رسوایی رسانه ای کاخ سفید
نویسنده: مهدی شهرآبادی
مترجم:
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از زمانی که در ماه ژانویه بر مسند قدرت نشست با فراخوان به رسانه ها و کشاندن آن ها دور اتاق بیضی خود در کاخ سفید، به انحا و اقسام شگردها اما سازمان یافته سعی در تبلیغات پراکنی سخیف سیاسی یا همان پروپاگاندا به طور مستمر و بدون وقفه دارد تا به این شکل با نمایش رسانهای به اهداف سیاسی خود جامه عمل بپوشاند و از سوی دیگر حمایت واشنگتن از حامیانش را به رخ جهانیان بکشاند.
تهدید علیه رسانه های با نام و نشان ایالات متحده همچون سی ان ان و برخی دیگر از رسانه های منتقد سیاست های دولت مستقر در کاخ سفید توسط ترامپ، گویای این واقعیت است که اگرچه او تلاش می کند، با بازی سیاسی و لفاظی، رسانه ها را به خود مشغول کند اما از سویی دیگر، بخش قابل توجهی از رسانه های گروهی و فضای مجازی به محلی برای رسواسازی تفکرات رادیکال و بعضا نژاد پرستانه او تبدیل شده اند.
به عنوان نمونه او در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر این که رسانه سی ان ان فلان انتقاد را از کاخ سفید دارد، پاسخ می دهد: «مگر این رسانه هنوز فعالیت می کند؟!» یا در دیدار با زلنسکی رفتاری تحکم آمیز را به نمایش می گذارد که به عقیده کارشناسان رسانه، عملا این رویکرد «یانکی متعصب» آمریکایی، تهدید آشکار فضای آزاد اطلاع رسانی از سوی فردی تلقی می شود که خود را مدعی دموکراسی و حق تبادل آزاد اطلاعات در دنیا می داند.
با بررسی و پایش روش های ترامپ و واقعیت روحیه جنگ طلبانه اش به راحتی میتوان دریافت که او در ظاهر ماجرا دارای نگرانی عمیقی از جایگاه خود یا به عبارتی عدم تحقق وعده های انتخاباتی در خصوص پایان جنگ اکراین با روسیه است. اما در پشت پرده، شاید هدف دیگری را در سر می پروراند که پس از آرامش خاطر از جانب روسیه، تمام سیاست های توسعه طلبانه و منفعت طلبانه خود را از طریق رسانه ها و با پشتوانه تهدید نظامی به جهان تحمیل کند. همان طور که در موضوع خلیج مکزیک، کانال پاناما، موضوع تصرف غزه پس از جنگ با اسرائیل یا اعمال تعرفه بر کالاهای چین وکانادا، چنین موضوعی کاملا مشهود است.
اغلب موضع گیری های تهاجمی ترامپ در حدود 2 ماه از آغاز به کار در قامت رئیس جمهور آمریکا از طریق رسانه های جمعی نه تنها او را به اهداف خود در جهان نرسانده بلکه ذات واقعی دولت آمریکا به ویژه دولت جدید را که همان سلطه جویی از طریق ایجاد هراس و اضطراب در افکار عمومی کشورهای غیرهمسو است به منصه ظهور رسانده و داشته ها وتراوش های ذهنی این سرمایه دار منفعت طلب را در اذهان عمومی جهان آشکار و به نوعی بی اعتبار ساخته است.
این در حالی است که عموم رسانه های آمریکایی نیز به دلیل ترس یا عدم حمایت دولت آمریکا از آن ها و با وجود میل باطنی این رسانه ها که همان دغدغه ارائه و انتشار اطلاعات صحیح و بدون جانبداری در قالب فضای باز تبادل اطلاعات به مخاطب تلقی می شود، تمام بازی های سیاسی ترامپ را با شیوه های مختلف بازنشر می کنند و گاهی به آمارسازی های دروغ در خصوص مقبولیت سیاست های جدید دولت آمریکا روی می آورند که چنین صحنه سازی هایی با مخالفت ها و اعتراضات افکار عمومی جهان و حتی جامعه آمریکا در چند هفته اخیر، منافات دارد. به باور اکثر کارشناسان جوامع اطلاعاتی و امور رسانه، در هیچ دوره ای از عصر ارتباطات و اطلاع رسانی، جهان چنین برده داری نوین رسانه ای را تجربه نکرده بود که در واقعیت تیم ترامپ به این شایبه چند دهه ای مهر تایید زد.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین