روایت جلوه‌های ناب آموزش در دل محرومیت‌های کلات

آموزگارانی که فراتر از کتاب می آموزند

نویسنده: زهره بهبودی

مترجم:

در سایه‌روشن کوه‌های کلات، جایی که فاصله میان روستاها گاه به اندازه یک دنیا محرومیت است، معلمانی ایستاده‌اند که تنها درس نمی‌دهند، بلکه زندگی را آموزش می‌دهند، با دستانی خالی و دل‌هایی سرشار از باور. این‎جا در کلات، معلم بودن فقط شغل نیست، این نیست که فقط کتابی باز شود و درسی گفته شود. در این‎جا گروهی از معلمان بومی، خودجوش و بی‌هیاهو، دست به کاری بزرگ زده‌اند. این معلمان عاشق، با بهره‌گیری از تجربه‌های شخصی و دردهایی که در کودکی لمس کرده‌اند، امروز آستین همت بالا زده‌اند تا علاوه بر درس‌ و مشق، مهارت‌های شغلی و زندگی را نیز به دانش‌آموزان بیاموزند، مهارت‌هایی که نه تنها در بالا بردن اعتماد به نفس کودکان مؤثر است، بلکه راهی برای رهایی از چرخه محرومیت و بیکاری آینده نیز خواهد بود.

​​​​​​​
 در روستای دورافتاده ارچنگان از توابع شهرستان کلات، جایی که نه نشانی از سالن‌های آرایشگاه هست و نه فرصتی برای طی کردن مسیر پرپیچ‌ وخم تا شهر، کودکان در نبود امکانات موهایشان بلند می‌شود، نه از مد روز، که از نبود امکانات. اما در این‎جا، مردی ایستاده است که برای شاگردانش نه‌تنها معلم است، که آرایشگر نیز هست. مرتضی صدیقی گرو، آموزگار و مدیر مدرسه روستای ارچنگان، کاری کرده که در هیچ کتاب درسی ننوشته‌اند. او فهمیده است که تربیت، از ظاهر دانش‌آموزان هم آغاز می‌شود. ماشین اصلاح به دست گرفته و با مهارت، موهای شاگردانش را کوتاه می‌کند؛ نه فقط برای زیبایی، که برای عزت‌نفس.
معلمی که آرایشگری هم می آموزد
در روستایی که حتی ابتدایی‌ترین خدمات وجود ندارد، این معلم با درکی عمیق از مفهوم عدالت آموزشی، کلاس درس را به کارگاه مهارت‌آموزی تبدیل کرده است. او می‌داند که هر مهارتی، می‌تواند نجات‌بخش یک زندگی باشد.
وی به کودکان می‌آموزد که چگونه موی خود و دیگران را اصلاح کنند، چگونه مسئولیت‌پذیر باشند، چگونه خود را آن‌گونه که هستند، بپذیرند و دوست بدارند. او با آموزش این مهارت، به دانش آموزانش کمک می کند تا مستقل باشند و نیازی به سفر به شهر برای اصلاح مو نداشته باشند. این معلم که سال‌ها در دل محرومیت زندگی کرده، حالا به معلمی بدل شده که از دل محرومیت، امید می‌سازد.
کلاس درسی در کنار کندوهای عسل
یکی دیگر از معلمان کلاتی، مهدی مهر علی زاده است که کلاس درسش تنها چهاردیواری مدرسه نیست. او دانش‌آموزانش را به دل طبیعت می‌برد و زنبورداری را به آنان می آموزد.
وی هفت سال است که علاوه بر تدریس، به زنبورداری نیز مشغول است و این مهارت را به دانش آموزانش نیز آموزش می دهد. این معلم باور دارد که زنبورداری فقط یک مهارت برای کسب درآمد نیست؛ بلکه فرصتی برای تجربه اعتماد به نفس، مسئولیت و رشد شخصیتی است. او دیده که چگونه چشمان دانش‌آموزانش برق می‌زند وقتی خود را توانمند می‌بینند. چگونه وقتی به کندو نزدیک می‌شوند، ترس‌شان را کنار می‌زنند و تبدیل به نوجوانانی می‌شوند که باور دارند می‌توانند فردا را بسازند. در کنار زنبورداری، این معلم خلاق، در اوقات فراغت به بچه‌ها قلمه‌زدن و پیوند زدن درختان را نیز آموزش می‌دهد.
 آموزش نوغان داری در مدرسه
سمانه یزدان‌پناه یکی دیگر از معلمان کلاتی، در مدرسه‌ای کوچک در دل شهر مرزی کلات، مهارت‌هایی برای زیستن و برای ساختن آینده‌ای بهتر به دانش آموزان می آموزد. او به آموزش به چشم صرف انتقال مفاهیم کتاب‌های درسی نگاه نمی‌کند. برایش آشپزی یک هنر نیست، بلکه یک روش آموزش است.
او با پخت کیک در کلاس مفاهیم ریاضی را به دانش آموزان آموزش می دهد. اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. در کنار تدریس، این معلم خلاق، با همراهی مدیر مدرسه، طرحی ابتکاری برای پرورش کرم ابریشم به راه انداخته است. کودکان، گام‌به‌گام با مراحل نگهداری، تغذیه و مراقبت از کرم‌ها آشنا  و خود مسئول مدیریت آن‌ها می‌شوند. او باور دارد که کارآفرینی را باید از کودکی آموخت. نه فقط برای درآمد، بلکه برای تربیت ذهنی خلاق، مستقل و مسئول. این معلم معتقد است، دانش‌آموزان امروز، تصمیم ‌گیرندگان فردای جامعه‌ هستند. اگر امروز جرئت تجربه کردن و شکست خوردن را یاد بگیرند، فردایی بهتر خواهند ساخت.
معلمی وصف عشق است
از معلمی که در نبود آرایشگر، خودش آستین بالا می‌زند و موهای دانش‌آموزانش را اصلاح می‌کند، تا آموزگاری که زنبورها را به کلاس می‌آورد تا دانش‌آموزانش طبیعت را از نزدیک لمس کنند و مهارتی را فرابگیرند، از بانویی که با پخت کیک و آموزش نوغان داری، خلاقیت و مهارت‌آموزی را در ذهن کودکان می‌کارد، می توان دریافت که معلم بودن را تنها با عشق می توان توصیف کرد. این معلمان کلاتی ثابت کرده‌اند که معلمی تنها یک شغل نیست، بلکه وصف عشق است.
10 صفحه آخر