ ماجرای علاقه‌مندی من به فوتبال از این‌جا شروع شد؛ اما در منطقه‌مان امکاناتی مثل تلویزیون و رادیو کم بود. یک روز در باغچه حیاط پشت خانه‌مان که درختان گز زیادی هم داشت مشغول بازی بودم که لابه لای درختان یک تکه روزنامه دیدم که عکسی از روبرتوباجیو در آن چاپ شده بود؛ تیتر روزنامه نوشته شده بود «روبرتوباجیو» مرد سال اروپا و جهان از یوونتوس ایتالیا. از آن موقع به باجیو علاقه‌مند شدم. این ماجرا تمام شد تا این که من با بچه‌ها داخل کوچه و محله مان فوتبال بازی می‌کردم من زغال یا ماژیک برمی داشتم و ریشم را سیاه می‌کردم، یک تور سیاه هم آماده کرده بودم پشت سرم می بستم و می‌گفتم من روبرتوباجیو هستم. همین طور علاقه من شکل گرفت و ادامه یافت و به مرحله ای رسید که کم کم برای روبرتو جشن تولد می‌گرفتم؛ برای تیم ملی ایتالیا هم شوق عجیبی داشتم».

5 روزنامه ایتالیایی با من مصاحبه کردند
هر بازیکنی که می‌آمد ایران چه ایتالیایی بود چه در ایتالیا بازی کرده بود، می‌رفتم ببینم‌شان. دشتی‌زاده با بیان این موضوع ابعاد علاقه‌اش به باجیو و تیم ملی ایتالیا را این‌طور توصیف می‌کند: «از یک روستای داخل بوشهر که 35 ،‌45 کیلومتر با بوشهر فاصله داریم، سوار اتوبوس می‌شدم. داخل میدان آزادی می‌خوابیدم. حتی یک بار برنامه نود هم به چاهکوتاه آمد و گزارشی از من گرفت. یک آلبوم شگفت انگیز دارم از سال 1910 که المپیک ایتالیا شروع شده تا عکس تیم ملی ایتالیا 2020 که رفتم با آن‌ها ملاقات کردم و عکس گرفتم دقیقا در 11 نفری که در تیم ملی ایتالیا بودند با 9 نفرشان عکس گرفتم. چند روزنامه ایتالیا لاگاتزتا، اسکای اسپورت، روزنامه گل، سایت مرکا ریپورت، توتواسپورت و کوریره دلا سرا درباره من مطلب نوشتند و پرسیدند که محمد از ایران چقدر باجیو را دوست داری؟ گفتم خیلی. در یک برنامه از من پرسیدند حاضری به خاطرش چه کاری انجام بدهی؟ گفتم تا نبینمش زن نمی‌گیرم. این تیتر رفت بالای 3 روزنامه ایتالیا که محمد از ایران گفته: «روبرتو باجیو تا نبینمت زن نمی‌گیرم».

مستندی درباره‌ام ساخته شد
مستندی از این عاشق فوتبال ایتالیا ساخته شده که خودش درباره آن می‌گوید: «این مستند در جشنواره جهانی ایپس شهرمیلان بین 763 مستند رفت جزو 8 مستند برتر و در تلویزیون هم پخش شد. باجیو هم در زمان کرونا به من در اینستاگرام پیام داد و گفت «سلام من روبی هستم همه کارا رو دیدم بسیار خوشحالم که چنین هواداری دارم». بد نیست بدانید محمد برای دیدن بازی‌های تیم‌های ایتالیایی حتی به کشورهای نزدیک هم می‌رود؛ خودش ماجرای حضورش در ارمنستان را این‌طور تعریف می‌کند: «گزارشی از اسکای اسپورت برای بازی ایتالیا تهیه شده بود که نوشته بودند استقبال زیادی از تیم ملی ایتالیا شده، چه ایتالیایی‌هایی که در آن‌جا کار می کردند و چه ارمنستانی‌هایی که در آن جا زندگی می‌کردند اما در بین آن‌ها یکی بود که لباس تیم ملی ایتالیا تنش بود و خودش را شبیه روبرتو باجیو کرده بود و داشت بازیکنان ما را رصد می‌کرد که ارتباط برقرار کند و با آن‌ها عکس بگیرد».
حدود 300 پیراهن در آرشیو هواداری دارم
ویدئوهایی که از داخل آرایشگاه محمد منتشر می‌شود گویای این است که او کیت‌های مختلف تیم ملی ایتالیا، میلان، یوونتوس و... را دارد؛ خودش دراین باره می‌گوید: «فکر می‌کنم حدود 300 پیراهن داشته باشم؛ علاوه بر این لباس‌ها، شال گردن، پرچم و عکس‌های باجیو را هم دارم، تمام وسایل دوران حرفه‌ای روبرتو باجیو از پشت مو تا گردنبندش را دارم؛ همین‌طور آرشیوی از تمام روزنامه‌های ایتالیایی که درباره من مطلب نوشتند. برای تهیه این‌ها هزینه زیادی هم متحمل شدم. شاید باورش سخت باشد اما سالگرد 125 سالگی میلان بغض کرده بودم؛ خلاصه این‌که با 50 نفر از بازیکنان میلان چه پیش کسوتان، چه بازیکنان فعلی عکس گرفتم از مالدینی تا گتوزو، آگوستین و... ».

همه ایران من را به‌عنوان باجیوی ایرانی می‌شناسند
شاید در محیطی کوچک این رفتار محمد خیلی به چشم بیاید، او درباره واکنش دیگران می‌گوید: «در روستایی که ما زندگی می‌کنیم می‌گویند برو ایتالیا روبرتو باجیو را ببین، می‌گویم خب باجیو فلافل‌فروشی ندارد که بروم و با او عکس بگیرم. خلاصه مردم به کار من اهمیت نمی‌دهند؛ درحالی‌که وقتی می‌گویند باجیوی ایرانی، بقیه می‌گویند همان آرایشگر بوشهری؟ باور کنید متروی تهران رفته بودم به من می‌گفتند روبرتو باجیو این جا چه کار می‌کنی؟ خبرنگار لاگاتزا دل اسپورت ایتالیا در یک یادداشت نوشت که «روبرتوباجیو در جهان عاشقان زیادی دارد و در بیشتر نقاط جهان می‌توانند هوادار او باشند، اما عشق محمد نسبت به روبرتو باجیو در جهان بی‌نظیر است».
چطور این همه عکس گرفتم!
یکی از نکات جالب درباره دشتی‌زاده توانایی او برای گرفتن عکس با فوق ستاره‌هاست؛ از او می‌پرسم ترفند مخصوصی داری؟ می‌گوید: «بله، اتفاقا آن موقعی که می‌رفتم خیلی سخت بود. می‌رفتم با  خانمی که در پذیرش هتل بود صحبت می‌کردم و می‌گفتم از بوشهر آمده‌ام، خانواده‌ام در راه هستند و دارند می‌رسند، می‌خواهم یک اتاق در هتل رزرو کنم.خلاصه به هر طریقی وقت تلف می‌کردم تا بازیکنان می‌رسیدند و با آن‌ها عکس می‌گرفتم و سریع فرار می‌کردم، ولی الان اگر بروم من را می‌شناسند». از محمد می‌پرسم الان کدام بازیکن مثل باجیو بازی می‌کند، می‌گوید: «از بین بازیکنان ایتالیایی به نظر من اینسینیه بازیکن سابق ناپولی حرکات و ضرباتش پشت ‌هجده خیلی شبیه روبرتوباجیو بود اما دوام نیاورد و نتوانست داخل ایتالیا شم‌ گلزنی را که روبرتوباجیو پشت خط هجده داشت از خودش نشان بدهد، اما خود روبرتوباجیو، ونتورین بازیکن سابق ریورپلاته را دوست داشت که به جنوا آمد ولی نتوانست خودش را ثابت کند».

16 سال است که برای باجیو تولد می‌گیرم
دشتی‌زاده ماجرای جشن‌تولد گرفتن برای باجیو را هم این‌طور توصیف می‌کند: « هرسال برای او جشن تولد می‌گیرم. از یک ماه زودتر عکس ‌کیک و بنرها را آماده می‌کنم، چون آن روز احساس می‌کنم خودم باجیو شده ام. حدودا 15، 16 سال است که مدام برای باجیو جشن تولد می‌گیرم. شما وقتی نیتت در هواداری درآمدزایی هست، خدا برایت انجام نمی‌دهد. مثلا مسی و رونالدوی ایرانی که تیک آبی اینستاگرام هم دارند و چون تیک آبی دارند، بیشتر دیده می‌شوند و مثلا آدم‌های مشهوری هستند، چطور وقتی مسی یا رونالدو این‌ها را دیدند اصلا توجهی نکردند؟ هواداری یعنی عملکرد نه این که کاری کنی که مرکز توجه باشی و از این طریق درآمدزایی کنی. الان مثلا روبرتو باجیو می‌فهمد یکی به نام محمد دشتی‌زاده از بوشهر طرفدارش است نه بدلش. مارچلو لیپی زمانی که با تیم ملی چین به ایران آمده بود، من رفتم داخل هتل و با او عکس گرفتم، با ژاوی هم عکس گرفتم. اما بدل‌ها چنین فرصتی را ندارند».
همسر باجیو من را دنبال می‌کند
اما به بخش جالب ماجرا رسیدیم که خاطرات دشتی‌زاده از سلام علیک با خانواده باجیو است: «من برای تبریک تولد همسر و دختر باجیو ویدئو درست می‌کنم، پست و استوری می‌گذارم و همیشه برای آن‌ها می‌فرستم. یک بارهم همسر روبرتو پستی را که من برای‌شان گذاشتم در پیج خودش منتشر و از من تشکر کرد. دختر روبرتو والنتینا عکس من را استوری گذاشته بود و گفته بود این شخص زنده است یا نه؟ می‌خواهم به ایران بیایم و او را از نزدیک ببینم. همسر روبرتوباجیو پیج من را فالو دارد. روزی که دزد به خانه روبرتوباجیو رفته بود به همسرش پیام دادم که «سلام، خانواده حال‌شون خوبه؟ گفت ازت ممنونم، ما بسیار شوکه شدیم. گفتم روبی حالش چطوره؟ گفت در سلامتی کامل به سر می بریم، ممنونم».

مطمئنم اگر باجیو را ببینم غش می‌کنم
از او می‌پرسم اگه روزی باجیو را ببینی چه حسی خواهی داشت، می‌گوید: «وقتی بهش فکر می‌کنم اشک در چشم‌هایم جمع می‌شود. تصور این لحظه بسیار شیرین است و نمی‌توانم دقیق توصیفش کنم و شک نکنید غش می‌کنم و از حال می‌روم. سال‌هاست که طرفدار باجیو هستم و برای همین انگیزه و پشتکار دارم، به این دلگرم هستم که از نزدیک ببینمش. البته علاوه بر روبرتوباجیو من از دیگر اسطوره‌های فوتبال ایتالیا هم همیشه یاد می‌کنم. بعد از باجیو دوست دارم بوفون، توتی، دل پیرو، آندره‌پیرلو و آلساندرو آلتوبلی را که اخیرا درباره مهدی طارمی نظر داده بود و مهم‌ترین خرید اینتر را طارمی عنوان کرده بود، ببینم. برای داویده ‎آستوری و مادر پائولومالدینی هم که فکر می‌کنم اسمش ماریسا مالدینی بود، مراسم ویژه‌ای گرفتم. اعلامیه زدم و عکسش را کنار شمع قراردادم و آهنگ‌ایتالیایی غمگین گذاشتم و برای او خیرات هم کردم».

اطلاعات کاملی از ایتالیا دارم
محمد به شدت ایتالیا را هم می‌شناسد: «همه بازیکن‌های ایتالیایی را می‌شناسم. از تمام کاپیتان‌ها، شماره ده‌ها، مربی‌ها و عکس‌های دسته‌جمعی اطلاع دارم و می‌توانم درباره آن‌ها ساعت‌ها حرف بزنم و به‌نوعی معرفی‌شان کنم. علاقه زیادی به ایتالیا و فرهنگ این کشور دارم و خلاصه هرچیزی را که راجع به ایتالیا و فوتبال این کشور باشد، می‌دانم. تنها چیزی که از باجیو نمی‌دانم گروه خونی و تحصیلاتش است که می‌خواهم بروم و از خودش بپرسم، حتی فکر کنم شماره کفشش 41 باشد. حتی می‌دانم روبرتوباجیو در همه عکس‌هایش نشسته بوده و هیچ وقت ایستاده نبوده است و این به نظر من نشان از تواضع و فروتنی او دارد، حتی مالدینی هم گفته بود شما عکسی پیدا نمی‌کنید که باجیو در آن ایستاده باشد. باجیو در سال 1985 و در 18 سالگی زمانی‌که در آستانه ورود به باشگاه فیورنتینا از باشگاه ویچنزا بود طی بازی مقابل تیم ریمینی به طور همزمان دچار پارگی رباط صلیبی و مینیسک زانو شد و پای راستش 220 تا بخیه خورد. بدن باجیو به تمام آنتی‌بیوتیک‌ها حساسیت داشت و عمل زانوی‌او بدون هیچ مواد بی‌حس کننده‌ای انجام شد. باجیو هنگام بازی خیلی درد می‌کشید و وقتی که بازنشسته شد، گفت که احساس خوبی دارم و شادم مثل زندانی که از بند آزاد شده است».

ماجرای آن پنالتی کابوس‌وار
جالب‌ترین صحنه‌ای که همه علاقه‌مندان به فوتبال از باجیو به‌خاطر دارند همان پنالتی معروفی است که روبی در فینال جام جهانی خراب کرد؛ خودش می‌گفت بارها خواب آن صحنه را دیده و هربار پنالتی‌اش گل شده بود. محمد در این‌باره می‌گوید: «همه مردم و رسانه‌ها از خراب‌کردن پنالتی روبرتوباجیو در جام‌جهانی ۹۴ حرف می‌زنند ولی یادشان رفته که این روبرتوباجیو بود که باعث شد ایتالیا به فینال جام برسد و حتی اگر پنالتی خودش را خراب نمی‌کرد، باز هم ببتو پنالتی خودش را گل می‌کرد و برزیل قهرمان می‌شد. باجیو یک تنه جلوی نیجریه و اسپانیا ایستادگی کرد و با عملکرد خوبش ایتالیا به نیمه‌نهایی رسید. در نیمه‌نهایی هم رقابت جالبی با استویچکوف داشت ولی موفق‌تر بود و دو بار گلزنی کرد تا ایتالیا به فینال جام‌جهانی برسد، ولی پنالتی که از دست داد، موجب شد روی یکی از دیوارهای واتیکان بنویسند: «خدایا همه‌ما را ببخش به جز روبرتوباجیو»
​​​​​​​






10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین