تجربههای ترک رفتارهای غلط در ۶۶ روز
نویسنده:
مترجم:
تلاش برای تغییر یک عادت رفتاری میتواند چالشی بزرگی باشد، بهویژه اگر این عادت ریشه در سالها تجربه و احساسات ما داشته باشد. تحقیقات نشان میدهند که تغییر یک عادت جدید بهطور میانگین ۶۶ روز زمان میبرد. در همین راستا، روزنامه گاردین از نویسندگانش خواسته است که یکی از عادتهای رفتاری خود را در مدت ۶۶ روز تغییر دهند و بررسی کنند که آیا این کار شدنی است یا نه. تجربه این افراد به شما نشان میدهد که چگونه همین مسیر را برای تغییر یک عادت رفتاری یا ساختن یک شخصیت تازه دنبال کنید.
۶۶ روز برای ترک چک بیوقفه گوشی
عادت داشتم هر چند دقیقه یک بار گوشیام را بردارم و بیهدف شبکههای اجتماعی را بالا و پایین کنم. این کار روی تمرکزم تأثیر گذاشته بود و باعث میشد کارهایم را نیمهکاره انجام دهم. تصمیم گرفتم به جای گفتن «دیگر گوشی را بیهدف چک نمیکنم»، یک رفتار جایگزین انتخاب کنم؛ هربار که میخواستم گوشی را بردارم، بهجای آن، یک صفحه کتاب بخوانم. هفته اول سخت بود. دستم ناخودآگاه سمت گوشی میرفت، اما به خودم یادآوری میکردم که «اول یک صفحه کتاب، بعد اگر لازم شد گوشی!» جالب این جا بود که اغلب بعد از خواندن یک صفحه، دیگر نیازی به چک کردن گوشی احساس نمیکردم. در هفته ششم، دیگر این کار برایم عادی شده بود. حتی گاهی وقتی به گوشی نیاز داشتم، اول کتابم را باز میکردم. نتیجه این تغییر این بود که توانستم در این مدت سه کتابی را که مدتها قصد خواندنشان را داشتم، تمام کنم.
۶۶ روز برای تبدیل شدن به مادری خونسردتر
در هفته اول، متوجه شدم که چقدر سریع عصبانی میشوم. کوچکترین بینظمی یا سر و صدای بچهها باعث میشد که صدایم را بلند کنم. به همین دلیل، تصمیم گرفتم هر بار که احساس خشم کردم، قبل از واکنش، سه نفس عمیق بکشم. این کار ساده در ابتدا سخت بود، چون عادت داشتم بلافاصله واکنش نشان دهم. در هفته دوم، بهجای داد زدن، تلاش کردم یک مکث کوتاه داشته باشم و بعد آرامتر صحبت کنم. اگر بچهها چیزی را به هم میپاشیدند یا حرفم را گوش نمیدادند، قبل از هر واکنشی، در ذهنم میگفتم: «اول فکر کن، بعد واکنش نشان بده.» هنوز گاهی کنترل از دستم خارج میشد، اما تعداد دفعات آن کمتر شده بود. در هفته ششم، کمکم متوجه شدم که جو خانه آرامتر شده است. وقتی من آرامتر بودم، فرزندانم هم کمتر لجبازی میکردند. حتی اگر روز سختی داشتم، میدانستم که میتوانم رفتارم را کنترل کنم، بهجای این که اجازه بدهم خشمم مرا کنترل کند. در پایان ۶۶ روز، دیگر نیازی نبود که به خودم یادآوری کنم که آرام باشم. خونسردی و صبور بودن کمکم به بخشی از رفتار طبیعیام تبدیل شده بود. هنوز هم گاهی عصبانی میشدم، اما حالا میتوانستم آن را مدیریت کنم. چیزی که در ابتدا غیرممکن به نظر میرسید، حالا به بخشی از سبک زندگیام تبدیل شده بود.
۶۶ روز برای ترک چک بیوقفه گوشی
عادت داشتم هر چند دقیقه یک بار گوشیام را بردارم و بیهدف شبکههای اجتماعی را بالا و پایین کنم. این کار روی تمرکزم تأثیر گذاشته بود و باعث میشد کارهایم را نیمهکاره انجام دهم. تصمیم گرفتم به جای گفتن «دیگر گوشی را بیهدف چک نمیکنم»، یک رفتار جایگزین انتخاب کنم؛ هربار که میخواستم گوشی را بردارم، بهجای آن، یک صفحه کتاب بخوانم. هفته اول سخت بود. دستم ناخودآگاه سمت گوشی میرفت، اما به خودم یادآوری میکردم که «اول یک صفحه کتاب، بعد اگر لازم شد گوشی!» جالب این جا بود که اغلب بعد از خواندن یک صفحه، دیگر نیازی به چک کردن گوشی احساس نمیکردم. در هفته ششم، دیگر این کار برایم عادی شده بود. حتی گاهی وقتی به گوشی نیاز داشتم، اول کتابم را باز میکردم. نتیجه این تغییر این بود که توانستم در این مدت سه کتابی را که مدتها قصد خواندنشان را داشتم، تمام کنم.
۶۶ روز برای تبدیل شدن به مادری خونسردتر
در هفته اول، متوجه شدم که چقدر سریع عصبانی میشوم. کوچکترین بینظمی یا سر و صدای بچهها باعث میشد که صدایم را بلند کنم. به همین دلیل، تصمیم گرفتم هر بار که احساس خشم کردم، قبل از واکنش، سه نفس عمیق بکشم. این کار ساده در ابتدا سخت بود، چون عادت داشتم بلافاصله واکنش نشان دهم. در هفته دوم، بهجای داد زدن، تلاش کردم یک مکث کوتاه داشته باشم و بعد آرامتر صحبت کنم. اگر بچهها چیزی را به هم میپاشیدند یا حرفم را گوش نمیدادند، قبل از هر واکنشی، در ذهنم میگفتم: «اول فکر کن، بعد واکنش نشان بده.» هنوز گاهی کنترل از دستم خارج میشد، اما تعداد دفعات آن کمتر شده بود. در هفته ششم، کمکم متوجه شدم که جو خانه آرامتر شده است. وقتی من آرامتر بودم، فرزندانم هم کمتر لجبازی میکردند. حتی اگر روز سختی داشتم، میدانستم که میتوانم رفتارم را کنترل کنم، بهجای این که اجازه بدهم خشمم مرا کنترل کند. در پایان ۶۶ روز، دیگر نیازی نبود که به خودم یادآوری کنم که آرام باشم. خونسردی و صبور بودن کمکم به بخشی از رفتار طبیعیام تبدیل شده بود. هنوز هم گاهی عصبانی میشدم، اما حالا میتوانستم آن را مدیریت کنم. چیزی که در ابتدا غیرممکن به نظر میرسید، حالا به بخشی از سبک زندگیام تبدیل شده بود.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین