ارتش روانیها
استفاده ارتش اسرائیل از نظامیان دارای اختلالات روانی، ابعاد تازهای از بحران نیروی انسانی و بیثباتی روانی در ساختار نظامی صهیونیستها را آشکار میسازدنویسنده: فاطمه ملکزاده
مترجم:
از آغاز جنگ غزه، گزارشهای متعددی از اختلالات روانی در ارتش رژیم صهیونیستی منتشر شده که نهتنها تأیید رسمی نیافته، بلکه با سانسور شدید نیز مواجه شده است. با این حال، رسانههای عبری اخیراً خبر دادهاند که ارتش اسرائیل در اقدامی کمسابقه، در حال بررسی اعزام نظامیانی است که پیشتر بهدلیل اختلالات روانی از خدمت کنار گذاشته شده بودند. این اقدام بهوضوح از بحران شدید نیروی انسانی در جبهههای غزه و دیگر محورها حکایت دارد. ریشه این بحران به سالها پیش بازمیگردد. عیریت کینان، محقق صهیونیست در کتابی که در ۲۰۱۲ منتشر کرد، از آغاز شناسایی اختلالات روانی در ارتش اسرائیل پس از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ سخن گفته و نشان داده که این اختلالات، مانند جراحات فیزیکی، بخشی جداییناپذیر از پیامدهای جنگ در ارتش اسرائیل بودهاند. پس از آن، مراکزی برای درمان اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) و آسیبهای روانی ایجاد شد، اما بحران آنچنان گسترده شد که به تدریج ساختار نظامی و اجتماعی این رژیم را نیز تحت تأثیر قرار داد.
اعزام مجدد آسیبدیدگان روانی به میدان نبرد
در شرایط فعلی، منابع عبری تأیید کردهاند که ارتش اسرائیل بهدلیل کمبود شدید نیرو، در حال بازگرداندن سربازانی است که دچار اختلالات روانی هستند. در کنار این، فرار گسترده سربازان از خدمت و افزایش چشمگیر تقاضا برای معافیتهای روانپزشکی، ارتش را به سمت اعمال محدودیتهای سختگیرانه در صدور معافیت سوق داده است. آمار رسمی ارتش نشان میدهد که از هر شش سرباز، یک نفر پیش از پایان خدمت سهساله، ارتش را ترک میکند و نیمی از این موارد به دلایل روانی ثبت میشود. در سال ۲۰۲۳، حدود ۱۶.۵ درصد از نیروها بهدلیل مشکلات روانی از ارتش فرار کردهاند. این در حالی است که ارتش پیشتر بهراحتی معافیت صادر میکرد، اما اکنون بهدلیل بحران جنگ غزه، همان نیروهای سابق را به میدان بازمیگرداند؛ اقدامی که هم ریسک نظامی دارد و هم بار روانی فاجعهبارتری برای نیروها ایجاد میکند.
جای خالی نیروهای ذخیره و بنبست حریدیها
تلاشها برای تصویب قانون خدمت اجباری حریدیها (یهودیان فوقارتدوکس) به نتیجه نرسیده و ناتوانی ارتش در جلب مشارکت نیروهای ذخیره نیز بر شدت بحران افزوده است. برخی از یگانها با تنها نیمی از ظرفیت عمل میکنند و نیروهای فعال در نوار غزه نیز زیر ظرفیت کامل خود قرار دارند. در این وضعیت، نیروهای عادی مستقر در جبهههای غزه بار سنگینی بر دوش دارند، در حالی که ارتش حتی در صدور دستور فراخوان نیروهای ذخیره نیز محتاط شده، چراکه پاسخدهی به این فراخوانها از سطح انتظار پایینتر بوده است. نکته مغفولمانده در بسیاری از تحلیلها، چرایی و ماهیت این اختلالات روانی است. آیا ریشه آن در مواجهه با خشونت افراطی علیه غیرنظامیان و کودکان فلسطینی است؟ یا در وحشت از تلفات و بنبستهای نظامی ارتش؟ شاید هم شدت درگیریها در غزه و بیثباتی روانی ناشی از آن عامل اصلی باشد. هر کدام از این احتمالات، پرسشهایی اساسی و مستقل میطلبد؛ اما در هر حال آنچه اکنون مشهود است، فروریختن انسجام روانی ارتشی است که خود را «شکستناپذیر» میدانست.
اعزام مجدد آسیبدیدگان روانی به میدان نبرد
در شرایط فعلی، منابع عبری تأیید کردهاند که ارتش اسرائیل بهدلیل کمبود شدید نیرو، در حال بازگرداندن سربازانی است که دچار اختلالات روانی هستند. در کنار این، فرار گسترده سربازان از خدمت و افزایش چشمگیر تقاضا برای معافیتهای روانپزشکی، ارتش را به سمت اعمال محدودیتهای سختگیرانه در صدور معافیت سوق داده است. آمار رسمی ارتش نشان میدهد که از هر شش سرباز، یک نفر پیش از پایان خدمت سهساله، ارتش را ترک میکند و نیمی از این موارد به دلایل روانی ثبت میشود. در سال ۲۰۲۳، حدود ۱۶.۵ درصد از نیروها بهدلیل مشکلات روانی از ارتش فرار کردهاند. این در حالی است که ارتش پیشتر بهراحتی معافیت صادر میکرد، اما اکنون بهدلیل بحران جنگ غزه، همان نیروهای سابق را به میدان بازمیگرداند؛ اقدامی که هم ریسک نظامی دارد و هم بار روانی فاجعهبارتری برای نیروها ایجاد میکند.
جای خالی نیروهای ذخیره و بنبست حریدیها
تلاشها برای تصویب قانون خدمت اجباری حریدیها (یهودیان فوقارتدوکس) به نتیجه نرسیده و ناتوانی ارتش در جلب مشارکت نیروهای ذخیره نیز بر شدت بحران افزوده است. برخی از یگانها با تنها نیمی از ظرفیت عمل میکنند و نیروهای فعال در نوار غزه نیز زیر ظرفیت کامل خود قرار دارند. در این وضعیت، نیروهای عادی مستقر در جبهههای غزه بار سنگینی بر دوش دارند، در حالی که ارتش حتی در صدور دستور فراخوان نیروهای ذخیره نیز محتاط شده، چراکه پاسخدهی به این فراخوانها از سطح انتظار پایینتر بوده است. نکته مغفولمانده در بسیاری از تحلیلها، چرایی و ماهیت این اختلالات روانی است. آیا ریشه آن در مواجهه با خشونت افراطی علیه غیرنظامیان و کودکان فلسطینی است؟ یا در وحشت از تلفات و بنبستهای نظامی ارتش؟ شاید هم شدت درگیریها در غزه و بیثباتی روانی ناشی از آن عامل اصلی باشد. هر کدام از این احتمالات، پرسشهایی اساسی و مستقل میطلبد؛ اما در هر حال آنچه اکنون مشهود است، فروریختن انسجام روانی ارتشی است که خود را «شکستناپذیر» میدانست.
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار