خوش بود گر محک تجربه آید به میان
نگاهی به روند مناسبات میان تهران و غرب طی 2دهه گذشته به خوبی نمایانگر قلدری آمریکا و بدعهدی اروپاستنویسنده:
مترجم:

هنگامی که توافق «برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام در تیرماه ۱۳۹۴ طی مذاکره فشرده ۲۰ ماهه گروه موسوم به 1+5 با جمهوری اسلامی ایران و در یک مسیر دوازده ساله به نتیجه رسید، باردیگر جهان شاهد اعتماد دوباره به مسیر دیپلماسی و مذاکره بود؛ اما در شب ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور وقت آمریکا پس از ماهها رایزنی با متحدان اروپایی اعلام کرد که آمریکا از توافق برجام خارج خواهد شد. در همان زمان بسیاری از تحلیلگران حوزه بین الملل براین نکته تاکید داشتند که آمریکای ترامپ با خروج از بسیاری دیگر از معاهدات مهم جهانی مانند توافقنامه آب و هوایی پاریس و توافقنامه آسیا – پاسیفیک، به عاملی برای گسترش شکاف های عمیق جهانی تبدیل شده است. در دوران پساخروج ترامپ از برجام، با وجود اینکه اروپا بخش مهمی از این توافق بود و با وجود وعدههای مختلف، به هیچ کدام از تعهدات برجامی خود عمل نکرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان زمان و آخرین دیدار با رئیسجمهور و دولت دوازدهم فرمودند:«در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد و آنها کمک نمیکنند و هرجا که بتوانند ضربه خواهند زد و اگر جایی هم ضربه نمیزنند به این دلیل است که نمیتوانند.» به گزارش ایرنا؛ حتی در دوران جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا نیز که جمهوری اسلامی بر فرصت مذاکره و احیای برجام با هدف رفع تحریم ها تاکید داشت به نحوی که از ژانویه۲۰۲۱میلادی مذاکرات مربوط به احیای برجام آغاز شد و پس از ۶ دور مذاکره در دولت حسن روحانی بخش دیگری از این مذاکرات در دولت شهید رئیسی و از طریق وزارت امورخارجه و مذاکره کننده ارشد هسته ای یعنی علی باقری کنی پیگیری گردید که در نهایت در شهریور ۱۴۰۱، سندی موسوم به «سند سپتامبر» تهیه شد اما در نهایت پس از شهریور ۱۴۰۱ این مذاکرات بار دیگر با خلف وعده و بدعهدی اروپایی ها متوقف شد. با روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان، رویکرد مذاکره برای رفع تحریم ها بار دیگر در دستورکار دولت چهاردهم قرار گرفت؛ دولت چهاردهم که از همان ابتدا مذاکره را به عنوان یکی از رویکردهای محوری خود با توجه به سه اصل عزت، حکمت و مصلحت انتخاب کرد.
قلدری غرب با چاشنی وقاحت
جمهوری اسلامی ایران بارها تأکید کرده که آماده دستیابی به یک توافق پایدار و تضمینشده است که تمامی تحریمهای غیرقانونی را لغو کند و از باقیماندن هرگونه اهرم فشار علیه ایران جلوگیری شود. اما دولت ترامپ به جای بهره گیری از چنین فرصتی، تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران را افزایش داد و سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان نیز در آخرین نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی با صدور بیانیه ای، ادعاهای سیاسی علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران را تکرار کردند و با متهم کردن تهران به تشدید تنش، مدعی شدند: «زمان به نفع ایران نیست.» ایران پیش از این در قالب هشت دور مذاکرات در وین برای احیای برجام شرکت کرد و حداکثر انعطافپذیری و تعهد خود را در حفظ این توافق نشان داد؛ اما دولتهای اروپایی و آمریکا به جای بهرهبرداری از فرصت موجود، با یک محاسبه غلط روند دیپلماسی را به بنبست کشاندند. در واقع این ترامپ و دولت آمریکا بود که از برجام خارج شد و اروپایی ها به ویژه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه نیز نشان دادند که از اراده واقعی برای تصمیم گیری بدون اجازه آمریکا و انجام تعهدات برخوردار نیستند. آمریکای ترامپ را می توان نمونه ای عیان و نمادی از قلدری بین المللی این کشور در جهان دانست؛ آمریکایی که به راحتی از توافقات و پیمان های بین المللی خارج می شود، به تعهدات خود عمل نمی کند، مداخله در مناطق و کشورهای دیگر را به رسمیت می شناسد و از تروریسم دولتی حمایت می کند. همچنین راستی آزمایی ها از عملکرد اروپایی ها به ویژه سه کشور مهم اروپایی نشان می دهد که با وجود برخی اختلافات با دولت ترامپ، این سه کشور در بیشتر موارد در کنار آمریکا حرکت می کنند. پس مسئله امروز ما گفتوگو کردن یا پرهیز از گفتوگو نیست. موضوع اصلی تعیین و توافق درباره منافع ملی، سپس افزایش قدرت ملی است.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین