راز سیگنال تهدیدآمیز دریابان

هشدار اخیر شمخانی نه صرفاً یک اعلام نظر رسانه ای، بلکه رونمایی از راهبرد ایران برای ورود به مرحله‌ای نو از بازدارندگی فعال بود

نویسنده:

مترجم:


​​​​​​​
«استمرار تهدیدات خارجی و قرار گرفتن ایران در شرایط حمله نظامی می‌تواند منجر به اقداماتی بازدارنده مانند اخراج بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و قطع همکاری با آن شود. انتقال مواد غنی شده به مکان‌های امن و نامشخص در ایران نیز می‌تواند در دستور کار قرار گیرد.» این جملات که در قالب توییتی منتشر شده است، برآورد شمخانی از برخی اقدامات بازدارنده ایران در برابر تهدیدات نظامی است.در فضای پیچیده‌ای که از تهدیدات فزاینده رئیس‌جمهور آمریکا علیه ایران شکل گرفته، اظهار اخیر علی شمخانی مشاور سیاسی مقام معظم رهبری بیش از آن که واکنشی آنی باشد، حامل یک چرخش راهبردی است. او به صراحت به گزینه‌هایی اشاره می‌کند که تا پیش از این در دایره «نامحتمل‌های بازدارنده» قرار داشتند: از قطع همکاری و اخراج بازرسان آژانس تا انتقال مواد غنی‌شده به نقاط امن و غیرقابل شناسایی. این تغییر لحن، حامل پیامی روشن به طرف مقابل است: اگر قواعد بازی شکسته شود، ایران نیز دیگر به چارچوب‌های پیشین پایبند نخواهد ماند.
 راهبرد تهدید ترامپ: حرکت تا لبه پرتگاه
 ترامپ از ابتدای ورود به کاخ سفید در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش، سیاستی را در پیش گرفته که می‌توان آن را «بازدارندگی تهدیدمحور» نامید: استفاده حداکثری از لفاظی نظامی برای وادار کردن ایران به عقب‌نشینی راهبردی بدون تحمیل هزینه‌های یک جنگ واقعی. او حتی در نامه محرمانه‌اش به تهران نیز بر دو گزینه تأکید کرد: «توافق کامل» یا «مواجهه نظامی گسترده». با این حال، استفاده از سایه جنگ برای ترامپ بسیار مهم تر است. البته شکل گیری جنگ بیش از آن که وابسته به برنامه ای از پیش تعیین شده باشد به چگونگی پیشرفت و اثرگذاری تهدید وابسته است و وقوع یا آغاز نشدن آن قابل پیش بینی نیست.
ورود ایران به فاز سیگنال‌سازی فعال
در این چارچوب، موضع‌گیری اخیر شمخانی واجد اهمیت مضاعف است. ایران که در طول سال‌های گذشته راهبرد «مدیریت تنش و خویشتنداری هوشمند» را در پیش گرفته بود، حالا از ابزارهایی سخن می‌گوید که نه‌تنها هزینه تهدید نظامی را برای آمریکا بالا می‌برد، بلکه اساساً بازی را از مسیر قابل پیش‌بینی خارج می‌کند. تهدید به قطع همکاری و اخراج بازرسان آژانس، با توجه به جایگاه حقوقی این نهاد در حفظ توافقات هسته‌ای، معادل برداشتن چتر نظارتی و وارد کردن برنامه هسته‌ای به سطحی از عدم شفافیت راهبردی است. این تغییر پیامی روشن برای آمریکا،اروپا و حتی متحدان منطقه‌ای واشنگتن خواهد داشت و این واقعیت را گوشزد می نماید که اراده تهران برای بهره گیری از مجموعه ظرفیت‌های در اختیار برای رفع تهدید خلل ناپذیر است.نورنیوز نوشت:یکی از مهم‌ترین وجوه پنهان در این چرخش راهبردی، اشاره به مفهوم «دفاع پیش‌دستانه» است؛ مفهومی که در دکترین نظامی جمهوری اسلامی ایران کمتر به‌صورت رسمی مطرح شده، اما اکنون با شرایط جدید، به‌عنوان یک گزینه مشروع مطرح می‌شود. این راهبرد به معنای اقدام بازدارنده پیش از تحقق تهدید است؛ یعنی اگر تهدید نظامی آمریکا از حالت بالقوه به بالفعل نزدیک شود، ایران ممکن است پیش از حمله رسمی، با ابتکار عمل، هزینه‌های دشمن را چه در حوزه هسته ای و چه در میدان های دیگر دگرگون کند. ارتقای این رویکرد به سطح سیاست اعلامی آن هم در آستانه مذاکرات ایران و آمریکا در روز شنبه در عمان می‌تواند پیامی صریح و کاملا جدی تلقی شود.
 واکنش دشمن به راهبرد دفاع پیش‌دستانه: اضطراب در محاسبات
 ویژگی اصلی راهبرد دفاع پیش‌دستانه، ایجاد عدم قطعیت برای دشمن است. آمریکا و اسرائیل، هر دو به‌شدت وابسته به اطلاعات دقیق، زمان‌بندی حساب‌شده و پیش‌بینی‌پذیری طرف مقابل‌اند. وقتی ایران از مکان‌یابی نامعلوم مواد هسته‌ای و اقدام پیش‌دستانه سخن می‌گوید، این یعنی باز شدن درِ سناریوهای ناشناخته و پرریسک. درست همین‌جاست که توازن روانی بازی به هم می‌ریزد. در منطق بازی‌ها، طرفی که بتواند قواعد پیش‌بینی را به‌هم بزند، می‌تواند ابتکار عمل را از دشمن بگیرد، حتی اگر به‌صورت ظاهری در موضع دفاع باشد.به نظر می رسد ایران در حال عبور از مرحله بازدارندگی سنتی (بر پایه مدیریت تنش) به مرحله‌ای از بازدارندگی فعال و تهدید متقابل است. این چرخش که با انسجام دیپلماتیک، حمایت افکار عمومی داخلی و نمایش عملی قدرت ترکیب شده، می‌تواند تأثیری تعیین‌کننده بر اراده دشمنان داشته باشد. در این مسیر، قدرت واقعی نه در تهدید صرف، بلکه در توان تغییر قواعد بازی نهفته است و این همان چیزی است که واشنگتن باید از آن نگران باشد.
۱۰ صفحه آخر