موسیقی به عنوان یک هنر قدرتمند و فراگیر، می‌تواند احساسات را برانگیزد، خاطرات را زنده کند و حتی رفتارها را تحت تاثیر قرار دهد. بسیاری از افراد بدون توجه به محتوای هر موسیقی، فقط به دلیل ریتم یا علاقه داشتن به سبک خواننده آن، گوش‌شان را در معرض یک موسیقی قرار داده و بارها آن را می‌شنوند. بی‌توجهی آن‌ها به این‌که موسیقی مبتذل که معمولا با محتوای نامناسب، کلام رکیک و مضامین غیراخلاقی همراه است، می‌تواند آثار زیانباری بر روان انسان داشته باشد. در ادامه می‌خواهیم به بخشی از این آثار اشاره کنیم تا برای گوش‌، مغز و آرامش‌تان ارزش قائل شوید و هر موسیقی را گوش نکنید.
​​​​​​​
 مسئله موسیقی خوب و بد خیلی مهم است
قبل از هر چیز باید بگویم یکی از تکنیک‌های تقویت و سامان دهی سلامت روح و جسم، موسیقی درمانی است. موسیقی درمانی می‌تواند در کنترل ضربان قلب، کاهش فشار خون، کاهش سطح کورتیزول(هورمون استرس) و افزایش سطح سروتونین و اندورفین در خون کمک کند. همچنین روحیه را بالا می‌برد و تولید هورمون دوپامین را در مغز افزایش می‌دهد. افزایش تولید دوپامین به تسکین احساس اضطراب و افسردگی کمک می‌کند. موسیقی درمانی برای درمان تروما، ایجاد انعطاف‌پذیری، کاهش سطح اضطراب و بهبود عملکرد افراد افسرده بسیار موثر است. موسیقی درمانی می‌تواند شخصی‌سازی شود و برای افراد در هر سنی مناسب باشد. به‌طور کلی، موسیقی‌درمانی می‌تواند احساسات مثبت را افزایش دهد، احساساتی مانند آرامش، رضایت، اعتماد به نفس و توانمندسازی و صمیمیت عاطفی. اما نکته قابل توجه این است که یادتان باشد مهم‌ترین مسئله موسیقی خوب و موسیقی بد است. موسیقی ای خوب است که شامل محتوا و معانی درست و آرامش بخش باشد. از آن طرف، موسیقی بد باعث نابودی نورون‌های مغز می‌شود و تاثیرات آن محدود به این مورد نیست که در ادامه به آن می‌پردازیم:

1 تغییر نگرش و ترویج ناهنجاری‌ها
موسیقی مبتذل معمولا به ترویج خشونت، مصرف مواد مخدر، بی‌احترامی به زنان و دیگر رفتارهای ناهنجار می‌پردازد. گوش دادن مکرر به این نوع موسیقی می‌تواند منجر به تغییر در نگرش و ارزش‌های افراد شود. به عنوان مثال، فردی که به طور مداوم به موسیقی گوش می‌دهد که در آن خشونت به عنوان یک راه‌حل برای مشکلات به تصویر کشیده می‌شود، ممکن است به تدریج خشونت را به عنوان یک رفتار قابل قبول در نظر بگیرد. به همین ترتیب، موسیقی که مصرف مواد مخدر را تجلیل می‌کند، می‌تواند باعث شود که فرد دیدگاه مثبت‌تری نسبت به مواد مخدر پیدا کند و احتمال مصرف آن را افزایش دهد. این تاثیر به ویژه در نوجوانان که در مراحل شکل‌گیری شخصیت خود هستند، نگران‌کننده‌تر است.

2 افزایش اضطراب و افسردگی
مضامین منفی و ناامیدکننده‌ای که در موسیقی مبتذل مطرح می‌شوند، می‌توانند احساسات اضطراب و افسردگی را تشدید کنند. موسیقی که درباره درد، رنج، تنهایی و ناامیدی صحبت می‌کند، می‌تواند فرد را در یک چرخه منفی از افکار و احساسات گرفتار کند. این امر به ویژه برای افرادی که از نظر روانی آسیب‌پذیر هستند، خطرناک است.

3 عادی‌سازی رفتارهای سمی
موسیقی مبتذل می‌تواند منجر به عادی‌سازی رفتارهای سمی و پرخطر شود. جوانان ممکن است سبک زندگی و نگرش‌های بی‌پروا را که در این موسیقی‌ها تجلیل می‌شوند، تقلید کنند. به عنوان مثال، موسیقی که روابط جنسی بدون تعهد را ترویج می‌کند، می‌تواند باعث شود که جوانان فکر کنند که این نوع روابط عادی و قابل قبول است. به همین ترتیب، موسیقی که قلدری و تحقیر دیگران را تجلیل می‌کند، می‌تواند باعث شود که جوانان این رفتارها را به عنوان یک راه برای کسب قدرت و احترام در نظر بگیرند. این تقلید از الگوهای غلط می‌تواند منجر به بروز رفتارهای پرخطر و ناسالم در جوانان شود. آن‌ها ممکن است شروع به مصرف مواد مخدر، داشتن روابط جنسی ناایمن، قلدری به دیگران یا ارتکاب جرم کنند. این رفتارها می‌تواند عواقب جدی برای سلامت جسمی و روانی آن‌ها داشته باشد و زندگی آن‌ها را به طور کلی تحت تاثیر قرار دهد.

4 ایجاد وابستگی ناسالم
گوش دادن به موسیقی مبتذل می‌تواند به یک وابستگی ناسالم تبدیل شود. در حالی که این موسیقی ممکن است در ابتدا احساس تایید و درک به فرد بدهد، اما می‌تواند او را در یک چرخه منفی گرفتار کند و مانع از مقابله موثر با چالش‌های زندگی شود. فردی که به طور مداوم به موسیقی گوش می‌دهد که درباره مشکلات و ناراحتی‌های او صحبت می‌کند، ممکن است احساس کند که این موسیقی او را درک می‌کند و به او تسکین می‌دهد. اما در واقعیت، این موسیقی می‌تواند او را در احساسات منفی خود غرق کند و مانع از تلاش برای حل مشکلات شود. این وابستگی ناسالم می‌تواند منجر به انزوا، بی‌انگیزگی و کاهش کیفیت زندگی شود. فرد ممکن است از فعالیت‌هایی که قبلاً از آن‌ها لذت می‌برده، دست بکشد و تمام وقت خود را صرف گوش دادن به موسیقی کند. این امر می‌تواند روابط اجتماعی او را تضعیف کند و باعث شود که احساس تنهایی و افسردگی بیشتری کند.