سهم ناچیز ادبیات معاصر در کتاب‌های درسی

با افشین علا، شاعر و نویسنده سرشناس درباره حضور کمرنگ آثار شاعران و نویسندگان معاصر در کتاب‌های درسی و آسیب‌ها و چالش‌های آن گفت‌وگو کرده‌ایم

نویسنده: حسن عارفی مهر

مترجم:


جای خالی شعر شاعران معاصر در کتاب‌های درسی نه‌تنها فقدانی در نظام آموزشی، بلکه محرومیتی از بخشی زنده و پویا از فرهنگ ادبی ایران است. بی‌تردید کم‌رنگ بودن آثار شاعران معاصر باعث می‌شود دانش‌آموزان کمتر با زبان، اندیشه و دغدغه‌های ادبی روزگار خود ارتباط برقرار کنند. نبود این اشعار در کتاب‌های درسی می‌تواند به کاهش علاقه دانش‌آموزان به مطالعه ادبیات منجر شود، چراکه زمانی که کتاب‌های درسی از این آثار هنری خالی باشد نسل جوان ادبیات را محدود به مفاهیم تاریخی و دور از زندگی خود می‌بینند. همچنین، بی‌توجهی به شاعران معاصر، باعث غفلت از مضامین امروزی و کم‌رنگ شدن نقش شعر در فهم مسائل اجتماعی و فرهنگی می‌شود. واردکردن آثار این شاعران در متون آموزشی، نه‌تنها موجب تنوع ادبی، بلکه گامی در جهت تقویت هویت فرهنگی و ادبی نسل‌های جدید خواهد بود. در ادامه با افشین علا که بسیاری از جوانان دهه شصتی با شعرهای او خاطرات زیادی از دوران تحصیل خود را به یاد می‌آورند در این باره گفت‌وگو کرده‌ایم.

​​​​​​​


لطفاً درباره جای خالی آثار شاعران و نویسندگان معاصر در کتاب‌های درسی توضیح دهید.
البته نمی‌توانیم بگوییم جای این شعرها کاملاً در کتاب‌های درسی خالی است چون آثاری (البته در حد و اندازه محدود) انتخاب و نشر می‌شود و دانش‌آموزان و دانشجویان آن را می‌خوانند. بدون این که وارد مصداق شوم باید به این نکته اشاره‌کنم که ما به یک اتاق فکر یا نهاد نیاز داریم که با هوشمندی بیشتر و اشراف کامل‌تر ظرفیت‌های گوناگون موجود در ادبیات فارسی را در سبک‌ها، دوره‌ها، عصرها و شاعران مختلف و ظرفیت‌هایی را که در هرکدام از آن‌ها وجود دارد ابتدا کشف کند و وجوه تطابق آن‌ها را با ویژگی‌ها و نیازهای نسل امروز بسنجد، سپس تصمیم بگیرد که کدام آثار را در هر مقطعی گلچین کند و در معرض اختیار دانش‌آموزان، دانشجویان و جوان‌ها قرار بدهد.
البته که همه عزیزانی که متصدی این موضوع هستند همه از اهالی فرهنگ و ادب و شعر هستند ولی آن ظرافت و هوشمندی که مطابق با نیازها، اقتضائات و الزامات زمان باشد در آن دیده نمی‌شود و کمرنگ است؛ بنابراین ما در مقاطع مختلف آموزشی‌مان از دبستان گرفته تا دانشگاه، به نظر من نیازمند یک بازنگری در نحوه به‌کارگیری از گنجینه ادبیات فارسی برای مخاطبان مان هستیم.
به نظر شما، چه موانعی بر سر راه ورود آثار شاعران و نویسندگان معاصر به کتب درسی دانشگاهی و مدارس وجود دارد؟
به این دلیل که سال‌هاست در محیط‌های دانشگاهی نبودم در حال حاضر از وضعیت و منابع درسی و دانشگاهی اطلاع دقیقی ندارم اما این توقع می‌رود که تصمیم گیران از گزیده شاعران معاصر با سلیقه‌ها و نگرش‌های مختلف بهره ببرند، به‌طوری‌که همه آن‌ها البته یک ارتباط پیوسته و عمیق داشته باشند. ارتباطی که مخاطب را به فرهنگ و ادبیات با آموزه‌های دینی، آیینی، ملی و میهنی وصل کند. نوعی از آثار که در انحصار نگاه خاصی نباشد حتی اگر می‌خواهیم نسل امروز ما با ادبیات انقلاب اسلامی مأنوس شود لازمه‌اش این نیست که سایر آثاری که در دایره شعر متعهد، شعر باورمند و شعر انقلاب نمی‌گنجد، حذف شوند.
ما در شعر انقلابی و آیینی آن‌قدر به نقاط درخشان رسیده‌ایم و آن‌قدر در این زمینه سرمایه ‌داریم که اصلاً نیازی به نفی دیگراندیشان نداریم.
پیشنهاد مشخص شما چیست؟
باید در کتاب‌های درسی مقاطع مختلف و دانشگاه‌ها از آثار همه بزرگان و همه‌کسانی که در شکل‌گیری ادبیات معاصر سهم داشته‌اند بهره‌گیری شود. باید این آثار در کتاب‌های درسی منتشر شود و در اختیار مخاطبان قرار گیرد در کنارش ادبیات باورمند، ادبیات متعهد، ادبیات آیینی و هر آنچه ما به آن معتقد هستیم نیز منتشر شود. بی‌تردید مخاطبان این آثار قدرت تشخیص دارند و به سمتی هدایت می‌شوند که با فطرت آن‌ها منطبق است.
10 صفحه اول