تله اسرائیلی «تمهید تعهد»
نویسنده: میریوسف علوی
مترجم:
در دو دهه گذشته نتانیاهو بیشترین تلاش برای وارد كردن آمریكا به جنگ مستقیم با دشمنان اسرائیل در خاورمیانه و همچنین جلوگیری از هر گونه كاهش تنش بین دو طرف داشته است. یكی از تكنیك های شناخته شده اسرائیل در این مسیر، روشی است كه پال پیلار، سال ها قبل، آن را تمهید تعهد یا commitment ploy نام نهاده است. در این روش اسرائیلی ها با جار و جنجال رسانه ای یك شعار یا موضع به ظاهر بی ضرر ( innocent phrase) را در ذهن و دهان مقامات آمریكایی می كارند و بعد از همان در جهت منافعشان سوءاستفاده می كنند. دوگانه «توافق یا بمباران» ایران، یكی از تله های این تكنیك قدیمی است كه بر فضای مذاكرات شنبه آینده نمایندگان دو طرف سایه افكنده است.
اساس تكنیك تمهید تعهد چندان پیچیده نیست: مثلا فرزند خردسالی دارید كه اصرار دارد وی را به پارك ببرید و چون شما تمایلی نشان نمی دهید، به فریب «تمهید تعهد» متوسل می شود. از شما می خواهد قول دهید كه اگر فرزند خوبی بود بعدا و را به پارك خواهید برد و شمای خسته از اصرار فرزند، به خیال خودتان یك قول بی ضرر به وی می دهید. فرزند شما چند دقیقه ای وانمود می كند فرزند خوبی است و بعد دور جدیدی از درخواست ها را مطرح می كند، با این تفاوت كه این بار موضوع قول و اعتبار شما مطرح است و یك موضوع ساده پارك رفتن تبدیل به موضوعی می شود كه تخطی از آن، اعتبار و قول شما را زیر سوال می برد. استفاده از این فریب، زمانی كه طرف شما یك ابرقدرت مدعی و مغرور است، قابل اجراتر و خطرناك تر است.
نتانیاهو بارها از این فریب استفاده كرده است: در سال ٢٠١٢ این جمله را كه استفاده سوریه از سلاح شیمیایی خط قرمز آمریكاست، در دهان مقامات آمریكایی گذاشت و آمریكا را تا آستانه مداخله مستقیم در این جنگ پیش برد. در سال ٢٠١٦ جمله اختراعی نتانیاهو یعنی «عدم توافق بهتر از توافق بد است» توسط مقامات دولت اوباما تكرار شد و هم كار را بر آن ها سخت تر كرد و هم زمینه ادامه انتقادات شدید بعد از توافق را فراهم نمود. در سال ٢٠٢١ هم ایده «توافق بهتر و طولانی تر از برجام» كه بازهم توسط مقامات دولت بایدن تكرار شد، كار را برای احیای برجام دشوارکرد.
در مورد دولت ترامپ، كار نتانیاهو برای تزریق خواسته هایش به مراتب آسان تر بود. در دور اول ترامپ، وی با قبولاندن این ایده كه «برجام طناب نجات اوباما برای ایران در حال فروپاشی» بود، باعث شد ترامپ از برجام خارج شود و انتظار داشته باشد طی چند ماه ایران در دوراهی تسلیم یا فروپاشی در برابر فشار حداكثری قرار گیرد؛ موضوعی كه هیچ وقت اتفاق نیفتاد.
در دوره جدید ترامپ هم نتانیاهو با قبولاندن این ادعا كه دندان های ایران در جنگ اخیر خاورمیانه كشیده شده و در حملات به خاك ایران، پایگاه های اصلی پدافند هوایی از بین رفته است، ترامپ را به طرح موضع دوگانه «توافق یا بمباران» رسانده است؛ این موضع در كنار مدل خلع سلاح لیبی كه توسط برخی اطرافیان ترامپ تكرار می شود، صحنه آرایی مدنظر نتانیاهو را در مذاكرات آتی ایران و آمریكا تشکیل داده است.
هرچند ترامپ احتمالا هنوز به تبعات تكرار این موضع دوگانه، توجه كافی نداشته است ولی مذاكره كنندگان ایرانی می بایست توجه كافی به تبعات این صحنه آرایی مطلوب نتانیاهو داشته باشند كه تا به این جای كار داشته اند. ورود به مذاكراتی كه خروجی آن یكی از دوگانه «توافق یا جنگ» است، كار معقولی به نظر نمی رسد و به احتمال زیاد دلیل اصرار تیم ایرانی به انجام مذاكره غیر مستقیم، اطمینان از ورود نکردن به این دوگانه خطرناك و پرآسیب برای هر دو طرف است.
تیم مذاكره كننده ایرانی برای طرف مقابل باید روشن كند كه ورود به تله نتانیاهو به نفع هیچ كدام از دو طرف نیست، مدل لیبی قابل تكرار نیست، ایران كماكان قدرت دفاعی قابل توجهی را داراست و گزینه هایش محدود به آن چه نتانیاهو تبلیغ می كند، نیست و این كه تكرار موضع «توافق یا بمباران» نه تنها كمكی به مذاكره و توافق نمی كند، بلكه صرفا فشار زمانی و روانی بر شخص ترامپ و دولت آمریكا را برای گزینه هایی كه دردناك و بی نتیجه بودن آن ها بارها ثابت شده، افزایش می دهد.
به امید موفقیت تیم مذاكره كننده ایرانی در مذاكرات مسقط.
10 شماره آخر
پربازدیدهای خراسان آنلاین