مشفقانه با تیم مذاکره کننده
نویسنده: مهدی فضائلی
مترجم:
اصل موضوع این یادداشت سخن تازهای نیست و طی روزهای اخیر افراد مختلفی این نکته را متذکر شدهاند لیکن به دلیل اهمیت بالای آن، این یادداشت نیز به این موضوع اختصاص یافت. تا چندی پیش و حتی اکنون، عدهای برای اقدامات مهمی مانند مذاکره با آمریکا، پیوستنگاری رسانهای را توصیه میکنند، لیکن واقعیتهای صحنه ما را بر این وامیدارد که رسانه را نه پیوست بلکه رکنی از عملیات و اقدامات مهم از جمله در عرصه دیپلماسی قلمداد کنیم و چنین جایگاهی برای آن در نظر بگیریم. یعنی درست همزمان که درحال برنامهریزی و تدبیر برای مذاکرات هستیم، برای روایت از مذاکرات نیز تدبیر و برنامهریزی داشته باشیم و اگر بخشی از دیپلماسی امکان روایت سازی ندارد در آن تجدیدنظر کنیم. رسانه مهم است چون روایت مهم است و روایت مهم است چون تولید قدرت میکند! بر این اساس چه بسا امر خدای متعال در قرآن کریم یعنی؛وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ... روایتسازی را نیز شامل شود و اختصاص به جنبههای سختافزاری نداشته باشد. روایت است که فارغ از واقعیت، حق و باطل را ترسیم و صحیح و غلط یا راست و دروغ را تعریف میکند! روایت برای افکار عمومی جذاب و ماندگار است و قدرت واقعنمایی، معنادهی و هویت بخشی دارد.تجربه طولانیمدت نظام استکباری خصوصاً در دوران جنگ سرد، در کنار بهرهمندی از دانشهای مرتبط با این حوزه و عدم پایبندی به اخلاق و استفاده بدون محدودیت از فریبکاری، ضرورت توجه و مراقبت بیش از پیش و مستمر از روایت از مذاکرات را امری لازم و غیرقابل چشم پوشی کرده است. روایتهای صحیح و جذاب و مؤثر به خودی خود تولید نمیشوند و در صورت تولید، لزوماً دیده نخواهند شد لذا هم تولید روایت و هم توزیع و دیدهشدن مناسب آن، نیازمند برنامهریزی و تهیه مقدمات و سازوکارهای لازم و دقيق است. نظام استکباری با خلق روایتهای جعلی اما قابلباور، تلاش کرده و میکند تا هیمنه خود را بالا برده و ضعف و عقبنشینی نظام اسلامی را القا کند؛ لذا گاهی عدم مذاکره و امتناع از آن، بر واردشدن به میدانی که درهرحال افکار عمومی از آن پیروزی دشمن را برداشت میکند ترجیح بلکه ضرورت دارد. سرعت، تولید و بهکارگیری واژگان جذاب و معنیبخش، بیان به هنگام توسط فرد یا افراد مورد قبول و پذیرش عمومی، از جمله الزامات روایتگری مؤثر در تمام عرصهها از جمله مذاکرات اخیر هستند.به این نکته هم توجه داشته باشیم که روایتگری از مذاکرات فقط محدود به روزها و ساعات محدود و مشخص اختصاصیافته به مذاکره نمیشود و در تمام مدتی که این موضوع در دستور کار است ولو روز و ساعت مذاکره نیست را شامل میگردد. نکته دیگر در روایتگری، کنشی یا واکنشی بودن آن است. در روایتگری فعال، هم باید کنشگر بود و هم بهموقع واکنش نشان داد لذا اگر همیشه روایتهای ما منفعلانه و پسینی باشد حتماً اشکالی در کار روایتسازی ما وجود دارد و باید بهصورت متوازن و اقتضایی روایتهای اولیه و تهاجمی را نیز در دستور کار قرار دهیم. و سخن آخر این که اهمیت روایتپردازی و برنامهریزی برای زمان و نحوه ارائه آن، اگر بر اصل مذاکره غلبه نداشته باشد حتماً همسنگ آن است و در تمام مدتی که برای مذاکرات فکر و برنامهریزی میشود باید افراد کاربلد، چسبیده به مذاکرهکنندگان، برای این مسئله فکر و برنامهریزی کنند.و این را هم از قلم و بیان شهید آوینی وام میگیرم که روایت همواره باید "روایت فتح" باشد.
10 صفحه آخر
پربازدیدترین اخبار
اخبار روز
مطالب برگزیده
اخبار برگزیده