جوابیه توانیر به گزارش «گذر از ناترازی به بحران انرژی!» و توضیحات خراسان
نویسنده: حمیدی
مترجم:
پس از انتشار گزارش دوم دیماه روزنامه با عنوان «گذر از ناترازی به بحران انرژی!» شرکت توانیر در جوابیهای توضیحاتی را درخصوص این گزارش ارائه کرده است که در ادامه متن جوابیه و توضیحات خراسان را میخوانید.
در جوابیه توانیز آمده است: صنعت برق در پاییز و زمستان مشکلی برای تأمین برق ندارد و درواقع بهشرط آنکه سوخت کافی برای نیروگاهها تأمین شود؛ ظرفیت تولید برق برای تقاضای همه مشترکان کافی است.
سرما و کاهش شدید دمای هوا در نیمه شمالی کشور و افزایش مصرف گاز در بخش خانگی تا جایی پیش رفت که وزیر نیرو در ۲8 آذر اعلام کرد که به علت کمبود سوخت تحویلی به نیروگاهها حدود ۱۳ نیروگاه از مدار خارجشدهاند؛ بخشی از نیروگاههای استان خراسان رضوی به علت نرسیدن سوخت کافی نمیتوانند تولید برق داشته باشند.البته مشکل اصلی در ایران کمبود انرژی نیست و آمارها حکایت از این دارد که انرژی در ایران بهدرستی مصرف نمیشود؛ بهعنوان نمونه به گواهی سازمان ملی استاندارد هدررفت برق در صنعت فولاد در یک سال در یک دهه ۴ برابر شده و به بیشتر از 44۷ میلیون کیلووات ساعت رسیده، برقی که ۶۳ میلیون یورو معادل هزینه ساخت یک نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی ارزش دارد. تارنمای استاتیستا متوسط قیمت برق صنعتی در ۹ کشور برتر تولیدکننده فولاد دنیا را ۸ برابر متوسط قیمت برق صنعتی ایران گزارش کرده است. درواقع ایران بهعنوان یکی از ۱۰ تولیدکننده برتر فولاد دنیا کمترین هزینه را برای برق صنعتی خود درنظر گرفته است. بهعبارتدیگر صنایع ایران، آهن به دیگر کشورها نمیفروشند بلکه انرژی رایگان را صادر میکنند. البته برای رفع این مشکل در قانون راهکاری مناسب اتخاذشده است و بر اساس ماده ۳ قانون مانع زدایی از توسعه صنعت برق، تعرفه صنایع انرژی بر اصلاح میشود و در آن پیشبینیشده بهطور متوسط قیمت برق صنایع به نرخ هزینه تأمین برق یا معادل متوسط نرخ قراردادهای تبدیل انرژی (ECA) بهعلاوه هزینه ترانزیت و سوخت نیروگاهی محاسبه شود که البته همچنان نیز فاصله زیادی تا اصلاح قیمتها در این بخش وجود دارد.
افزون بر این مطابق ماده 4 همین قانون صنایع انرژی بر با هماهنگی وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت نیرو مکلفاند،حداقل ۹ هزار مگاوات نیروگاه حرارتی با بازدهی حداقل پنجاهوپنج درصدو هزار مگاوات نیروگاه تجدید پذیر و پاک تا پایان سال ۱۴۰۴ از محل منابع داخلی خودشان احداث کنند.
در صورت عدم احداث تأمین برق این صنایع در شرایط کمبود برق در اولویت طرحهای مدیریت مصرف برق وزارت نیرو قرار میگیرد. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که این مدل تأمین انرژی برای صنایع منحصر به ایران نیست و در بسیاری از کشورها صنایع انرژی بر با احداث نیروگاه خود تأمین انرژی موردنیاز خود را تأمین میکنند.
در کنار همه این موارد، وزارت نیرو برای تأمین برق شهرکهای صنعتی با توجه به آنکه آنها الزام قانونی برای احداث نیروگاه ندارند مشوقهای خوبی در نظر گرفته است و شهرکهای صنعتی در صورت تمایل با بهکارگیری مولدهای اضطراری و مقیاس کوچک که نیاز به سرمایهگذاری بسیار کمتری نسبت به نیروگاههای بزرگ دارند، علاوه بر تأمین برق موردنیاز خود میتوانند برق مازاد خود را به شبکه برق بفروشند و از مزایای آن بهرهمند شوند. همچنین درصورتیکه این دسته از صنایع حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از انرژی موردنیاز خود را از نیروگاههای خورشیدی با حرارتی تأمین کنند حداکثر تأمین انرژی را در تابستان خواهند داشت.
درکنار همه تمهیداتی که در قانون برای تأمین برق اندیشیده شده وزارت نیرو نیز همانند سالهای اخیر باهدف کاهش ناترازیهای تولید و مصرف برق در اوج بار تابستان سال 1403 اجرای ۱۴مگاپروژه را برنامهریزی و در دستورکارخود قرار داده است.
این ۱۴مگاپروژه شامل« احداث نیروگاههای حرارتی»،« انجام بهموقع و کامل تعمیرات نیروگاهها»، «ارتقا و رفع محدودیت واحدهای نیروگاهی موجود»،« احداث نیروگاههای تجدیدپذیر»،« استفاده از حداکثر تولید برق نیروگاههای صنایع و نفت»،« تأمین سوخت نیروگاههای حرارتی و تولید کامل نیروگاههای برقابی»،« توسعه و رفع محدودیت از شبکههای برق کشور»،«هوشمندسازی شبکه و نصب کنتورهای هوشمند»، «مدیریت مصرف و بهینهسازی»، «توسعه تبادلات برونمرزی برق»، «جمعآوری مراکز غیرمجاز استخراج رمز ارز و انشعابهای غیرمجاز»، « استفاده حداکثری از قابلیتهای شبکه جلب سرمایهگذاری در سمت عرضه و تقاضای برق» و «تأمین منابع مالی و پیگیری الزامات موردنیاز» است که امید میرود با اجرای بهموقع و دقیق همه آنها اوج بار سال آینده با موفقیت سپری شود.
توضیحات خراسان
ضمن تشکر از شرکت توانیر بابت توضیحات ارائهشده؛ اگرچه جوابیه ارسالی صرفاً توضیحات عملکرد بوده و نفیکننده محتوای گزارش روزنامه خراسان نیست، بااینحال بهمنظور تنویر افکار عمومی توضیحاتی لازم است:
ابتدا این که وظیفه ذاتی وزارت نیرو تأمین انرژی کشور است و طبیعتاً استفاده از انرژیهای در دسترس مانند آب و گاز سادهترین راه ممکن برای تولید برق در کشور است. اما آیا این وزارتخانه یک یا دو دهه گذشته و زمانی که کشور با بحران جدی آب و خشکسالی روبهرو شد بنا نداشت تغییری در راهبرد احداث نیروگاه ایجاد کند؟ قاعدتاً این وزارتخانه بر تمام منابع و انرژی کشور اشراف داشته و مطلع است که بدترین کار ممکن هدردادن انرژیهای فسیلی غیرقابل جایگزین برای تولید انرژی برق است. اگر به همین دادههای رسمی بینالمللی مراجعه شود، خواهیم دید که اکثر کشورهای جهان تولید برق را به سمت احداث نیروگاههای اتمی و نیروگاههای بادی و خورشیدی سوق دادهاند. کاری که در کشور ایران میبایست حداقل چند دهه پیش انجام میشد تا امروز با بحران مواجه نشویم. طبیعی است که وقتی سوخت داده نشود، برقی هم تولید نمیشود اما سؤال اینجاست چرا وزارت نیرو و توانیر به جای سرمایهگذاری روی تولید انرژیهای تجدیدپذیر مانند باد و خورشید اقدام به ساخت نیروگاههای حرارتی و بخار کردهاند که در اوج نیاز قادر به تأمین سوخت آنها نباشیم؟
این که در بخشهای صنعتی بهای برق کمتر از کشورهای توسعهیافته یا موارد مورداشاره است شاید صحیح باشد اما آیا وزارت نیرو منکر آن است که میزان اتلاف انرژی و بازدهی نیروگاههای کشور بسیار پایینتر از کشورهای مورداشاره است؟این که صنایع بزرگ کشور باید قادر باشند خود برق موردنیازشان را تولید کنند نکته مثبتی است اما واقعاً شرایط برای این صنایع فراهم بوده است؟ذکر این نکته بسیار مهم است که افزایش تعرفههای برق و حق ترانزیت تنها به صنایع بزرگ فشار نمیآورد بلکه باعث خروج صنایع خرد از چرخه تولید کشور میشود و وزارت نیرو اگر میخواهد بهای انرژی را بگیرد، باید هزینه قطعی برق اعمالی را طبق قانون به صنایع متضرر پرداخت کند.
پس از انتشار گزارش دوم دیماه روزنامه با عنوان «گذر از ناترازی به بحران انرژی!» شرکت توانیر در جوابیهای توضیحاتی را درخصوص این گزارش ارائه کرده است که در ادامه متن جوابیه و توضیحات خراسان را میخوانید.
در جوابیه توانیز آمده است: صنعت برق در پاییز و زمستان مشکلی برای تأمین برق ندارد و درواقع بهشرط آنکه سوخت کافی برای نیروگاهها تأمین شود؛ ظرفیت تولید برق برای تقاضای همه مشترکان کافی است.
سرما و کاهش شدید دمای هوا در نیمه شمالی کشور و افزایش مصرف گاز در بخش خانگی تا جایی پیش رفت که وزیر نیرو در ۲8 آذر اعلام کرد که به علت کمبود سوخت تحویلی به نیروگاهها حدود ۱۳ نیروگاه از مدار خارجشدهاند؛ بخشی از نیروگاههای استان خراسان رضوی به علت نرسیدن سوخت کافی نمیتوانند تولید برق داشته باشند.البته مشکل اصلی در ایران کمبود انرژی نیست و آمارها حکایت از این دارد که انرژی در ایران بهدرستی مصرف نمیشود؛ بهعنوان نمونه به گواهی سازمان ملی استاندارد هدررفت برق در صنعت فولاد در یک سال در یک دهه ۴ برابر شده و به بیشتر از 44۷ میلیون کیلووات ساعت رسیده، برقی که ۶۳ میلیون یورو معادل هزینه ساخت یک نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی ارزش دارد. تارنمای استاتیستا متوسط قیمت برق صنعتی در ۹ کشور برتر تولیدکننده فولاد دنیا را ۸ برابر متوسط قیمت برق صنعتی ایران گزارش کرده است. درواقع ایران بهعنوان یکی از ۱۰ تولیدکننده برتر فولاد دنیا کمترین هزینه را برای برق صنعتی خود درنظر گرفته است. بهعبارتدیگر صنایع ایران، آهن به دیگر کشورها نمیفروشند بلکه انرژی رایگان را صادر میکنند. البته برای رفع این مشکل در قانون راهکاری مناسب اتخاذشده است و بر اساس ماده ۳ قانون مانع زدایی از توسعه صنعت برق، تعرفه صنایع انرژی بر اصلاح میشود و در آن پیشبینیشده بهطور متوسط قیمت برق صنایع به نرخ هزینه تأمین برق یا معادل متوسط نرخ قراردادهای تبدیل انرژی (ECA) بهعلاوه هزینه ترانزیت و سوخت نیروگاهی محاسبه شود که البته همچنان نیز فاصله زیادی تا اصلاح قیمتها در این بخش وجود دارد.
افزون بر این مطابق ماده 4 همین قانون صنایع انرژی بر با هماهنگی وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت نیرو مکلفاند،حداقل ۹ هزار مگاوات نیروگاه حرارتی با بازدهی حداقل پنجاهوپنج درصدو هزار مگاوات نیروگاه تجدید پذیر و پاک تا پایان سال ۱۴۰۴ از محل منابع داخلی خودشان احداث کنند.
در صورت عدم احداث تأمین برق این صنایع در شرایط کمبود برق در اولویت طرحهای مدیریت مصرف برق وزارت نیرو قرار میگیرد. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که این مدل تأمین انرژی برای صنایع منحصر به ایران نیست و در بسیاری از کشورها صنایع انرژی بر با احداث نیروگاه خود تأمین انرژی موردنیاز خود را تأمین میکنند.
در کنار همه این موارد، وزارت نیرو برای تأمین برق شهرکهای صنعتی با توجه به آنکه آنها الزام قانونی برای احداث نیروگاه ندارند مشوقهای خوبی در نظر گرفته است و شهرکهای صنعتی در صورت تمایل با بهکارگیری مولدهای اضطراری و مقیاس کوچک که نیاز به سرمایهگذاری بسیار کمتری نسبت به نیروگاههای بزرگ دارند، علاوه بر تأمین برق موردنیاز خود میتوانند برق مازاد خود را به شبکه برق بفروشند و از مزایای آن بهرهمند شوند. همچنین درصورتیکه این دسته از صنایع حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از انرژی موردنیاز خود را از نیروگاههای خورشیدی با حرارتی تأمین کنند حداکثر تأمین انرژی را در تابستان خواهند داشت.
درکنار همه تمهیداتی که در قانون برای تأمین برق اندیشیده شده وزارت نیرو نیز همانند سالهای اخیر باهدف کاهش ناترازیهای تولید و مصرف برق در اوج بار تابستان سال 1403 اجرای ۱۴مگاپروژه را برنامهریزی و در دستورکارخود قرار داده است.
این ۱۴مگاپروژه شامل« احداث نیروگاههای حرارتی»،« انجام بهموقع و کامل تعمیرات نیروگاهها»، «ارتقا و رفع محدودیت واحدهای نیروگاهی موجود»،« احداث نیروگاههای تجدیدپذیر»،« استفاده از حداکثر تولید برق نیروگاههای صنایع و نفت»،« تأمین سوخت نیروگاههای حرارتی و تولید کامل نیروگاههای برقابی»،« توسعه و رفع محدودیت از شبکههای برق کشور»،«هوشمندسازی شبکه و نصب کنتورهای هوشمند»، «مدیریت مصرف و بهینهسازی»، «توسعه تبادلات برونمرزی برق»، «جمعآوری مراکز غیرمجاز استخراج رمز ارز و انشعابهای غیرمجاز»، « استفاده حداکثری از قابلیتهای شبکه جلب سرمایهگذاری در سمت عرضه و تقاضای برق» و «تأمین منابع مالی و پیگیری الزامات موردنیاز» است که امید میرود با اجرای بهموقع و دقیق همه آنها اوج بار سال آینده با موفقیت سپری شود.
توضیحات خراسان
ضمن تشکر از شرکت توانیر بابت توضیحات ارائهشده؛ اگرچه جوابیه ارسالی صرفاً توضیحات عملکرد بوده و نفیکننده محتوای گزارش روزنامه خراسان نیست، بااینحال بهمنظور تنویر افکار عمومی توضیحاتی لازم است:
ابتدا این که وظیفه ذاتی وزارت نیرو تأمین انرژی کشور است و طبیعتاً استفاده از انرژیهای در دسترس مانند آب و گاز سادهترین راه ممکن برای تولید برق در کشور است. اما آیا این وزارتخانه یک یا دو دهه گذشته و زمانی که کشور با بحران جدی آب و خشکسالی روبهرو شد بنا نداشت تغییری در راهبرد احداث نیروگاه ایجاد کند؟ قاعدتاً این وزارتخانه بر تمام منابع و انرژی کشور اشراف داشته و مطلع است که بدترین کار ممکن هدردادن انرژیهای فسیلی غیرقابل جایگزین برای تولید انرژی برق است. اگر به همین دادههای رسمی بینالمللی مراجعه شود، خواهیم دید که اکثر کشورهای جهان تولید برق را به سمت احداث نیروگاههای اتمی و نیروگاههای بادی و خورشیدی سوق دادهاند. کاری که در کشور ایران میبایست حداقل چند دهه پیش انجام میشد تا امروز با بحران مواجه نشویم. طبیعی است که وقتی سوخت داده نشود، برقی هم تولید نمیشود اما سؤال اینجاست چرا وزارت نیرو و توانیر به جای سرمایهگذاری روی تولید انرژیهای تجدیدپذیر مانند باد و خورشید اقدام به ساخت نیروگاههای حرارتی و بخار کردهاند که در اوج نیاز قادر به تأمین سوخت آنها نباشیم؟
این که در بخشهای صنعتی بهای برق کمتر از کشورهای توسعهیافته یا موارد مورداشاره است شاید صحیح باشد اما آیا وزارت نیرو منکر آن است که میزان اتلاف انرژی و بازدهی نیروگاههای کشور بسیار پایینتر از کشورهای مورداشاره است؟این که صنایع بزرگ کشور باید قادر باشند خود برق موردنیازشان را تولید کنند نکته مثبتی است اما واقعاً شرایط برای این صنایع فراهم بوده است؟ذکر این نکته بسیار مهم است که افزایش تعرفههای برق و حق ترانزیت تنها به صنایع بزرگ فشار نمیآورد بلکه باعث خروج صنایع خرد از چرخه تولید کشور میشود و وزارت نیرو اگر میخواهد بهای انرژی را بگیرد، باید هزینه قطعی برق اعمالی را طبق قانون به صنایع متضرر پرداخت کند.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین