اشتباه «با عرض معذرت» در شوخی با اختلالاتروانی
پخش چند آیتم در مجموعه تلویزیونی «با عرض معذرت» باعث شکلگیری باورهای اشتباه درباره اختلالات روانی و مراجعه به روانشناسها میشودنویسنده: دکتر مهدی سودآوری | روان شناس و مدرس دانشگاه
مترجم:
مجموعه تلویزیونی «با عرض معذرت» که هر شب از شبکه نسیم پخش میشود، بنا دارد که کمدی باشد. حال از سناریو، گریمها و سطح بازیها بگذریم که متخصصان سینما باید درباره آن اظهار نظر کنند، ولی چند اپیزود آن از نظر روانشناسی جای تامل داشت. مثلا در یکی از قسمتها، چند نفر به روانشناس مراجعه کردند که همهشان به طور کامل دیوانه هستند و هیچ رفتار درستی از خودشان نشان نمیدهند. یا در قسمت دیگری، یک زن و شوهر که با یکدیگر به مشکل خوردند به زوجدرمانگر مراجعه میکنند و او، مشکلات این ها را به سخره میگیرد و خودش هم رفتارهای درستی ندارد. اما چرا شوخی با اختلالات روانشناسی و حتی پرداختن به آنها در جامعه فعلی ما، تصمیم درستی نیست و ممکن است آسیبهای زیادی داشته باشد؟
تاکید بر باورهای غلط درباره روان
مهم ترین نکتهای که در این مقاله به آن پرداخته میشود، شوخیهای نویسندگان این سریال با اختلالات روان شناختی بود. تکیه بر تیپهای رایج در جامعه برای خلق یک موقعیت طنز بسیار رایج است اما استفاده از باورهای غلط رایج و تاکید بر آن ها باعث ترویج این تفکرات غلط میشود. دو تفکر غلط رایج که روان شناسها خود دیوانه هستند و این که صرفا افراد دیوانه برای درمان به مراکز مشاوره مراجعه میکنند، متاسفانه در این سریال مورد تاکید قرار گرفت.
شوخی با روانشناسها ایرادی ندارد اما ...
شوخی با مشاغل بسیار رایج و قابل قبول است، سریال ساختمان پزشکان یک نوع موفق از شوخی با روان شناسها بود که بسیار جذاب و دیدنی هم بود. اما در مجموعه تلویزیونی «با عرض معذرت»، با خود اختلالات روان شناختی شوخی شد، گویی برخی از این اختلالات جدی نیستند و صرفا یک نوع ناز کردن و جلب توجه هستند. در قسمتی از این سریال فردی با اختلال کمال گرایی به روان شناس مراجعه میکند و حتی قبل از ملاقات با دکتر، به خاطر دیدن دیگر مریضها که دچار توهم بودند، مطب را ترک میکند. گویی اختلال کمالگرایی، موضوع مهمی نیست و ارزش دریافت درمان را ندارد! یا در اپیزود دیگری درمانگر به یک زوج عاشق میگوید که زندگی آن ها در خطر است و احتمال طلاق بالاست، در حالی که همسر خود درمانگر با ضرب و شتم منشی وارد میشود و با دکتر گلاویز میشود!
خط باریک در این نوع شوخیها
بین شوخی با اشخاص و مشاغل و شوخی با افراد دردمند، خط باریکی است. باید توجه شود که برنامههای تلویزیون برای عامه مردم ساخته میشود و تلویزیون نقش پررنگی در شکلدهی افکار و باورهای عمومی دارد. متاسفانه در این سالها تلویزیون هیچ کمکی برای ارتقای سطح سلامت روان جامعه نکرده، بلکه در مواقعی برعکس مراجعه به روان شناس را بد جلوه داده است. همین موضوع در سریال پایتخت هم وجود داشت و نقی معمولی مراجعه به روان شناس را مساوی با بیآبرویی قلمداد کرد.
عواقب تخریب جایگاه رواندرمانی
در شرایطی که سلامت روانی جامعه به شدت مورد تهدید قرار گرفته و میزان افسردگی، اضطراب و حتی اقدام به رفتار های پرخطر افزایش داشته، مهم ترین دستگاه تبلیغاتی و آموزشی کشور مشغول تخریب جایگاه روان درمانی است. از طرف دیگر، بیمه خدمات روان شناختی را داریم که دیگر حتی از بحثهای هیئت دولت هم کنار گذاشته شده و هیچ امیدی به آن نیست. با جمع بندی این اتفاقات این طور بر میآید که گویا مسئولان علاقهای یا ارادهای برای بهبود سلامتروان در جامعه ندارند و یک مسیر مشخص برای نمایش روان درمانی در پیش گرفته اند. قرار نیست برای گرفتن یک لبخند، باورهای بنیادی را هدف قرار داد و سلامت جامعه را به خطر انداخت. قشر روان شناس، هیچ مشکلی با شوخی با خود ندارد. اتفاقا ماهیت این شغل قابلیت شوخی با موقعیتهای متناقض را دارد و میتواند بسیار جذاب هم باشد. نمونههای آن را در ساختمان پزشکان، «شوخی کردم» مهران مدیری و کار ناتمام «ماهواره» مهران مدیری بارها دیدهایم. اما متاسفانه با نزول کیفیت تولیدات سازمان صداوسیما در این سالها، گویی کیفیت نویسندگان هم به شدت کاهش پیدا کرده و دیگر برنامههای فاخر کمتر ساخته میشود. امیدوارم مسئولان صداوسیما به رسالت خود در رسانه ملی واقف شوند و واقعا به سمت فرهنگسازی و گسترش آموزش عمومی اهتمام ورزند.

تاکید بر باورهای غلط درباره روان
مهم ترین نکتهای که در این مقاله به آن پرداخته میشود، شوخیهای نویسندگان این سریال با اختلالات روان شناختی بود. تکیه بر تیپهای رایج در جامعه برای خلق یک موقعیت طنز بسیار رایج است اما استفاده از باورهای غلط رایج و تاکید بر آن ها باعث ترویج این تفکرات غلط میشود. دو تفکر غلط رایج که روان شناسها خود دیوانه هستند و این که صرفا افراد دیوانه برای درمان به مراکز مشاوره مراجعه میکنند، متاسفانه در این سریال مورد تاکید قرار گرفت.
شوخی با روانشناسها ایرادی ندارد اما ...
شوخی با مشاغل بسیار رایج و قابل قبول است، سریال ساختمان پزشکان یک نوع موفق از شوخی با روان شناسها بود که بسیار جذاب و دیدنی هم بود. اما در مجموعه تلویزیونی «با عرض معذرت»، با خود اختلالات روان شناختی شوخی شد، گویی برخی از این اختلالات جدی نیستند و صرفا یک نوع ناز کردن و جلب توجه هستند. در قسمتی از این سریال فردی با اختلال کمال گرایی به روان شناس مراجعه میکند و حتی قبل از ملاقات با دکتر، به خاطر دیدن دیگر مریضها که دچار توهم بودند، مطب را ترک میکند. گویی اختلال کمالگرایی، موضوع مهمی نیست و ارزش دریافت درمان را ندارد! یا در اپیزود دیگری درمانگر به یک زوج عاشق میگوید که زندگی آن ها در خطر است و احتمال طلاق بالاست، در حالی که همسر خود درمانگر با ضرب و شتم منشی وارد میشود و با دکتر گلاویز میشود!
خط باریک در این نوع شوخیها
بین شوخی با اشخاص و مشاغل و شوخی با افراد دردمند، خط باریکی است. باید توجه شود که برنامههای تلویزیون برای عامه مردم ساخته میشود و تلویزیون نقش پررنگی در شکلدهی افکار و باورهای عمومی دارد. متاسفانه در این سالها تلویزیون هیچ کمکی برای ارتقای سطح سلامت روان جامعه نکرده، بلکه در مواقعی برعکس مراجعه به روان شناس را بد جلوه داده است. همین موضوع در سریال پایتخت هم وجود داشت و نقی معمولی مراجعه به روان شناس را مساوی با بیآبرویی قلمداد کرد.
عواقب تخریب جایگاه رواندرمانی
در شرایطی که سلامت روانی جامعه به شدت مورد تهدید قرار گرفته و میزان افسردگی، اضطراب و حتی اقدام به رفتار های پرخطر افزایش داشته، مهم ترین دستگاه تبلیغاتی و آموزشی کشور مشغول تخریب جایگاه روان درمانی است. از طرف دیگر، بیمه خدمات روان شناختی را داریم که دیگر حتی از بحثهای هیئت دولت هم کنار گذاشته شده و هیچ امیدی به آن نیست. با جمع بندی این اتفاقات این طور بر میآید که گویا مسئولان علاقهای یا ارادهای برای بهبود سلامتروان در جامعه ندارند و یک مسیر مشخص برای نمایش روان درمانی در پیش گرفته اند. قرار نیست برای گرفتن یک لبخند، باورهای بنیادی را هدف قرار داد و سلامت جامعه را به خطر انداخت. قشر روان شناس، هیچ مشکلی با شوخی با خود ندارد. اتفاقا ماهیت این شغل قابلیت شوخی با موقعیتهای متناقض را دارد و میتواند بسیار جذاب هم باشد. نمونههای آن را در ساختمان پزشکان، «شوخی کردم» مهران مدیری و کار ناتمام «ماهواره» مهران مدیری بارها دیدهایم. اما متاسفانه با نزول کیفیت تولیدات سازمان صداوسیما در این سالها، گویی کیفیت نویسندگان هم به شدت کاهش پیدا کرده و دیگر برنامههای فاخر کمتر ساخته میشود. امیدوارم مسئولان صداوسیما به رسالت خود در رسانه ملی واقف شوند و واقعا به سمت فرهنگسازی و گسترش آموزش عمومی اهتمام ورزند.
10 صفحه آخر
پربازدیدترین اخبار
اخبار روز
مطالب برگزیده
اخبار برگزیده
-
پوکر برد سپاهان و خداحافظی سرخها با قهرمانی
-
رژه پیام بر
-
اما و اگرهای اجاره داری دولت
-
همدلی «پایتختی»ها در پناه امام رضا (ع)
-
ملاک،میز مذاکره
-
فرصت طلایی تجارت با «اوراسیا»
-
ده ها «پایتخت» می خواهیم
-
چریک خستگی ناپذیر زبان فارسی
-
گیتی در سیاه چاله مادر ترسناکترین فرضیه کیهانی
-
اشتباه «با عرض معذرت» در شوخی با اختلالاتروانی
-
چتر بیمه رایگان روی سر ۹میلیون ایرانی
-
یک سفر و چندین پیام
-
«دیداری عملیاتی» در کرملین
-
آژانس؛ دریچه امید یا گسل بحران؟