ناگهان شعر
نویسنده:
مترجم:

ای کوهستان عزیز من
با دامنه های پر برکت فداکارت
تنها یکی سنگ شهید توام
ایستاده بر لبه پرتگاه
رو به دهان دره ای عمیق
خورشیدی درون رودخانه افتاده
هر شب گلی بدون نام
در این سیاره سر راهی
بر صخره سرم می روید
که پیش از دیدار صورت ماه
عطرش جانم را
در آغوش روز می کشد
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین