معمای میلیون دلاری مهاجمان سرخ!
گویا پرسپولیسیها این روزها درصدد فسخ با لوکاس ژوآئو مهاجم خارجی خود هستند؛ تکراریترین اتفاقی که طی سالهای اخیر در این تیم رخ داده همین آمدن مهاجمان بیکیفیت خارجی و فسخهای پرضرر این باشگاه است؛ بازیکنانی که بعد از پرسپولیس معمولاً فوتبالشان تمام شدنویسنده: سید مصطفی صابری
مترجم:
پرسپولیس را میتوان یکی از بهترین باشگاههای دنیا برای مهاجمان بیکیفیت خارجی دانست؛ هر بازیکنی اینجا شانس بستن یک قرارداد خوب و بسیار بالاتر از آنچه همیشه داشته را دارد؛ بعد هم که کیفیت لازم را نداشت و باشگاه خواست بیخیالش شود یا بخش زیادی از قرارداد را میگیرد یا شکایت میکند و تمامش را میگیرد. بیشتر مهاجمان خارجی پرسپولیس طی یک دهه بازیکنان بیکیفیتی بودند که قبل و بعد این تیم کارنامه خوبی نداشتند؛ لااقل اگر قبل از پرسپولیس مقطعی درخشیدند، بعد از این تیم یا فوتبالشان تمام شده یا در تیمهای سطح پایین بازی کردند و همین نشان میدهد چرخه حضور آنها در این تیم بزرگ معمای عجیبی است. اینکه چرا این بازیکنان بیکیفیت خارجی به فوتبال ما میآیند؛ فرصت کسب تجربه از بازیکن جوان و آیندهدار داخلی را میگیرند و بعد هم با خسارتهای زیاد میروند داستانی طولانی است که ما برای اختصار به بررسی یک دهه اخیر، آنهم فقط در پست مهاجم پرسپولیس اکتفا کردیم.
ژوزه تادئو
لااقل برای سلامتی ورزش کن!
در فصل 93 و اواخر دوران حضور درخشان در پرسپولیس که به روزهای خوب قرمزها با برانکو منتهی شد یک مهاجم برزیلی تنومند که آمادگی جسمانی خوبی هم نداشت، جذب شد که به وضوح اضافه وزن داشت؛ ژوزه تادئو فقط 5 بازی برای سرخپوشان انجام داد که طی آن یک گل از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. او در بیشتر بازیها ذخیره بود و چنان ناآماده بود که حتی در برهوت مهاجم هم به بازی گرفته نشد. او بعد از پرسپولیس هم در لیگی حرفهای حتی در سطح لیگ ما هم بازی نکرد.
جری بنگستون
گل معروف دربی!
یکی از معدود بازیکنان خوبی که در سال 94 به پرسپولیس آمد و در 21 بازی 7 گل زد که جالبترین آن ها همان گل دقیقه 93 در دربی بود. او قبل و بعد پرسپولیس در لیگ یا تیم مهمی بازی نکرد؛ اما در تیم ملی هندوراس عملکرد خوبی داشت و جالب اینکه به رغم کیفیت خوبش در جمع قرمزها ماندنی نشد تا از این نظر هم با یک معما مواجه باشیم.
پریموف
بیحاشیه اما پرحاشیه!
پریموف اوکراینی سال 95 همراه با هموطنش پولیانسکی به پرسپولیس آمدند؛ هر دو بازیکنانی بیحاشیه بودند اما حضورشان در پرسپولیس خیلی پرحاشیه بود، چون هیچ وقت معلوم نشد چرا آمدند و هیچ کس هم جذب آنها را گردن نگرفت. هرچهبود این مهاجم که خرج زیادی هم روی دست سرخها گذاشت، طی 11 بازی فقط یک گل برای قرمزها در جام حذفی مقابل قشقایی زد که همانهم کاربردی نداشت و پرسپولیس در روزی که بیشتر بازیکنان اصلیاش را نداشت از جام حذف شد.
گادوین منشا
گادوین آسیایی اما روی مخ!
منشا سال 96 و بعد از درخشش در پیکان جذب پرسپولیس شد تا خط حمله سرخها با وجود او، طارمی و علیپور حسابی قدرتمند شود؛ اما طارمی محروم شد و منشا هم بهسرعت از اوج خارج شد. او در آسیا چند گل خوب زد اما در لیگ روی مخ هواداران بود. او در مجموع 63 بازی فقط 14 گل به ثمر رساند تا بعد از تسویه حساب به استقلال برود. گادوین هرچند سالها در لیگ ما باقی ماند اما هیچوقت اندازه روزهای اولش در پیکان ندرخشید.
بودیمیر
لطفاً منشا را برگردانید
پرسپولیس بعد از تسویه با منشا در نیم فصل دوم 98 سراغ یک مهاجم کروات بهنام بودیمیر رفت. بازیکنی که برخلاف بیشتر بازیکنان این فهرست تجربه بازی در چند تیم خوب را در کارنامه داشت؛ اما مشخص بود که او در روزهای اوج قرار ندارد و باشگاهش فقط با هدف درآمدزایی از بازیکنی که در اوج نبود او را به قرمزها فروخت تا در 18 بازی فقط 2 گل بزند و بعد هم قرارداد سال بعدش را با شکایت بگیرد و برود. عملکرد او چنان ضعیف بود که در همان روزها بسیاری از هواداران آرزو میکردند کاش لااقل منشا نرفته بود.
براندائو
لااقل فوتبالیست بیاورید!
بیشتر بازیکنان این فهرست اگر عملکرد خوبی نداشتند لااقل استایل فوتبالیستها را داشتند؛ اما جونیور براندائو برزیلی حتی یک استپ ساده هم بلد نبود تا همه را یاد هموطنش دیکارمو بیندازد. براندائو که سال 98 به جمع قرمزها اضافه شد طی 6 بازی بدون هیچ گل زدهای از تیم جدا شد؛ البته طبق معمول بیشتر از زمانی که بازی کرد و چند برابر عملکردش پول گرفت تا راضی به فسخ شود.
استوکس
آبروریزی حقوقی
پرسپولیس در نقلو انتقالات زمستانی غیر از اوساگونا، استوکس را هم جذب کرد؛ انصاریفرد مدیر قرمزها این ماجرا را مثل یک دستاورد بزرگ در پخش زنده و بعد از تماس تلفنی اعلام کرد. استوکس دیر به تیم اضافه شد و مثل همیشه ناآماده و پرحاشیه بود. بعد هم به بهانه کرونا از ایران رفت و برای 3 بازی، بدون هیچ گل زده یا پاس گل، کلی هم پول گرفت تا در یکی از عجیبترین پروندههای حقوقی، بازیکنی ناآماده و پرحاشیه که همیشه محروم میشد برابر پرسپولیس برنده باشد. البته استوکس بعد از پرسپولیس همانطور که انتظار میرفت از دنیای فوتبال محو شد.
تمیروف
واقعاً چطور ممکن است؟
استوکس سالها از آمادگی دور بود اما بههرحال بازیکنی که در لیگ برتر انگلستان بازی کرده شاید ارزش ریسک کردن داشته باشد؛ اما اینکه بعد از چند خرید فاجعه، مدیران پرسپولیس سراغ تمیروفی رفتند که نه تجربه زیادی داشت، نه در لیگ خوبی بازی کرده بود،جای تعجب داشت. تمیروف در ادامه مسیری که دیگر مهاجمان خارجی پرسپولیس برای شکنجه روحی هواداران دنبال میکردند از گلزنی در سادهترین شرایط عاجز بود تا با عملکرد 12 بازی و یک گل مثل بقیه که فقط یک نیم فصل حضور داشتند از پرسپولیس برود و در تیم بعدی یعنی پیکان هم طی 25 بازی فقط یک گل زد تا به لیگ دیگری برود و نشان دهد انتخاب مدیران پرسپولیس چقدر اشتباه بوده است.
لوکادیا
این دفعه تقصیر خودش بود
سال 1401 یورگن لوکادیای هلندی که تجربه حضور در لیگهای معتبر را داشت به پرسپولیس آمد؛ از همان اول بهرغم آنکه آمادگی بدنی خوبی نداشت درخشش را شروع کرد تا بعد از مدتها خیال هواداران از بابت داشتن یک مهاجم خوب راحت شود. درحالیکه همه تصور میکردند او بعد از پرسپولیس مشتریهای خوبی از لیگهای عربی داشته باشد لوکادیا بدترین انتخاب زندگیاش را با رفتن ناگهانی از پرسپولیس کرد و با آمار 6 گل در 9 بازی به لیگ چین رفت. آنجا موفق نبود تا سر از لیگهای درجه چندم در بیاورد و فوتبالش عملاً تمام شود.
شیخ دیاباته
خداحافظی با پرسپولیس
دیاباته که با استقلال آقای گل لیگ شده بود همراه با لوکادیا به پرسپولیس پیوست؛ اوایل حضورش هم سه گل زد؛ اما آنقدر مصدوم شد که گلمحمدی بیخیال استفاده از او شد؛ در نهایت او هم نتوانست با پرسپولیس ادامه دهد و بعد از قرمزها حتی در لیگهای پایینتر هم بازی نکرد تا عملاً حضور در پرسپولیس به منزله خداحافظی او با فوتبال هم باشد.
پریرا
بازهم برباد دادن دلارها
نیم فصل دوم که دیاباته آماده نبود و لوکادیا هم برنگشت قرمزها لئاندرو پریرا را جذب کردند که در ظاهر آمار بدی نداشت؛ اما او هم هیچ آمادگی نداشت؛ موضوعی که با انتقاد کمال کامیابینیا یکی از قدیمیهای پرسپولیس هم مواجه شد؛ کمال معتقد بود بازیکنان ناآماده خارجی با قراردادهایی چند برابر داخلیها میآیند و هیچ عملکردی هم ندارند. پریرا اما بعد از پرسپولیس حتی از لیگ سطح دوم ژاپن هم اخراج شد تا معلوم شود چه دلارهای نازنینی برباد رفته است.
اوساگونا
شلیک به آسمان!
اوساگونای نیجریهای در نیم فصل دوم سال 99 به تیم آمد تا عبدی جوان ذخیره شود؛ اما او در 10 بازی فقط یک گل زد و اوج شیرینکاریاش زمانی بود که در دربی نیمهنهایی جام حذفی پنالتیاش را به آسمان کوبید. او هم مثل تمام بازیکنان این فهرست بعد از پرسپولیس درخشش خاصی نداشت و حتی در لیگ عراق هم عملکرد خوبی از خودش به جا نگذاشت.
نبیل باهویی
ادامه طلسم قدیمی
باهویی که تجربه حضور در لیگ سوئد را داشت سال 1402 و در حالیکه 32 سال داشت، جذب شد؛ مهاجمی که در آن سن و سال طبیعتاً نباید فوتبالش تمام شده باشد؛ اما او هم در پرسپولیس چرخهای از مصدومیتهای تکراری را تجربه کرد و هر وقت هم به زمین رفت آماده نبود تا بالاخره کارش با 11 بازی و فقط یک گل تمام شود؛ بدتر اینکه او هم بعد از پرسپولیس کلاً از فوتبال کنار رفت و با هیچ تیم دیگری همکاری نکرد.
لوکاس ژوآئو
معمای این فصل
ژوآئو که این فصل پرسپولیسی شده تجربه حضور در تیمهای شاخصی را دارد و در حال حاضر هم فقط 31 سال دارد که در فوتبال امروز سن بالایی محسوب نمیشود. او در شروع حضورش دقایق کوتاهی به زمین رفت و امیدوارانه بازی کرد؛ اما در بازیهای لیگ نخبگان آسیا موقعیتهای زیادی را از دست داد تا انتقادها از او بالا بگیرد، بعد هم یا مصدوم بود یا سرماخورده و حالا خبر میرسد که قرمزها برای آنکه بتوانند با بازیکن جدیدی قرارداد امضا کنند دنبال جلب رضایت او برای فسخ توافقی هستند.
ژوزه تادئو
لااقل برای سلامتی ورزش کن!
در فصل 93 و اواخر دوران حضور درخشان در پرسپولیس که به روزهای خوب قرمزها با برانکو منتهی شد یک مهاجم برزیلی تنومند که آمادگی جسمانی خوبی هم نداشت، جذب شد که به وضوح اضافه وزن داشت؛ ژوزه تادئو فقط 5 بازی برای سرخپوشان انجام داد که طی آن یک گل از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. او در بیشتر بازیها ذخیره بود و چنان ناآماده بود که حتی در برهوت مهاجم هم به بازی گرفته نشد. او بعد از پرسپولیس هم در لیگی حرفهای حتی در سطح لیگ ما هم بازی نکرد.
جری بنگستون
گل معروف دربی!
یکی از معدود بازیکنان خوبی که در سال 94 به پرسپولیس آمد و در 21 بازی 7 گل زد که جالبترین آن ها همان گل دقیقه 93 در دربی بود. او قبل و بعد پرسپولیس در لیگ یا تیم مهمی بازی نکرد؛ اما در تیم ملی هندوراس عملکرد خوبی داشت و جالب اینکه به رغم کیفیت خوبش در جمع قرمزها ماندنی نشد تا از این نظر هم با یک معما مواجه باشیم.
پریموف
بیحاشیه اما پرحاشیه!
پریموف اوکراینی سال 95 همراه با هموطنش پولیانسکی به پرسپولیس آمدند؛ هر دو بازیکنانی بیحاشیه بودند اما حضورشان در پرسپولیس خیلی پرحاشیه بود، چون هیچ وقت معلوم نشد چرا آمدند و هیچ کس هم جذب آنها را گردن نگرفت. هرچهبود این مهاجم که خرج زیادی هم روی دست سرخها گذاشت، طی 11 بازی فقط یک گل برای قرمزها در جام حذفی مقابل قشقایی زد که همانهم کاربردی نداشت و پرسپولیس در روزی که بیشتر بازیکنان اصلیاش را نداشت از جام حذف شد.
گادوین منشا
گادوین آسیایی اما روی مخ!
منشا سال 96 و بعد از درخشش در پیکان جذب پرسپولیس شد تا خط حمله سرخها با وجود او، طارمی و علیپور حسابی قدرتمند شود؛ اما طارمی محروم شد و منشا هم بهسرعت از اوج خارج شد. او در آسیا چند گل خوب زد اما در لیگ روی مخ هواداران بود. او در مجموع 63 بازی فقط 14 گل به ثمر رساند تا بعد از تسویه حساب به استقلال برود. گادوین هرچند سالها در لیگ ما باقی ماند اما هیچوقت اندازه روزهای اولش در پیکان ندرخشید.
بودیمیر
لطفاً منشا را برگردانید
پرسپولیس بعد از تسویه با منشا در نیم فصل دوم 98 سراغ یک مهاجم کروات بهنام بودیمیر رفت. بازیکنی که برخلاف بیشتر بازیکنان این فهرست تجربه بازی در چند تیم خوب را در کارنامه داشت؛ اما مشخص بود که او در روزهای اوج قرار ندارد و باشگاهش فقط با هدف درآمدزایی از بازیکنی که در اوج نبود او را به قرمزها فروخت تا در 18 بازی فقط 2 گل بزند و بعد هم قرارداد سال بعدش را با شکایت بگیرد و برود. عملکرد او چنان ضعیف بود که در همان روزها بسیاری از هواداران آرزو میکردند کاش لااقل منشا نرفته بود.
براندائو
لااقل فوتبالیست بیاورید!
بیشتر بازیکنان این فهرست اگر عملکرد خوبی نداشتند لااقل استایل فوتبالیستها را داشتند؛ اما جونیور براندائو برزیلی حتی یک استپ ساده هم بلد نبود تا همه را یاد هموطنش دیکارمو بیندازد. براندائو که سال 98 به جمع قرمزها اضافه شد طی 6 بازی بدون هیچ گل زدهای از تیم جدا شد؛ البته طبق معمول بیشتر از زمانی که بازی کرد و چند برابر عملکردش پول گرفت تا راضی به فسخ شود.
استوکس
آبروریزی حقوقی
پرسپولیس در نقلو انتقالات زمستانی غیر از اوساگونا، استوکس را هم جذب کرد؛ انصاریفرد مدیر قرمزها این ماجرا را مثل یک دستاورد بزرگ در پخش زنده و بعد از تماس تلفنی اعلام کرد. استوکس دیر به تیم اضافه شد و مثل همیشه ناآماده و پرحاشیه بود. بعد هم به بهانه کرونا از ایران رفت و برای 3 بازی، بدون هیچ گل زده یا پاس گل، کلی هم پول گرفت تا در یکی از عجیبترین پروندههای حقوقی، بازیکنی ناآماده و پرحاشیه که همیشه محروم میشد برابر پرسپولیس برنده باشد. البته استوکس بعد از پرسپولیس همانطور که انتظار میرفت از دنیای فوتبال محو شد.
تمیروف
واقعاً چطور ممکن است؟
استوکس سالها از آمادگی دور بود اما بههرحال بازیکنی که در لیگ برتر انگلستان بازی کرده شاید ارزش ریسک کردن داشته باشد؛ اما اینکه بعد از چند خرید فاجعه، مدیران پرسپولیس سراغ تمیروفی رفتند که نه تجربه زیادی داشت، نه در لیگ خوبی بازی کرده بود،جای تعجب داشت. تمیروف در ادامه مسیری که دیگر مهاجمان خارجی پرسپولیس برای شکنجه روحی هواداران دنبال میکردند از گلزنی در سادهترین شرایط عاجز بود تا با عملکرد 12 بازی و یک گل مثل بقیه که فقط یک نیم فصل حضور داشتند از پرسپولیس برود و در تیم بعدی یعنی پیکان هم طی 25 بازی فقط یک گل زد تا به لیگ دیگری برود و نشان دهد انتخاب مدیران پرسپولیس چقدر اشتباه بوده است.
لوکادیا
این دفعه تقصیر خودش بود
سال 1401 یورگن لوکادیای هلندی که تجربه حضور در لیگهای معتبر را داشت به پرسپولیس آمد؛ از همان اول بهرغم آنکه آمادگی بدنی خوبی نداشت درخشش را شروع کرد تا بعد از مدتها خیال هواداران از بابت داشتن یک مهاجم خوب راحت شود. درحالیکه همه تصور میکردند او بعد از پرسپولیس مشتریهای خوبی از لیگهای عربی داشته باشد لوکادیا بدترین انتخاب زندگیاش را با رفتن ناگهانی از پرسپولیس کرد و با آمار 6 گل در 9 بازی به لیگ چین رفت. آنجا موفق نبود تا سر از لیگهای درجه چندم در بیاورد و فوتبالش عملاً تمام شود.
شیخ دیاباته
خداحافظی با پرسپولیس
دیاباته که با استقلال آقای گل لیگ شده بود همراه با لوکادیا به پرسپولیس پیوست؛ اوایل حضورش هم سه گل زد؛ اما آنقدر مصدوم شد که گلمحمدی بیخیال استفاده از او شد؛ در نهایت او هم نتوانست با پرسپولیس ادامه دهد و بعد از قرمزها حتی در لیگهای پایینتر هم بازی نکرد تا عملاً حضور در پرسپولیس به منزله خداحافظی او با فوتبال هم باشد.
پریرا
بازهم برباد دادن دلارها
نیم فصل دوم که دیاباته آماده نبود و لوکادیا هم برنگشت قرمزها لئاندرو پریرا را جذب کردند که در ظاهر آمار بدی نداشت؛ اما او هم هیچ آمادگی نداشت؛ موضوعی که با انتقاد کمال کامیابینیا یکی از قدیمیهای پرسپولیس هم مواجه شد؛ کمال معتقد بود بازیکنان ناآماده خارجی با قراردادهایی چند برابر داخلیها میآیند و هیچ عملکردی هم ندارند. پریرا اما بعد از پرسپولیس حتی از لیگ سطح دوم ژاپن هم اخراج شد تا معلوم شود چه دلارهای نازنینی برباد رفته است.
اوساگونا
شلیک به آسمان!
اوساگونای نیجریهای در نیم فصل دوم سال 99 به تیم آمد تا عبدی جوان ذخیره شود؛ اما او در 10 بازی فقط یک گل زد و اوج شیرینکاریاش زمانی بود که در دربی نیمهنهایی جام حذفی پنالتیاش را به آسمان کوبید. او هم مثل تمام بازیکنان این فهرست بعد از پرسپولیس درخشش خاصی نداشت و حتی در لیگ عراق هم عملکرد خوبی از خودش به جا نگذاشت.
نبیل باهویی
ادامه طلسم قدیمی
باهویی که تجربه حضور در لیگ سوئد را داشت سال 1402 و در حالیکه 32 سال داشت، جذب شد؛ مهاجمی که در آن سن و سال طبیعتاً نباید فوتبالش تمام شده باشد؛ اما او هم در پرسپولیس چرخهای از مصدومیتهای تکراری را تجربه کرد و هر وقت هم به زمین رفت آماده نبود تا بالاخره کارش با 11 بازی و فقط یک گل تمام شود؛ بدتر اینکه او هم بعد از پرسپولیس کلاً از فوتبال کنار رفت و با هیچ تیم دیگری همکاری نکرد.
لوکاس ژوآئو
معمای این فصل
ژوآئو که این فصل پرسپولیسی شده تجربه حضور در تیمهای شاخصی را دارد و در حال حاضر هم فقط 31 سال دارد که در فوتبال امروز سن بالایی محسوب نمیشود. او در شروع حضورش دقایق کوتاهی به زمین رفت و امیدوارانه بازی کرد؛ اما در بازیهای لیگ نخبگان آسیا موقعیتهای زیادی را از دست داد تا انتقادها از او بالا بگیرد، بعد هم یا مصدوم بود یا سرماخورده و حالا خبر میرسد که قرمزها برای آنکه بتوانند با بازیکن جدیدی قرارداد امضا کنند دنبال جلب رضایت او برای فسخ توافقی هستند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین