فناوری مچ آنجلوتی را خواباند؟
دیشب درحالی رئال چهارمین شکستش طی یک فصل مقابل بارسا را تجربه کرد که بسیاری تفاوت 2 تیم را در استفاده بارسا از فناوری هایی چون هوش مصنوعی میدانند که با تحلیلهای دادهمحور قبل و حین بازی رقیب را بهتر آنالیز میکند با این اوصاف آیا جادوی انسانی جای خود را به فناوری میدهد؟نویسنده: سید مصطفی صابری | روزنامهنگار
مترجم:
فوتبال، پرطرفدارترین ورزش جهان، همواره بستر نوآوریهای جدید بوده است. اما این بار، فوتبال در مقابل تحولی عظیمتر از همیشه قرار گرفته است: «هوش مصنوعی». دنیایی که در آن الگوریتمها دادهها را تحلیل و به مربیان و بازیکنان کمک میکنند تا بازی را به شکلی کاملاً متفاوت تجربه کنند.یکی از جدیدترین مثالها برای قدرت هوش مصنوعی در فوتبال، تقابل همیشه جذاب الکلاسیکو بین بارسلونا و رئال مادرید است که دیشب هم شاهد یکی از پرهیجانترینهایش بودیم و بارسا دوباره برنده آن بود. تیمی که امسال چهار بار در سوپرجام، فینال کوپا دلری و دو بار در لیگ رئال را شکست داده است. حدود 2 هفته قبل در فینال کوپا دل ری که بارسلونا موفق به شکست رئال شد، عکسی از کادرپشت صحنه دو تیم منتشر شد که توجه زیادی را جلب کرد. این تصویر نشان میداد بارسلونا از هفت تحلیلگر، چهار رایانه پیشرفته و یک سیستم دوربین پیشرفته برای مدیریت لحظهبهلحظه بازی استفاده کرده است. در مقابل، رئال مادرید تنها به دو تحلیلگر با یک لپتاپ بسنده کرده بود. اگرچه بسیاری از عوامل در این زنجیره پیروزی ها نقش داشتند، اما به نظر میرسد یکی از فاکتورهای مهم بارسا، همین سرمایهگذاری دقیق و حرفهای در فناوری بوده است. چرا؟ چون هوش مصنوعی به مربیان امکان میدهد تاکتیکهای سختترین حریفان را بشکنند، ترکیبهایی ایدهآل برای بازیهای چالشبرانگیز به دست آورند.در این پرونده خدمات جالب هوش مصنوعی برای تیمهای بزرگ را مرور میکنیم.
آنالیزور نامرئی بازیکنان
پلتفرمهای مختلف برای تیمهای بزرگ دادههای مربوط به بازیکنان را طوری آنالیز میکنند که مربی برای هر تغییر تاکتیک بداند به کدام بازیکن نیاز دارد
فوتبال همیشه به جزئیات وابسته بوده است. گاهی یک پاس اشتباه یا یک دویدن بجا میتواند نتیجه بازی را تغییر دهد. اما چطور میتوان تمام این حرکات را زیر ذرهبین قرار داد و به چیزی فراتر از تحلیلهای انسانی دست یافت؟ این جا دقیقاً همان جایی است که هوش مصنوعی وارد بازی میشود. در دنیای فوتبال مدرن، عملکرد بازیکنان یکی از کلیدیترین مسائل برای مربیان، مدیران و حتی کارشناسان ورزشی است. هر حرکت، هر شوت و حتی هر لحظهای که بازیکنان در زمین میگذرانند، حالا به لطف هوش مصنوعی قابل اندازهگیری، تحلیل و بهینهسازی است. سیستمهای پیشرفتهای مثل ردیابهای GPS، دوربینهای چندگانه در ورزشگاه و ابزارهای پوشیدنی هوشمند به مربیان امکان دادهاند تا از مرزهای سنتی فراتر بروند و هر ثانیه از عملکرد بازیکنان را به دادهای کارآمد تبدیل کنند. مثلاً شما تصور کنید لیونل مسی یا ارلینگ هالند در یک مسابقه 10 کیلومتر دویدهاند؛ اما آیا این همه چیز است؟ سیستمهای هوش مصنوعی علاوه بر ثبت فاصله دویده شده، میتوانند جزئیاتی نظیر سرعت متوسط، افزایش شتاب، توانایی عبور از مدافعان و حتی ضربات درون پایی و بیرون پایی بازیکنان را تحلیل کنند. نکته مهمتر این است که این دادهها تنها برای بررسی فردی بازیکن استفاده نمیشوند، بلکه تصویر بزرگی از تیم و هماهنگی بین بازیکنان ارائه میدهند. یکی از موفقترین ابزارها برای این کار، پلتفرمهایی مثل StatsBomb و Catapult هستند. این سیستمها دادههای خام را دریافت و به اطلاعاتی تبدیل میکنند که مربیان میتوانند از آنها برای تصمیمگیری استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر بازیکنی در طول بازی انرژی زیادی مصرف کرده و افت بدنی پیدا کند، این سیستمها هشدار میدهند و حتی پیشنهاد تعویض ارائه میکنند. جالب این جاست که این ابزارها کمک میکنند مربیان بفهمند کدام بازیکن با کدام تاکتیک بهتر هماهنگ است. مثلاً ممکن است طبق دادهها، یک مهاجم در برابر دفاع تیمهای خاص عملکرد بسیار بهتری نشان دهد و همین اطلاعات میتواند باعث تغییر ترکیب اولیه شود. علاوه بر این، بازیکنان هم میتوانند با دیدن آمارهای خود، نقاط ضعف و قوتشان را بشناسند و تمریناتشان را بهتر تنظیم کنند. برای مثال، باشگاههای بزرگی مانند منچسترسیتی و لیورپول از سیستمهای Catapult برای تحلیل عملکرد بازیکنان استفاده میکنند و این یکی از دلایلی است که این تیمها همیشه در اوج هستند. حتی تیمهای کوچکتر هم با در اختیار گرفتن این ابزارها، میتوانند فاصله خود را با غولهای فوتبال کمتر کنند.

تاکتیکهای تیمی و ترکیب؛ وقتی هوش مصنوعی مربی دوم میشود
در گذشته، تاکتیکهای تیمی و ترکیب بازیکنان تا حد زیادی براساس تجربه و شهود مربیان طراحی میشد. مربیان بزرگی مانند یوهان کرایف، بکن بائر یا الکس فرگوسن، با دانش فوتبالی و تحلیل دستی، ترکیب تیمهایشان را شکل میدادند. اما اکنون، فوتبال وارد دوران جدیدی شده است: هوش مصنوعی میتواند ترکیب ایدهآل بازیکنان، تاکتیکهای مؤثر و حتی تغییرات لحظهای براساس شرایط زمین بازی را پیشنهاد دهد.
طراحی تاکتیکها
هوش مصنوعی با جمعآوری و تحلیل دادههای مربوط به بازیهای گذشته، نقاط قوت و ضعف تیم خود و تیمهای حریف را شناسایی میکند. این سیستمها با پردازش اطلاعات مربوط به هزاران بازی، میتوانند الگویی مناسب برای هر مسابقه استخراج کنند. برای مثال، اگر تیم حریف در دفاع مقابل شوتهای دوربرد ضعف داشته باشد، هوش مصنوعی میتواند پیشنهاد دهد که بازیکنان خط هافبک بیشتر شوت از راه دور را امتحان کنند. ابزارهایی مانند AI Coach assistants و Blue River Technology عملکرد تیم حریف را بهصورت دقیق تحلیل و به مربیان کمک میکنند بهترین تاکتیکها را به کار بگیرند. برای تیمی که در برابر دفاع فشرده بازی میکند، این ابزارها ممکن است تاکتیکهایی مثل عبور از جناحین یا ارسالهای بلند پشت دفاع حریف را پیشنهاد کنند.
بررسی سبک هر بازی
یکی از جالبترین قابلیتهای هوش مصنوعی، پیشنهاد دادن ترکیب ایدهآل براساس شرایط بازیکنان و بازی است. این سیستمها وضعیت جسمانی، آمادگی روانی و حتی سازگاری بازیکنان با یکدیگر را بررسی میکنند. برای مثال، اگر مشخص شود که دو مهاجم خاص به دلیل تفاوت سبک بازیشان نمیتوانند بهخوبی با هم هماهنگ شوند، سیستم ترکیب دیگری پیشنهاد میدهد. تیمهایی نظیر بارسلونا و بایرن مونیخ از هوش مصنوعی برای تعیین ترکیب بهینه استفاده میکنند و این چیزی است که باعث افزایش هماهنگی تیمها در زمین شده است. حتی در مسابقات حساس مثل لیگ قهرمانان اروپا هم، این تحلیلها نقش مهمی در بردن یا باختن یک تیم دارند.
آنالیز لحظهای بازی
هوش مصنوعی فقط قبل از شروع بازی کاربرد ندارد؛ بلکه حتی هنگام جریان بازی نیز به مربیان کمک میکند. سیستمهای آنالیز لحظهای میتوانند شرایط فعلی زمین را بررسی کنند و تاکتیکهایی مطابق با تغییرات بازی پیشنهاد دهند. برای مثال، اگر در نیمه اول تیم حریف فشار سنگینی به خط دفاع وارد کند، سیستمهای هوش مصنوعی ممکن است پیشنهاد دهند که بازیکنان بیشتری برای دفاع به عقب برگردند یا حتی تعویضهای تاکتیکی صورت گیرد. ناگفته نماند در تمام این موارد این مربی است که تصمیمگیرنده نهایی است و باید با تیمش که روی نیمکت و روی سکوها هستند، به درجهای از تعامل و فهم مشترک برسند که بدانند چهوقت و چطور از هوش مصنوعی استفاده کنند.

کارهایی که از عهده هوش مصنوعی برنمیآید!
با همه تاثیرات شگفتانگیز هوش مصنوعی در فوتبال، این فناوری نمیتواند جایگاه انسان را به طور کامل تصاحب کند. چرا که فوتبال فقط یک بازی نیست؛ جایی است که احساسات، ارتباطات انسانی و تصمیمات مهم حرف اول را میزند. هوش مصنوعی، باوجود قدرت بالا در پردازش دادهها و ارائه پیشنهادها، محدودیتهایی دارد که ما را از وابستگی کامل به آن بازمیدارد.
1. دادن کاریزما به مربیان| کاریزما یکی از مهمترین ویژگیهایی است که یک مربی موفق باید داشته باشد. ارتباط عاطفی با بازیکنان، توانایی القای انگیزه و حتی کنترل شرایط حساس در تیم، همه به شخصیت و تجربه انسانی یک مربی مربوط میشود. هوش مصنوعی، با همه هوشمندیاش، نمیتواند این ویژگی را بازسازی کند.
2.شور و هیجان برای هواداران| ماشینها نمیتوانند عشق و هیجان را بسازند. هواداران فوتبال با هر شکست زانوهایشان میلرزد و با هر پیروزی قلبشان لبریز از شادی میشود. هوش مصنوعی شاید ابزارهایی برای تحلیل رفتار هواداران ارائه دهد؛ اما هرگز نمیتواند شور و هیجانی را که یک گل دقیقه 90 ایجاد میکند، به هواداران القا کند.
3. ایجاد اتحاد و انسجام تیمی| هوش مصنوعی پیشنهادهایی برای بهبود همکاری بازیکنان میدهد، اما انسجام واقعی تیمی تنها با ایجاد اعتماد متقابل، همدلی و ارتباط انسانی شکل میگیرد. مربیان انسان هستند که با صحبتهای انگیزشی یا رفع سوءتفاهمها میان بازیکنان، تیم را متحد نگه میدارند.
4. تصمیمگیری در شرایط پیشبینیناپذیر| گاهی فوتبال بیش از آنکه فنی باشد، کاملاً احساسی میشود. یک مصدومیت غیرمنتظره، اخراج ناگهانی یا حتی تغییر شرایط آبوهوا، میتواند بازی را زیر و رو کند. هوش مصنوعی به خوبی دادههای گذشته را تحلیل میکند و در خیلی از موارد وابسته به ورودی است که به آن داده میشود تا بتواند خروجی لازم را داشته باشد. برای همین تصمیمگیری در لحظات حساس و اضطراری، هنوز نیازمند تجربه و احساس انسانی است.
5. ایجاد خلاقیت در بازی| حرکات خلاقانه و تکنیکهای منحصربهفردی که بازیکنانی مانند مسی انجام میدهند، خارج از محاسبات استاندارد هستند. هوش مصنوعی میتواند تاکتیکهای کلی را پیشنهاد دهد، اما ذات خلاقانه فوتبال همیشه محصول ذهن و روح بازیکن است.
6.تعاملات احساسی|یک تیم، بسیار فراتر از دادهها و تحلیلهاست. بازیکنان نیاز به صحبتها و رفتارهای انسانی دارند؛ دلگرمی گرفتن پس از یک باخت طاقتفرسا، یا انگیزهگرفتن از مربی پیش از مسابقه، چیزی است که فقط انسانها میتوانند. هوش مصنوعی فاقد توانایی درک احساسات یا همدلی است.
7. تصمیمات اخلاقی و فرهنگی| فوتبال گاهی وارد قلمرو مسائل فرهنگی و اخلاقی میشود. مربیانی که تجربه فرهنگی خاص دارند یا به موضوعات اجتماعی حساس هستند، نقش مهمی در این تصمیمات دارند. هوش مصنوعی نمیتواند ارزشهای فرهنگی یا اخلاقی را درک کند و صرفاً بر اساس دادهها عمل میکند.

آنالیز، شناخت دشمن، پیش از نبرد
یکی از پراستفادهترین کاربردهای هوش مصنوعی در فوتبال امروز، تحلیل دقیق تیمهای حریف و پیشبینی مسابقات است. در دنیای فوتبال حرفهای، هیچ حرکتی تصادفی نیست و تیمها دیگر نمیتوانند فقط با تکیه بر حدس و گمان یا دانش محدود، وارد میدان شوند. برای همین، ابزارهایی پیشرفته مثل OptaStats و SAP Match Insights به تیمها کمک میکنند تا رازهای حریف خود را بشناسند و بهترین راهکارها را برای مقابله ارائه دهند. این سیستمها اطلاعات مربوط به بازیهای گذشته تیم حریف را جمعآوری و تحلیل کرده و نقاط قوت و ضعف تاکتیکیشان را شناسایی میکنند. برای مثال، OptaStats میتواند مشخص کند که یک تیم چگونه در برابر فشار پرس بالا واکنش نشان میدهد یا اینکه کدام مدافع حریف آسیبپذیرتر است. این ابزارها نه تنها حرکات تیمی، بلکه رفتار فردی بازیکنان را نیز زیر نظر میگیرند. به عنوان مثال، اگر شوت با پای چپ یک مهاجم 70 درصد موفقیت بیشتری از پای راستش داشته باشد، این موضوع در تحلیلها لحاظ میشود و به مربی پیشنهاد میدهد مراقبت بیشتری از زاویه پای چپ او صورت گیرد. یکی از بزرگترین مزایای این ابزارها، توانایی پیشبینی الگوهای رفتاری تیم حریف در شرایط مختلف است. پیشبینیهای مبتنی بر هوش مصنوعی به مربیان این امکان را میدهد که قبل از مسابقه آمادهتر از همیشه باشند و در زمین کمتر غافلگیر شوند. حالا دیگر، برد تنها به تلاش بازیکنان در زمین بستگی ندارد، بلکه به کیفیت دادههایی که تیم استفاده میکند نیز گره خورده است.

مدیریت تمرینات و پیشگیری از مصدومیت
در فوتبال حرفهای، مصدومیت میتواند سرنوشت تیمها و بازیکنان را تغییر دهد. یک آسیبدیدگی جزئی ممکن است بازیکنی مانند ارلینگ هالند یا کیلیان امباپه را از یک مسابقه مهم خارج کند و تیم را با مشکل بزرگی مواجه سازد. اما هوش مصنوعی آمده است تا این سناریوهای ناخوشایند را به حداقل برساند. سیستمهای مبتنی بر یادگیری ماشین و الگوریتمهای پیشرفته، با تحلیل دادههای حاصل از ابزارهایی مانند ردیابهای GPS، پوشیدنیهای هوشمند و دوربینهای چندگانه، میزان فشار واردشده بر بازیکنان و احتمال مصدومیت آنها را پیشبینی میکند. این فناوری الگوهای پیچیدهای از نحوه دویدن، تغییر جهت یا حتی سرعت یک بازیکن را استخراج و مشخص میکند که کدام بازیکن در خطر آسیبهای عضلانی یا جسمی قرار دارد. برای مثال، اگر بازیکنی در طول تمرینات 20 درصد بیش از حد معمول دویده یا انرژی بیشتری مصرف کرده باشد، سیستم به مربیان هشدار میدهد تا تمرینات او را کاهش دهند یا زمان استراحت بیشتری به او اختصاص دهند. همین موضوع در مسابقات هم صدق میکند؛ جایی که ابزارهایی مثل Catapult GPS Tracker به مربیان پیشنهاد میدهند که بازیکن خسته را با تعویض به موقع از زمین خارج کنند. همچنین، هوش مصنوعی به مربیان در تنظیم برنامههای تمرینی کمک میکند. با توجه به دادههای بازیکنان، الگوریتمها تمرینات را شخصیسازی و بهینهسازی میکنند. برای مثال، بازیکنی که از نظر بدنی تحلیل رفته باشد، تمرینات سبکتری دریافت میکند، در حالی که بازیکنی با شرایط خوب تمرینی چالشبرانگیزتر را پشت سر میگذارد.

آنالیزور نامرئی بازیکنان
پلتفرمهای مختلف برای تیمهای بزرگ دادههای مربوط به بازیکنان را طوری آنالیز میکنند که مربی برای هر تغییر تاکتیک بداند به کدام بازیکن نیاز دارد
فوتبال همیشه به جزئیات وابسته بوده است. گاهی یک پاس اشتباه یا یک دویدن بجا میتواند نتیجه بازی را تغییر دهد. اما چطور میتوان تمام این حرکات را زیر ذرهبین قرار داد و به چیزی فراتر از تحلیلهای انسانی دست یافت؟ این جا دقیقاً همان جایی است که هوش مصنوعی وارد بازی میشود. در دنیای فوتبال مدرن، عملکرد بازیکنان یکی از کلیدیترین مسائل برای مربیان، مدیران و حتی کارشناسان ورزشی است. هر حرکت، هر شوت و حتی هر لحظهای که بازیکنان در زمین میگذرانند، حالا به لطف هوش مصنوعی قابل اندازهگیری، تحلیل و بهینهسازی است. سیستمهای پیشرفتهای مثل ردیابهای GPS، دوربینهای چندگانه در ورزشگاه و ابزارهای پوشیدنی هوشمند به مربیان امکان دادهاند تا از مرزهای سنتی فراتر بروند و هر ثانیه از عملکرد بازیکنان را به دادهای کارآمد تبدیل کنند. مثلاً شما تصور کنید لیونل مسی یا ارلینگ هالند در یک مسابقه 10 کیلومتر دویدهاند؛ اما آیا این همه چیز است؟ سیستمهای هوش مصنوعی علاوه بر ثبت فاصله دویده شده، میتوانند جزئیاتی نظیر سرعت متوسط، افزایش شتاب، توانایی عبور از مدافعان و حتی ضربات درون پایی و بیرون پایی بازیکنان را تحلیل کنند. نکته مهمتر این است که این دادهها تنها برای بررسی فردی بازیکن استفاده نمیشوند، بلکه تصویر بزرگی از تیم و هماهنگی بین بازیکنان ارائه میدهند. یکی از موفقترین ابزارها برای این کار، پلتفرمهایی مثل StatsBomb و Catapult هستند. این سیستمها دادههای خام را دریافت و به اطلاعاتی تبدیل میکنند که مربیان میتوانند از آنها برای تصمیمگیری استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر بازیکنی در طول بازی انرژی زیادی مصرف کرده و افت بدنی پیدا کند، این سیستمها هشدار میدهند و حتی پیشنهاد تعویض ارائه میکنند. جالب این جاست که این ابزارها کمک میکنند مربیان بفهمند کدام بازیکن با کدام تاکتیک بهتر هماهنگ است. مثلاً ممکن است طبق دادهها، یک مهاجم در برابر دفاع تیمهای خاص عملکرد بسیار بهتری نشان دهد و همین اطلاعات میتواند باعث تغییر ترکیب اولیه شود. علاوه بر این، بازیکنان هم میتوانند با دیدن آمارهای خود، نقاط ضعف و قوتشان را بشناسند و تمریناتشان را بهتر تنظیم کنند. برای مثال، باشگاههای بزرگی مانند منچسترسیتی و لیورپول از سیستمهای Catapult برای تحلیل عملکرد بازیکنان استفاده میکنند و این یکی از دلایلی است که این تیمها همیشه در اوج هستند. حتی تیمهای کوچکتر هم با در اختیار گرفتن این ابزارها، میتوانند فاصله خود را با غولهای فوتبال کمتر کنند.

تاکتیکهای تیمی و ترکیب؛ وقتی هوش مصنوعی مربی دوم میشود
در گذشته، تاکتیکهای تیمی و ترکیب بازیکنان تا حد زیادی براساس تجربه و شهود مربیان طراحی میشد. مربیان بزرگی مانند یوهان کرایف، بکن بائر یا الکس فرگوسن، با دانش فوتبالی و تحلیل دستی، ترکیب تیمهایشان را شکل میدادند. اما اکنون، فوتبال وارد دوران جدیدی شده است: هوش مصنوعی میتواند ترکیب ایدهآل بازیکنان، تاکتیکهای مؤثر و حتی تغییرات لحظهای براساس شرایط زمین بازی را پیشنهاد دهد.
طراحی تاکتیکها
هوش مصنوعی با جمعآوری و تحلیل دادههای مربوط به بازیهای گذشته، نقاط قوت و ضعف تیم خود و تیمهای حریف را شناسایی میکند. این سیستمها با پردازش اطلاعات مربوط به هزاران بازی، میتوانند الگویی مناسب برای هر مسابقه استخراج کنند. برای مثال، اگر تیم حریف در دفاع مقابل شوتهای دوربرد ضعف داشته باشد، هوش مصنوعی میتواند پیشنهاد دهد که بازیکنان خط هافبک بیشتر شوت از راه دور را امتحان کنند. ابزارهایی مانند AI Coach assistants و Blue River Technology عملکرد تیم حریف را بهصورت دقیق تحلیل و به مربیان کمک میکنند بهترین تاکتیکها را به کار بگیرند. برای تیمی که در برابر دفاع فشرده بازی میکند، این ابزارها ممکن است تاکتیکهایی مثل عبور از جناحین یا ارسالهای بلند پشت دفاع حریف را پیشنهاد کنند.
بررسی سبک هر بازی
یکی از جالبترین قابلیتهای هوش مصنوعی، پیشنهاد دادن ترکیب ایدهآل براساس شرایط بازیکنان و بازی است. این سیستمها وضعیت جسمانی، آمادگی روانی و حتی سازگاری بازیکنان با یکدیگر را بررسی میکنند. برای مثال، اگر مشخص شود که دو مهاجم خاص به دلیل تفاوت سبک بازیشان نمیتوانند بهخوبی با هم هماهنگ شوند، سیستم ترکیب دیگری پیشنهاد میدهد. تیمهایی نظیر بارسلونا و بایرن مونیخ از هوش مصنوعی برای تعیین ترکیب بهینه استفاده میکنند و این چیزی است که باعث افزایش هماهنگی تیمها در زمین شده است. حتی در مسابقات حساس مثل لیگ قهرمانان اروپا هم، این تحلیلها نقش مهمی در بردن یا باختن یک تیم دارند.
آنالیز لحظهای بازی
هوش مصنوعی فقط قبل از شروع بازی کاربرد ندارد؛ بلکه حتی هنگام جریان بازی نیز به مربیان کمک میکند. سیستمهای آنالیز لحظهای میتوانند شرایط فعلی زمین را بررسی کنند و تاکتیکهایی مطابق با تغییرات بازی پیشنهاد دهند. برای مثال، اگر در نیمه اول تیم حریف فشار سنگینی به خط دفاع وارد کند، سیستمهای هوش مصنوعی ممکن است پیشنهاد دهند که بازیکنان بیشتری برای دفاع به عقب برگردند یا حتی تعویضهای تاکتیکی صورت گیرد. ناگفته نماند در تمام این موارد این مربی است که تصمیمگیرنده نهایی است و باید با تیمش که روی نیمکت و روی سکوها هستند، به درجهای از تعامل و فهم مشترک برسند که بدانند چهوقت و چطور از هوش مصنوعی استفاده کنند.

کارهایی که از عهده هوش مصنوعی برنمیآید!
با همه تاثیرات شگفتانگیز هوش مصنوعی در فوتبال، این فناوری نمیتواند جایگاه انسان را به طور کامل تصاحب کند. چرا که فوتبال فقط یک بازی نیست؛ جایی است که احساسات، ارتباطات انسانی و تصمیمات مهم حرف اول را میزند. هوش مصنوعی، باوجود قدرت بالا در پردازش دادهها و ارائه پیشنهادها، محدودیتهایی دارد که ما را از وابستگی کامل به آن بازمیدارد.
1. دادن کاریزما به مربیان| کاریزما یکی از مهمترین ویژگیهایی است که یک مربی موفق باید داشته باشد. ارتباط عاطفی با بازیکنان، توانایی القای انگیزه و حتی کنترل شرایط حساس در تیم، همه به شخصیت و تجربه انسانی یک مربی مربوط میشود. هوش مصنوعی، با همه هوشمندیاش، نمیتواند این ویژگی را بازسازی کند.
2.شور و هیجان برای هواداران| ماشینها نمیتوانند عشق و هیجان را بسازند. هواداران فوتبال با هر شکست زانوهایشان میلرزد و با هر پیروزی قلبشان لبریز از شادی میشود. هوش مصنوعی شاید ابزارهایی برای تحلیل رفتار هواداران ارائه دهد؛ اما هرگز نمیتواند شور و هیجانی را که یک گل دقیقه 90 ایجاد میکند، به هواداران القا کند.
3. ایجاد اتحاد و انسجام تیمی| هوش مصنوعی پیشنهادهایی برای بهبود همکاری بازیکنان میدهد، اما انسجام واقعی تیمی تنها با ایجاد اعتماد متقابل، همدلی و ارتباط انسانی شکل میگیرد. مربیان انسان هستند که با صحبتهای انگیزشی یا رفع سوءتفاهمها میان بازیکنان، تیم را متحد نگه میدارند.
4. تصمیمگیری در شرایط پیشبینیناپذیر| گاهی فوتبال بیش از آنکه فنی باشد، کاملاً احساسی میشود. یک مصدومیت غیرمنتظره، اخراج ناگهانی یا حتی تغییر شرایط آبوهوا، میتواند بازی را زیر و رو کند. هوش مصنوعی به خوبی دادههای گذشته را تحلیل میکند و در خیلی از موارد وابسته به ورودی است که به آن داده میشود تا بتواند خروجی لازم را داشته باشد. برای همین تصمیمگیری در لحظات حساس و اضطراری، هنوز نیازمند تجربه و احساس انسانی است.
5. ایجاد خلاقیت در بازی| حرکات خلاقانه و تکنیکهای منحصربهفردی که بازیکنانی مانند مسی انجام میدهند، خارج از محاسبات استاندارد هستند. هوش مصنوعی میتواند تاکتیکهای کلی را پیشنهاد دهد، اما ذات خلاقانه فوتبال همیشه محصول ذهن و روح بازیکن است.
6.تعاملات احساسی|یک تیم، بسیار فراتر از دادهها و تحلیلهاست. بازیکنان نیاز به صحبتها و رفتارهای انسانی دارند؛ دلگرمی گرفتن پس از یک باخت طاقتفرسا، یا انگیزهگرفتن از مربی پیش از مسابقه، چیزی است که فقط انسانها میتوانند. هوش مصنوعی فاقد توانایی درک احساسات یا همدلی است.
7. تصمیمات اخلاقی و فرهنگی| فوتبال گاهی وارد قلمرو مسائل فرهنگی و اخلاقی میشود. مربیانی که تجربه فرهنگی خاص دارند یا به موضوعات اجتماعی حساس هستند، نقش مهمی در این تصمیمات دارند. هوش مصنوعی نمیتواند ارزشهای فرهنگی یا اخلاقی را درک کند و صرفاً بر اساس دادهها عمل میکند.

آنالیز، شناخت دشمن، پیش از نبرد
یکی از پراستفادهترین کاربردهای هوش مصنوعی در فوتبال امروز، تحلیل دقیق تیمهای حریف و پیشبینی مسابقات است. در دنیای فوتبال حرفهای، هیچ حرکتی تصادفی نیست و تیمها دیگر نمیتوانند فقط با تکیه بر حدس و گمان یا دانش محدود، وارد میدان شوند. برای همین، ابزارهایی پیشرفته مثل OptaStats و SAP Match Insights به تیمها کمک میکنند تا رازهای حریف خود را بشناسند و بهترین راهکارها را برای مقابله ارائه دهند. این سیستمها اطلاعات مربوط به بازیهای گذشته تیم حریف را جمعآوری و تحلیل کرده و نقاط قوت و ضعف تاکتیکیشان را شناسایی میکنند. برای مثال، OptaStats میتواند مشخص کند که یک تیم چگونه در برابر فشار پرس بالا واکنش نشان میدهد یا اینکه کدام مدافع حریف آسیبپذیرتر است. این ابزارها نه تنها حرکات تیمی، بلکه رفتار فردی بازیکنان را نیز زیر نظر میگیرند. به عنوان مثال، اگر شوت با پای چپ یک مهاجم 70 درصد موفقیت بیشتری از پای راستش داشته باشد، این موضوع در تحلیلها لحاظ میشود و به مربی پیشنهاد میدهد مراقبت بیشتری از زاویه پای چپ او صورت گیرد. یکی از بزرگترین مزایای این ابزارها، توانایی پیشبینی الگوهای رفتاری تیم حریف در شرایط مختلف است. پیشبینیهای مبتنی بر هوش مصنوعی به مربیان این امکان را میدهد که قبل از مسابقه آمادهتر از همیشه باشند و در زمین کمتر غافلگیر شوند. حالا دیگر، برد تنها به تلاش بازیکنان در زمین بستگی ندارد، بلکه به کیفیت دادههایی که تیم استفاده میکند نیز گره خورده است.

مدیریت تمرینات و پیشگیری از مصدومیت
در فوتبال حرفهای، مصدومیت میتواند سرنوشت تیمها و بازیکنان را تغییر دهد. یک آسیبدیدگی جزئی ممکن است بازیکنی مانند ارلینگ هالند یا کیلیان امباپه را از یک مسابقه مهم خارج کند و تیم را با مشکل بزرگی مواجه سازد. اما هوش مصنوعی آمده است تا این سناریوهای ناخوشایند را به حداقل برساند. سیستمهای مبتنی بر یادگیری ماشین و الگوریتمهای پیشرفته، با تحلیل دادههای حاصل از ابزارهایی مانند ردیابهای GPS، پوشیدنیهای هوشمند و دوربینهای چندگانه، میزان فشار واردشده بر بازیکنان و احتمال مصدومیت آنها را پیشبینی میکند. این فناوری الگوهای پیچیدهای از نحوه دویدن، تغییر جهت یا حتی سرعت یک بازیکن را استخراج و مشخص میکند که کدام بازیکن در خطر آسیبهای عضلانی یا جسمی قرار دارد. برای مثال، اگر بازیکنی در طول تمرینات 20 درصد بیش از حد معمول دویده یا انرژی بیشتری مصرف کرده باشد، سیستم به مربیان هشدار میدهد تا تمرینات او را کاهش دهند یا زمان استراحت بیشتری به او اختصاص دهند. همین موضوع در مسابقات هم صدق میکند؛ جایی که ابزارهایی مثل Catapult GPS Tracker به مربیان پیشنهاد میدهند که بازیکن خسته را با تعویض به موقع از زمین خارج کنند. همچنین، هوش مصنوعی به مربیان در تنظیم برنامههای تمرینی کمک میکند. با توجه به دادههای بازیکنان، الگوریتمها تمرینات را شخصیسازی و بهینهسازی میکنند. برای مثال، بازیکنی که از نظر بدنی تحلیل رفته باشد، تمرینات سبکتری دریافت میکند، در حالی که بازیکنی با شرایط خوب تمرینی چالشبرانگیزتر را پشت سر میگذارد.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده